داستان واقعی
👈 آن سید امام زمانت بود...
مداح مجالسِ آیت الله بهجت رحمة الله علیه میگفت ، یکروز آیتالله به من گفت : فلانی خاطرت هست مجلس نیمه ی شعبان، انتهای مراسم مشغول دعا کردن بودی، سیدی از جمع جدا شد و در حال ترک جلسه بود، به دلت افتاد حین دعا روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها را بخوانی، در این هنگام آن سید که تا نزدیک درب رفته بود با شنیدن صدای روضه به میان جمعیت برگشت؟
🔰 پاسخ دادم آقا جان سید زیاد میرود و می آید در اين مجلس، آیت الله بهجت با لحن خاصی به من گفتند : « نه.... این طور نگو! آن سید آقا بودند... حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه»
آیت الله محسن اراکی:
صادق شیرازی فاقد لوازم مرجعیت است/ تشیع انگلیسی تهدیدی برای وحدت
صادق شیرازی فاقد لوازم مرجعیت است/ تشیع انگلیسی تهدیدی برای وحدت
آیت الله اراکی ضمن تحلیل دو مقوله اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی، سیدصادق شیرازی را فاقد لوازم مرجعیت دانست و به صراحت گفت: شیرازی در حد یک فاضل حوزوی هم سواد ندارد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آیتالله اراکی در مصاحبه ای با مجله عصر اندیشه گفت: «ما نمیخواهیم بگوییم آقای سیدصادق شیرازی مزدور انگلیسی هاست، بلکه میخواهیم بگوییم انگلیسیها دارند ایشان را به عنوان چهره شاخص تشیع معرفی میکنند. اگر ایشان مثل همه طلبهها درس بخواند، مشکلی نیست، ولی اگر بخواهند او را که واجد هیچ یک از شاخصهای مرجعیت نیست و حتی در حد یک عالم فاضل حوزوی هم سواد ندارد، به عنوان مرجع معرفی کنند، جای چون و چرا دارد.»
وی در توضیح نظر خود اظهارداشت: «این آقا نه شاگرد برجستهای دارد و نه کتاب ارزشمندی. بنده شاگردان ایشان را دیده و کتابهای ایشان را که کاملاً گواه بر بیسوادی ایشان است مطالعه کردهام. اگر ایشان کتاب نمینوشت، شاید در ذهن ما این شبهه ایجاد میشد که ایشان چیزهایی میداند، اما نمیگوید و نمینویسد. از همه مهمتر اینکه محضر استاد برجستهای را هم درک نکرده است. هیچ نشانهای از اطلاع از علوم جدید هم که در ایشان نیست، با این همه نه تنها رسانههای ضد انقلاب و سلطنت طلبها که حتی خود رسانههای انگلیس هم سعی دارند برای ایشان در جهان تشیع جایگاهی را دست و پا کنند.»
وی درباره چرایی مطرح شدن سیدصادق شیرازی به عنوان مرجع تقلید تأکید کرد: «دلیلش روشن است. ایشان با تمام مبانی انقلاب مخالف است و در صحبتهایش به جوانها میگوید پدرانتان اشتباه کردند که انقلاب کردند. آیا پدران جوانها اشتباه کردند که آمریکا و انگلیس را از این مملکت بیرون انداختند؟ اشتباه کردند که گفتند اسلام و قرآن؟»
اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی
دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در اهمیت مقوله «اسلام آمریکایی» گفت: «اسلام آمریکایی که حضرت امام مطرح فرمودند و همچنین مقوله تشیع و یا حتی تسنن انگلیسی بسیار جدی است و به هیچ وجه شعار یا کار تبلیغاتی سیاسی نیست؛ بلکه یک جریان حقیقی است که ما نه تنها از طریق اطلاعات و معلومات به آن دست یافتهایم، بلکه تجربههای میدانی هم این حقیقت را آشکارا اثبات میکنند.»
