در آتش بسته بود !!
******
حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی رضوان الله تعالی علیه:
من سیزده ساله بودم، سیدی در کوه خضر می نشست که به او می گفتند: سید سکوت. بیست سال بود که حرف نمی زد. من با بعضی بچه ها رفته بودیم کوه خضر و او را دیدیم. شخصی از روستائی آمد گفت: مریض داریم او را دعا کنید! سید با حرکات دست و اشاره به او تفهیم کرد که مریض خوب شد، بعد معلوم شد که مریض خوب شده است! همچنین مثل اینکه فهمیده بود ما بچه ها گرسنه هستیم ، با اشاره دست به ما بچه ها فهماند که در فلان منطقه پائین کوه دارند اطعام می کنند، بروید بخورید، ما رفتیم پائین به همان مکانی که آدرس داده بود، دیدیم در یک باغی آش پخته اند و به مردم می دهند. پس از بیان این مطلب آیت الله بهاءالدینی فرمودند: بزرگان هم به او سر می زدند.
جناب ححه الاسلام و المسلمین فاطمی نیا می فرمودند: خدمت آیت الله بهاءالدینی رسیدم. پرسیدم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟
آقا دستشان را بردند به طرف لبشان و فرمودند: «درِ آتش را بسته بود."
حضرت استاد علامه حسن زاده آملی حفظه الله تعالی در یکی از جلسات درس فرمودند: یکی از دوستان میگفت، در مراقبتی که داشتم، مکاشفهای روی داد به حضور حضرت رسول الله الاعظم(صلی الله علیه و آله) شرفیاب شدم از آن حضرت ذکر خواستم، فرمودند:«من به شما ذکر سکوت میدهم»
🌸 مرقد مرحوم سید سکوت در کنار مزار امام زاده قاسم در میدان معلم قم قرار دارد.
بمناسبت شب شهادت امام جواد علیه السلام:علی بن جعفر پسر امام جعفر صادق علیه السلام که در زمان امام جواد علیه السلام از علمای بزرگ و ریس سادات بود کفش امام جواد که هشت سال داشتند را جفت می کرد و در مقابل امام جواد علیه السلام خیلی تواضع می کرد عده ای از سادات به او اعتراض کردند که تو پیرمرد و رییس ما هستی جه جور برای کودک ۸ساله اینهمه تواضع می کنی؟جواب می داد اگر خدا مرا شایسته امامت ندانست و این کودک را شایسته دانست من چرا کوتاهی کنم
طریقه خواندن نماز جواد الائمه (ع) برای شفای بیماران:
در روایات دینی آمده است که برای شفای هر مریضی دو رکعت نماز حاجت توسل به حضرت جواد الائمه (ع) خوانده شود و بعداً یکصد و چهل و شش مرتبه بگوید:
ما شاءَاللهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوّهَ اِلاّ بِالله
چنانچه نماز امام جواد در ساعتی که منسوب به آن حضرت است خوانده شود، بسیار مفید و ساعت آن را از نماز عصر تا دو ساعت بعد از آن تشخیص داده اند که بسیار مورد استجابت است.
بیشتر بخوانید:
گوشه ای از کرامات امام محمد تقی (ع)
زندگینامه امام جواد (ع) جوان ترین امام شیعیان
روش اول نحوه خواندن نماز جواد الائمه برای برآورده شدن حاجات:
نماز امام جواد (ع) دو رکعت است که در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید هفتاد مرتبه خوانده میشود. سید بن طاووس در جمال الاسبوع برای هریک از ائمه علیهم السلام نمازی با دعا ذکر نمودهاست. دعای بعد از پایان نماز جواد الائمه به شرح زیر میباشد:
اللَّهُمَّ رَبَّ الْأَرْوَاحِ الْفَانِیَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِیَةِ
ای خدای آفریننده روحهایی که از جهان فانی رفته و بدنهای کهنه پوسیده شده
أَسْأَلُکَ بِطَاعَةِ الْأَرْوَاحِ الرَّاجِعَةِ إِلَی أَجْسَادِهَا (أَحِبَّائِهَا)
درخواست می کنم به طاعت روحهایی که به امر تو به بدن باز می گردند
وَ بِطَاعَةِ الْأَجْسَادِ الْمُلْتَئِمَةِ بِعُرُوقِهَا وَ بِکَلِمَتِکَ النَّافِذَةِ بَیْنَهُمْ
و به طاعت بدنهایی که پس از تفرق با عروق و اعضاء همه ملتئم و مجموع میگردند و به امر نافذ تو میان آنها
وَ أَخْذِکَ الْحَقَّ مِنْهُمْ وَ الْخَلاَئِقُ بَیْنَ یَدَیْکَ یَنْتَظِرُونَ فَصْلَ قَضَائِکَ
