eitaa logo
مدافعان بانوی دمشق.شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی
167 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
.چی می شود پرچم حرم،برام کفن بشه. سلام من به بی بی شهادتین من بشه.بدون زینبی من نفس نمی کشم تا زنده ام از عشق بی بی دست نمی کشم https://eitaa.com/alvane ا
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃◾️🍃 ▪ مولای غریب ما ، امروز در بین الحرمين بقیع گاهی در عزای جدش رسول الله(ص) می گرید و گاه بر غربت و بی کسی عموی عزیزش امام حسن(ع) ▪
شهادت امام حسن عسکری خدمت فرزند داغدارش حضرت مهدی علیهما السلام و همه شیعیان تسلیت باد. 🌴ختم به نیابت از آقا امام زمان (عج) هدیه به پدر گرامیشان (ع) سهم شما 5صلوات 🍃با نشر پست میلیونها صلوات اهدا کنیم 🍂💹🔯⚛⚛⚛⚛⚛⚛ نشر مطالب صلوات برای فرج مولایمان 🍃🍃اللهم عجل الولیک الفرج🍃🍃 به کانال مدافعان بانوی دمشق ،شهید محمد رضا الوانی .در ایتا بپیوندید 👇 https://eitaa.com/alvane
🏴 لحظات آخر عمر شریف فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ✦_✨_✦_✨_✦ ⚫️ حضرت فاطمه (س) به هنگام رحلت، به اسماء فرمودند: 『در زمان فوت پدرم جبرئيل كافور بهشتى آورد، پدرم آن را سه قسمت كرد، يك قسمت براى خودش، يك قسمت براى على و يك قسمت هم براى من... باقيمانده حنوط پدرم را كه در فلان موضع است بياور و نزد سرم بگذار』 اسماء می‌گويد: وقتى من امر آن بانو را اجرا نمودم لباس خود را روى خويشتن كشيد و به من فرمود: 『پس از چند لحظه مرا صدا بزن، اگر جواب تو را گفتم كه هيچ و الّا بدان كه نزد پدر بزرگوارم رفته ام』 😭 اسماء بعد از چند لحظهاى آن بانوى مظلومه را صدا زد، ولى جوابى نشنيد، دوباره صدا زد: 😭 اى دختر محمد مصطفى، اى دختر بهترين كسى كه مادرش وى را حمل كرد، اى دختر بهترين كسى كه بر روى سنگريزه‌ها پا نهاد، اى دختر آن كسى كه مقامش به قاب قوسين اوادنى رسيد... 😭😭 اما جوابى نگرفت... وقتى اسماء لباس آن حضرت را از روى بدنش برداشت ديد از دنيا رفته است. 💔 اسماء بدن آن بانو را حركت می‌داد و می‌گفت: اى فاطمه! زمانى كه نزد پدر بزرگوارت رفتى سلام اسماء بنت عميس را به آن حضرت برسان. 😭 در همان حينى كه اسماء اين سخن را می‌گفت حسنين عليهماالسلام از راه رسيدند و گفتند: اسماء! مادر ما در چنين ساعتى به خواب نمی،رفت؟ 😭 گفت: مادر شما خواب نرفته، بلكه از دنيا رفته است. 😭😭 امام حسن روى بدن مادر افتاد و پيكر مقدّس او را حركت مى‌داد و مى‌فرمود: مادر جان! قبل از اينكه روح از بدن من مفارقت كند با من تكلم كن! 😭😭 آنگاه امام حسين آمد و پاهاى مبارك مادر را حركت می‌داد و می‌بوسيد و می‌فرمود: مادر جان! من فرزند تو حسينم. قبل از اينكه هلاك شوم و بميرم با من صحبت كن! اسماء به ايشان گفت: اى فرزندان پيامبر نزد پدرتان على برويد و آن حضرت را از فوت مادرتان آگاه نماييد. حسنين عليهما السّلام از خانه خارج و به سوى مسجد روانه شدند، هنگامى كه نزديك مسجد رسيدند صدا به گريه بلند كردند. گروهى از صحابه به حضور ايشان آمدند و گفتند: براى چه گريانيد؟! خدا چشم شما را نگرياند! شايد نظر شما به جاى جدّتان رسول خدا افتاد و از كثرت علاقه‌اى كه به او داريد گريان شديد؟ 😭 فرمودند: نه، مادر ما از دنيا رحلت كرده است. 😭😭 حضرت امير عليه السلام پس از شنيدن اين خبر جانگداز با صورت به زمین درافتاد و فرمود: اى دختر حضرت محمد! من غم و اندوه خود را بعد از تو به كه بگويم؟ من درد دلهاى خود را براى تو می‌گفتم، اكنون براى چه كسى درد دل كنم... ⇚ علی از مسجد تا خـانه 😭😭 ⇚ زینب از خیمه تا گودال 😭😭 📚 بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۱۸۷ ✦_✨_✦_✨_✦ حرفی بزن وگرنه که دق می‌کند حسن حرفی بزن ببین حسنم جان به سر شده خیـلی دلت برای حسیـن شـور می‌زند «جانم حسین» های تو غرق شرر شده 😭 ••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●•• 🍃⬛️🍃🎋⬛️🎋🕊⬛️🕊⬛️🎋 مدافعان بانوی دمشق 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/alvane