وی در این باره افزود: «این اسلام آمریکایی را در کشور ما چهرههای غربزدهای که همواره با اسلام حقیقی در افتادهاند، ترویج و از آنان به عنوان فیلسوفان و برجستگان فکری عرصه هنر و ادبیات تجلیل میکنند تا فرهنگ غربی در جامعه ما بشود اصل و از اسلام چیزی جز پوسته و نام باقی نماند..»
آیت الله اراکی همچنین «تشیع انگلیسی» را تهدیدی برای اتحاد جامعه اسلامی و حاصل هدف گذاری دشمنان اسلام دانست و افزود: «استعمار غرب در عراق کار بسیار عمیق فرهنگی انجام داد و نهادهای فرهنگی فراوان از جمله حوزههای علمیهای را تاسیس کرد و از آنجا که چهرههای اصیل روحانیت شیعی زیر بار آنها نمیرفتند، بنابراین امیدش را به نیروهای طالب شهرت و قدرت وبی مایهای بست که به دلیل کم دانشی و بیتقوایی بین مردم جایگاهی ندارند.»
وی در این باره اضافه کرد: «قویترین تجمع شیعیان بعد از ایران در عراق است، برای همین جداسازی این دو تشیع در اولویت قرار گرفت و این نخستین نشانه تشیع انگلیسی است. انگلیس برای این کار لشکری از رسانهها، روشنفکران و نیروهای نظامی خود را بسیج و به شدت روی تشیع کار کرد و ابتدا چهرههای موثر تشیع عراق را در برابر ایران قرار داد. در روزهای اول سقوط صدام، شخصیتهای شیعی طرفدار ایران در عراق شروع به مصاحبه، سخنرانی و اعلام موضع کردند، اما به تدریج اکثر آنان ناگزیر شدند از ایران اعلام برائت کنند، چون در غیر این صورت انگلیسیها و آمریکاییها هیچ نقشی را در آینده عراق به آنها نمیدادند.»
دقت کردین از وقتی #رئیسی گفت عوامل نابسامانی در قطعی های اخیر برق باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرن قطعی برقا خیلی کم شده؟!!! 🤔🤔🤔
جالبه که نماینده #وزارت_نیرو قبلش تو برنامه گفتگوی ویژه خبری رسما اعلام کرد نیروگاههای برقمون هنوز وارد مدار نشدن و تا یک ماه دیگه ما این قطعیها رو داریم...🙄🙄🙄
ظاهرا چیزی که وارد مدار نشده بود خود مسئولان مربوطه بودن که به برکت این شوکی که از قوه قضائیه دریافت کردن مجددا احیا شدن...😉😉 اگه این تشر قوه قضائیه به اندازه دو سه روز هم جلوی قطعی برق رو بگیره بازم جای شکرش باقییه
رئیسی متشکریم
صبر عجیب سیدهاشم حداد
آقای حداد میگفتند: " مادر همسرم بسیار مرا اذیت میکرد. بین اتاق ما و آن کیسههای برنج خوشبو و ظرفهای انباشتۀ روغن فاصله میانداخت، امّا آنها چیزی به ما نمیدادند و او عمدأ دوست داشت که ما را در تنگی و حرج ببیند و تنگدستی ما او را شاد میکرد و با وجود اینکه من مرتب کار میکردم، ولی اکثر مراجعان من از فقیرانی بودند که اجناس را نسیه میبردند و بعضی از آنها پولی پرداخت نمیکردند؛ در عین حال شاگرد من هر چقدر نیاز داشت برای خود بر میداشت و معمولاً چیزی برای من باقی نمیماند، جز 100،50 فلس که برای خرید نان و نفت و امثال اینها کفایت میکرد و علت ناراحتی آن زن با من مسئله فقر بود که به نظر او بسیار زشت مینمود. از طرف دیگر، شدت حالات روحانی و استفاده از محضر استاد بزرگوار، مرحوم قاضی به من اجازۀ جمع مال و ثروت و یا رد کردن فقیر و یا نسیه ندادن به نیازمندان را نمیداد. همسرم هم صبر میکرد، اما تحملش محدود بود. به مرحوم قاضی عرض کردم که اذیتهای گفتاری و کرداری مادرزنم به حدی رسیده که در حقیقت صبرم تمام شده، از شما میخواهم که اجازه بدهید همسرم را طلاق دهم. مرحوم قاضی فرمودند: «از این امور گذشته، آیا همسرت را دوست داری؟ گفتم: بله.» فرمود: «آیا همسرت تو را دوست دارد؟» جواب دادم: بله. فرمود: هرگز اجازه نمیدهم او را طلاق دهی! برو صبر کن که خداوند مقدر فرموده که تربیت تو به دست همسرت باشد و باید بردبار و صبور باشی و مدارا کنی! من هیچ گاه از تعلیمات استادم تخطی نکردم و هرچه مادرزنم به مصائب و مشکلاتم میافزود، تحمل میکردم. تا اینکه شبی با خستگی و گرسنگی و تشنگی تمام به منزل برگشتم، در حالی که به اتاق میرفتم، دیدم مادرزنم کنار حوض نشسته، تا فهمید من وارد شدم شروع کرد به بدگویی و دشنام دادن، من یکسره از پلهها به بام رفتم. او صدایش را بالا برد، تا جایی که همۀ همسایگان میشنیدند و این چنین به من دشنام و ناسزا گفت و آنقدر ادامه داد تا حوصلهام تمام شد. بدون آنکه به او پرخاش کنم و یا یک کلمه جواب دهم از پلهها پایین آمدم و از در خانه بیرون آمدم و سر به بیابان نهادم. بدون هدف و مقصودی میرفتم و هیچ متوجه نبودم که کجا میروم. در این حال دیدم که من دو تا شدم، یکی سید هاشمی که مادر زن به او تعدی و سبّ و شتم میکرده است و یکی من هستم که بسیار عالی و مجرد و محیط هستم و ابدأ فحشهای او به من نرسیده است. در این حال برای من منکشف شد که این حال بسیار خوب و سرور آفرین فقط در اثر تحمل آن ناسزاها و فحشهایی است که وی به من داده است و اطاعت از فرمان استاد، آقای قاضی این فتح باب برای من رخ داده است و اگر من اطاعت نمیکردم و تحمل اذیتهای مادر زنم را نمیکردم تا ابد همان سید هاشم محزون و غمگین و پریشان و ضعیف بودم. و الحمدلله الان سید هاشمی که در مکان رفیع و مقامی بس ارجمند هستم که گرد و خاک تمام غصههای دنیا بر من نمینشیند و نمیتواند بنشیند. فورأ از آنجا به خانه باز گشتم و به روی دست و پای مادرزنم افتادم و میبوسیدم و میگفتم: «مبادا تو خیال کنی من الان از گفتارت ناراحتم! از این پس هرچه میخواهی بگو که آنها برای من فایده دارد.» "
خیمه شب بازی همتی با سوژه برکناری
▪️تلاش برای فرار از کارنامه افتضاح روحانی
🔹کارنامه اقتصادی نسبتاً افتضاح دولتِ روحانی مخصوصاً در حوزه نقدینگی، تورم، ارز، بورس و ... موجب شده تا همتی برای فاصله گیری از دولت، تلاش کند و احتمالاً با همین فرضیه هم سناریوی برکناری از سوی روحانی توسط مشاوران او کلید زده شده است.
🔹آنهم درحالی که همتی بعنوان رئیس کل بانک مرکزی نقش مستقیم در سیاستهای پولی و ارزی داشته و آنچه امروز در حوزه تورم و ارزی داریم، بخشی از آن ماحصل سیاستهایی است که او مستقیماً مجری آنها بوده است.