و به آن حقی که تو از همه باز خواهی گرفت در حالی که خلایق در پیشگاه حضور تو منتظر حکم تو
وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَکَ وَ یَخَافُونَ عِقَابَکَ
و امیدوار رحمت تو و ترسان از عقاب تواند
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
درود فرست بر محمد و آل محمد
وَ اجْعَلِ النُّورَ فِی بَصَرِی وَ الْیَقِینَ فِی قَلْبِی
و نور در چشم من و یقین و ایمان در قلب من
وَ ذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ عَلَی لِسَانِی وَ عَمَلاً صَالِحاً فَارْزُقْنِی
و ذکر دائم خود را به شب و روز بر زبان من جاری کن و عمل صالح روزی من گردان
روش دوم نحوه خواندن نماز جواد الائمه برای برآورده شدن حاجات:
دو رکعت نماز حاجت و توسل به امام جواد (ع) می خوانیم. در رکعت اول سوره حمد و سوره قدر را می خوانیم و در رکعت دوم سوره حمد و سوره کوثر را میخوانیم. بعد در قنوت سه مرتبه آیه امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء را می خوانیم و بعد از اینکه سلام نماز را گفتیم به سجده می رویم و با تضرع 9 مرتبه می گوییم (یا جواد الائمه ادرکنی)
شعر شهادت امام جواد(ع)مهدی رحیمی
پیکرت از تیر و از سرنیزه مالامال نیست
خنجری دیگر برایت در پر یک شال نیست
گرچه روی پشت بام و زیر خورشیدی، ولی
جسم تو دیگر خدارا شکر در گودال نیست
حیف ام الفضل داری، بی ابالفضلی،ولی؛
موقع تشییع دیگر خواهرت بدحال نیست
بر تنت آرامش بال کبوترهاست و
زیر نعل هیچ اسبی پیکرت پامال نیست
زیر نعل هیچ اسبی نیستی، بااین حساب؛
موقع تقطیع جسمت لشکری خوشحال نیست
سٙم به تو داده ولیکن بی خیال جسم توست
روی سینه قاتل تو این قٙدٙر فعال نیست
خانه ات اما خداراشکر در آرامش است
پیش نامردان به پای دخترت خلخال نیست
زینبی دیگر نداری و نمی بیند دگر
هی سرت در تشت و بر نیزه زبانم لال نیست
وزن نعل اسب از بال کبوتر بیش بود
ذوالجناحت هم کنار خیمه خونین بال نیست
دليل امامت
يحيى بن اكثم گفت : « روزى در مدينه ، مشغول زيارت قبر رسول خدا (ص) بودم و در آنجا محمد بن على عليه السلام ( امام جواد ) را ديدم كه قبر رسول خدا (ص)را طواف مىكرد .
با او درباره مسائلى كه داشتم مناظره كردم و او به من جواب آنها را فرمود .
گفتم : مىخواهم از شما سوالى كنم ولى به خدا قسم شرم مىكنم . فرمود پيش از آنكه سؤال بكنى جواب بگويم . از من از امام مىپرسى ؟ گفتم : واللّه سؤالم همين است . فرمود : « من امام هستم » . گفتم : به كدام علامت و دليل ؟ در دستش عصايى بود . ناگاه عصا به سخن آمد و گفت : ( انّ مولاىَ امامُ هذا الزمان وهو الحجة ) مولاى من امام اين زمان است و او حجت خداست
هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
جزییات عروسی حضرت زهرا و علی مرتضی سلام الله علیهما
مشخص کردن میزان مهریه، از شرایط عقد در اسلام است. حضرت محمد (ص) که نخستین مجری دستورات اسلام بود، در پیوند دخترش با حضرت علی (ع)، از داماد آینده اش پرسید: آیا برای این ازدواج اندوختهای داری؟ علی (ع) پاسخ داد: شما از وضعیت من به خوبی آگاهید. تمام دارایی من شمشیر، زره و شتر آبکشم است. پیامبر فرمود: شمشیرت را برای جهاد در راه خدا نیاز داری؛ شتر هم برای انجام کارهای روزمره و امرار معاش میخواهی؛ ولی این زره (پیراهن جنگی) رابفروش و پولش را برایم بیاور. علی (ع) زره را به پانصد درهم فروخت و پول را به عنوان مهریه همسرش نزد پیامبر (ص) آورد تا برای ازدواجشان هزینه کند. بدین ترتیب مهریه برترین بانوی دنیا تعیین شد و پیام مهرآفرین آن برای همه دختران مسلمان باقی ماند. این مبلغ به عنوان سنت قرار گرفت و هر یک از اهل بیت (ع) میزان مهریه همسران خود را به همین مقدار مشخص میکردند.