🔹شنیده شده که موضوع برکناری همتی از بانک مرکزی هفته قبل در دولت بصورت جدی مطرح شده ولی برخی اعضای دولت که با همتی میانه خوبی ندارند، رأی روحانی را زدهاند چراکه به اعتقاد آنها نیز این برکناری در شرایط فعلی امتیاز مثبتی برای همتی خواهد بود.
🔹تلاش همتی برای دوگانه سازی با دولت درحالی همچنان ادامه دارد که فعالان سیاسی معتقدند مواضع اخیر همتی، برنامهای است که اصلاحطلبان برای ایجاد دوگانههایی همچون سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ طراحی کردهاند.
🛑 همتی: آمده ام که روحانی آخرین رئیس جمهور نباشد
عبدالناصر همتی در کلاب هاوس:
🔹آمده ام که از جمهوریت حفاظت کنم؛ اماده ام که روحانی آخرین رئیس جمهور نباشد
🔹من حتما با بزرگان اصلاح طلب صحبت خواهم کرد تا مردم را دعوت به مشارکت در انتخابات کنند و جمهوریت حفظ شود.
هم میدان و هم دیپلماسی باید در خدمت توسعه اقتصادی کشور و رفاه مردم باشد.
🔹آهنگ های همایون شجریان و شهرام ناظری را دوست دارم، مسئولان هم دوست دارند، ولی نمیگویند.
🔹بنده در صحنه آمدم، اصلاح طلبان حضور داشته باشند و كمكم كنند.
🔹قبلا هم گفته ام وزیر زن خواهم داشت و بیش از یکی دو وزیر زن خواهم داشت. من در جایگاه هایی که تا به حال داشته ام مدیر کل های زن انتخاب کرده ام و بسیار توانمند بوده اند و حتما از زنان استفاده خواهم کرد.
🔹مشاور ارشدم در بانک مرکزی از اهل تسنن است.
✍ ورژن جدید روحانی در انتخابات 1400
تحریک زنان و اهل تسنن و ترساندن مردم از رقیب که میخواهند جمهوریت نظام را حذف کنند؟؟!!!
این چیزی جز دوقطبی کاذب نیست!! مدیری که در دوره او بانکهایی که زیر نظر او بودند چنان ترمز تولید را کشیدند که رئیس قوه قضائیه مجبور به ورود شد الان به جای پاسخ گویی به عملکرد ضعیف خود در کنترل نقدینگی و رها بودن بانکها با چنین شعارهایی در صدد تداوم روند موجود است.
البته ایشان در یک مسئله دچار اشتباه شده اند و آن اینکه دیگر مردم نه به وعدههای زیبا بلکه به عملکرد افراد رأی خواهند داد!
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است
از جمله فواید نماز:::نماز آموزگار فرهنگ وادب: اینکه در نماز سفارش شده که در نماز با ادب باشیم ،دست ها روی ران ها،بدن آرام،نگاه ها پایین وبه محل سجده، داشتن لباس تمیز و...مجموعه این دستورالعمل ها روحیه ادب وفرهنگ را در انسان تقویت می کند،آن هم ادبی براساس ارزش هایی چون شناخت ومحبت ،تواضع وادب (قرائتی،یکصدو چهارده نکته در باره نماز،ص56)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #موشن_گرافیک
💠 برای حفظ اسلام باید در انتخابات شرکت کرد.
🔸همه مکلف اند در این امر حیاطی دخالت کنند و بی تفاوت نباشند.
🔸میخواهند شمارا بیتفاوت کنند.
#مشارکت_حداکثری
#انتخاب_اصلح
#نماز_اول_وقت
#کلام_شهدا
برادران مسلمان و خواهرانم، نماز معيار قبولي طاعتهاست، پس نماز جماعت را ترك نكيند. شما فكر ميكنيدكه شهدا از چه طريق به اين سعادت رسيدهاند. مطمئن باشيد كه از طريق همين نماز جماعتهاست.
#شهید_علی_اصغر_پرورده