سپس رسول خدا (ص) بلال را صدا کرد و مشتی از آن پولها را به وی داد و گفت: این پولها را بگیر و با آنها برای فاطمه (علیهاالسلام) عطر خریداری کن!
و بعد از او ابوبکر و عمار بن یاسر را احضار نمود و دو مشت از آن پولها را به او داده و گفت: با این پولها، برای فاطمه (علیهاالسلام) لباس و اثاثیه ی منزل خریداری کن. و آنگاه عمار یاسر و گروه آنها وارد بازار شدند و هر چیزی را که لازم می دانستند در نظر گرفتند و آن را خریداری می نمودند..
صورت جهیزیه حضرت زهرا سلام الله علیها مى توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پیامبر صلی الله علیه و آله از بازار بازگشت و آن چه بارى حضرت زهرا سلام الله علیها تهیه كرده بودند به قرار زیر بود:
یک پیراهن به قیمت هفت درهم
روبنده ای به قیمت چهار درهم، شاید منظور از «خمار» روسری، مقنعه یا چادر باشد.
یک قطیفه ی مشکی خیبری
تختی که وسط آن را با لیف خرما بافته بودند.
دو عدد تشک با روکشی از کتان مصری که یکی از آنها با لیف خرما و دیگری با پشم گوسفند پر شده بود.
چهار بالش- یا متکا، یا پشتی- با رویه ای از پوست حیوانات طائف که درون آنها از علف
پرده ای از جنس پشم
حصیری بافت یمن
یک آسیای دستی
طشت مسی
مشک آبی از جنس پوست
ظرف مخصوص شیر- که از جنس چوب می تراشیدند.
ظرفی برای آبخوری
آفتابه ای قیراندود
سبویی سبز رنگ- که در آن روغن، آرد یا چیزهایی دیگر نگهداری می کردند.
دو کوزه ی کوچک سفالی
هنگامی که که خرید آنها کامل شد، مقداری از اثاثیه را ابوبکر و باقی را سایر اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حمل کرده به خانه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بردند.هنگامی که لوازم خریداری شده به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشان داده شد، پیامبر آنها را زیر و رو کرده و گفت: خدا اینها را برای اهل بیت مبارک کند.
ولیمه عروسی
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من گفت: ای علی! غذای فراوانی برای عروسی و خانواده ات تدارک کن. و سپس فرمود: گوشت و نان را من می دهم، خرما و روغن به عهده ی تو. من خرما و روغن فراهم کردم و نزد پیامبر بردم، آن حضرت آستینهای لباسش را بالا زد و خرما را تمیز کرده در روغن ریخت و غذایی درست کرد که آن را «حیس» می گفتند، و گوسفند فربهی ذبح کرد، و نان فراوانی تدارک نمود، سپس به من گفت: هر کس را که دوست داری دعوت کن
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: پس وارد مسجد شدم و دیدم که مسجد پر از صحابه ی پیامبر است، حیا کردم که در میان آن جمع عده ای را دعوت کنم و عده ای را دعوت ننمایم، پس بر یک بلندی قرار گرفتم و خطاب به همه گفتم: همه ی شما را به صرف ولیمه ی عروسی فاطمه (علیهاالسلام) دعوت می کنم. آنان پذیرفتند و گروه گروه به طرف خانه ی پیامبر حرکت کردند و من از کثرت جمعیت و قلت غذا خجالت می کشیدم، وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آنچه که در ذهن من می گذشت مطلع گردید، گفت: ای علی! من دعا می کنم که خدا به غذای شما برکت بدهد. علی علیه السلام گفت: آن جمعیت که تعداد آنها بیش از چهار هزار نفر بود همگی از غذا و آبی که فراهم کرده بودیم خوردند و نوشیدند و و سیر شدند ولی از غذا چیزی کم نشد.
کاروان مشایعت کننده حضرت فاطمه سلام الله علیها
هدایت شده از محمد تقی صرفی پور
شب که فرا رسید پیامبر صلی الله علیه و آله به سلمان فرمود: بغله شهبایم را بیاور و پس از آماده شدن، پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه علیهاالسلام را بر مرکب خود سوار کرده تا به خانه علی ببرد. پس سلمان افسار مرکب را در دست گرفته و رسول خدا صلی الله علیه و آله در پشت سر او قرار گرته بود، هم چنان که به راه خود ادامه می دادند ناگهان از پشت سر، سر و صدایی به گوشش رسید، نگاه کرد دید جبرئیل و میکائیل و اسرافیل هستند که به همراه گروهی از فرشتگان به زمین فرود آمده اند.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای جبرئیل! برای چه نازل شده اید؟در پاسخ گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده ایم تا فاطمه علیهاالسلام را به خانه علی ببریم، پس جبرئیل تکبیر گفت و میکائیل نیز تکبیر گفت و اسرافیل چنین کرد و سایر فرشتگان به دنبال این سه فرشته تکبیر سر دادند و به دنبال آنها پیامبر صلی الله علیه و آله تکبیر گفته و در آخر سلمان فارسی آوای تکبیر را سر داد و از آنها پس در مراسم عروسی و بردن عروس به خانه شوهر تکبیر گفتن سنت شد.
جابرگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و حمزه، عقیل و جعفر و سایر اهل بیت نیز در پشت سر فاطمه علیهاالسلام در حالی که شمشیرهای خود را کشیده بودند، به راه افتادند و زنان پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه دیگر زنان در پیشاپیش کاروان شادی حرکت کرده و ام سلمه و حفصه و معاذه مادر سعد سروده ای می خواندند و در سایر زنان با تکرار مصراع اول شادی خود را اظهار می کردند و سپس تکبیر سر می دادند تا این که داخل خانه علی شدند.[
نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجرین و انصار دستور داد تا به همراه فاطمه علیهاالسلام بوده و شادی کنان رجز بخوانند و تکبیر بگویند و سخنی که مورد رضای خدا نیست بر زبان جاری نسازند.
بلوغهای پنجگانه ایرانیان:
👌 ایرانیان با تمدن حداقل ۱۰هزار ساله خود همواره پیشتاز بلوغهای انسانی پنجگانه جامعه بشری بودهاند که اهم این امواج تاریخی اجمالا عبارتند از:
🌹 اولین بلوغ ایرانیان گرایش به پرستش یکتاپرستی بوده است اگرچه ملوّث به «ثنویت» (دوگانه پنداری حاکمیت خیر و شر یا همطرازی اهورامزدا و اهریمن) بوده است ولیکن نفس توجه به آفریدگار غیبی عالم، بلوغ مهمی بوده که در مقایسه با انواع پرستشهای اقوام و ملل دیگر (پرستش مخلوقات و مصنوعات و موهومات) بسیار ارزشمند به شمار میرود و لذا ما باید به نیاکانمان که موج اول را پدید آوردند، درود بفرستیم.
🌹 دومین بلوغ ایرانیان زمانی رخ داد که با کتاب آسمانی قرآن آشنا گشتند. حکایت این مواجهه حکایت تشنگان عطشناکی بود که ناگهان به آب زلال و گوارایی رسیده باشند. لذا آنرا با تمام وجودشان نوشیدند و بسیار فراتر از همه ملل جهان در فرهنگ خویش جاری و ساری ساختند. اگرچه این گرایش پاک و زیبا و شکوهمند ملوّث به آیین و مکتب خلفای غاصبی بود که حدود هشت قرن بر بلاد اسلامی از جمله ایران حکم راندند ولیکن توجه به دین اسلام و فراگیری آن و بلکه میزان مشارکت عظیم در توسعه کمی و کیفی آن در سطح آسیایی، چنان چشمگیر و مؤثر بوده است که میتوان گفت؛ گوی سبقت را از همه اقوام و ملل دیگر ربودند و لذا ما باید به نیاکانمان که موج دوم را تشکیل دادند، درود بفرستیم.
🌹 سومین بلوغ ایرانیان گرایش آنان به مکتب عترت محمدی(ص) و اهل البیت العظام(علیهم السلام) بود که در زیر آوار بسیار سنگین خرابههای دهشتناک عمریان و امویان و عباسیان به این گوهر گرانبها دست یازیدند و سلسلههای «ایرانی-شیعی» را شکل دادند تا اینکه در دوران صفوی، «تشیع» را به عنوان دین و حکومت رسمی خود اعلان نمودند اگرچه با «ولایت الهی» هنوز فواصل قابل توجهی داشتند ولیکن در زنجیره بلوغ الهی خود گام بلند و بسیار ارزشمندی بود. تلوّثی که در این دوران رخ داد و رفته رفته شدت پیدا کرد بویژه با هجوم و حضور مستکبرین عالم، مقوله کثیف «جدایی دین از سیاست» بود ولیکن بیشترین و بهترین تفاسیر قرآن و تبیین معارف و احکام اسلامی ناب از ثمرات شگفتانگیز بلوغ زیبای این دوران بود و لذا ما باید به نیاکانمان که خالق موج سوم بودند، درود بفرستیم.
🌹 چهارمین بلوغ ایرانیان گرایش آنان به «کشف و حاکمیت ولایت فقیه و پشتیبانی از آن» بود که توسط «علمای ربّانی» بویژه امام خمینی صورت گرفت و ملت ایران با انقلاب اسلامی خونبار خود آنرا رقم زدند و با تمام وجود و خون جگر به پاسداری آن پرداختند و با فرزانگی تمام از انواع فتنههای شیاطین جنی و انسی عبور کردند. تلوّث این دوران تردیدهایی شیطانی است که دامنگیر بخش قابل توجهی از ایرانیان میگردد ولیکن صدور ارزشهای انقلاب اسلامی به تمام جهان و توسعه نبردهای ایدئولوژیکی به فراسوی مرزها و پیشبرد نبرد فراسرزمینی از افتخارات ارزشمند این دوران است که هوشمندانه آنرا دنبال نمودند و لذا ما باید قدردان زحمات و خدمات عظیم ملت ایران باشیم و بر رهبران آنان که هدایتگر موج چهارم هستند، درود بفرستیم.
🌹 پنجمین بلوغ ایرانیان امر خطیر «معیّت با ولایت» بطور اکمل است که یاری امام زمان(عج) خواهد بود و در این عرصه هم کماکان پیشتاز عالمیان خواهند گشت. اعم از یاوری آنحضرت از مکه به کوفه و از کوفه تا قدس شریف که لحظهای او را تنها نخواهند گذاشت، حتی بیش از اهل یمن که امام را فقط تا کوفه معیت خواهند داشت. تلوث این دوران را باید در مخالفت اهالی تهران و ضدیت گروههایی که از حوالی اصفهان بر خواهند خاست، دید ولیکن اراده بالغه ایرانیان در همراهی امام عصر(ع) امر عظیمی را برای جهان رقم خواهد زد. امری که به نجات بشریت از ظلمهای ظالمان و جورهای جائران و اقامه عدالت جهانی خواهد انجامید و لذا ما باید به صواب و ثواب آیندگانمان که آفرینندگان موج پنجم خواهند گشت، غبطه بخوریم.
🔥 اما ناگفته نماند و هرگز نباید فراموش کرد که تحصیل و تکمیل هر کدام از این بلوغهای پنجگانه در پی انواع رنجها و مصیبتها و خوندلهای بسیاری از ایرانیان بوده است.
هیچکدام از این امواج خمسه فارغ از شرّ و شرارتهای اشرار ثلاثه و انواع فتنههای این مثلث شوم نبوده است ولیکن با کفایت الهی میسر گشته است. همچنانکه امام سجاد(ع) میفرماید: «اللهم و اکفنا شرّ الشیطان و شرّ السلطان و سیّئآت عملی» (شرارتهای ابلیس رجیم+ شرارتهای نظام سلطه صهیونیستی+ سوءرفتارهای خودمان!) که شرح این شرور سهگانه خود داستانیست مفصل! ولیکن این افتخار ما را بس که «رجعت کبرا»ی ایرانیان بسترساز «رجعت صغیره» است. زیرا «عنایت خاصه الهی» نیز همواره قرین توفیقات فزاینده «ملت رشید ایران» بوده است و خواهد بود. انشاءالله
📣 و بهوش و بگوش که تمام تلاش دشمنان بشریت؛ عقیمسازی بلوغ چهارم بمنظور پیشگیری از بلوغ پنجم این ملت است. فتأمل