نیست بوی آشنا را
تاب غربت بیش از این
از نسیم صبح،
بوی یار می باید کشید...
به #انتظار تو
نشستن که نه، باید ایستاد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
:
🆔@alvane
1.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 فایل تصویری
🔴توصیه تکان دهنده حاج شیخ احمد کافی در ارتباط بانامحرم
🔹ویژه پسرها،دخترها و والدین گرامی
🎙باصداي دلنشین شهيد حاج شيخ احمد كافے
کمی #انتظار فرج نزدیک است
#پایان_شیطان بزرگ نزدیک است
خدا از نایبش #امام_خامنه_ای محافظت بفرما
✳️ بیداری پیش از آفتاب ارزشمند است
🔻 #امام_صادق علیه السلام فرمود: هرکس دوست دارد از اصحاب #قائم باشد، #انتظار او را بکشد و #تقوا پیشه کند و به #محاسن_اخلاق پایبند باشد که در این حالت، او #منتظر_واقعی است.
🔸 زمان #تلاش و #تحرک، همین حالاست. قرآن آشکارا میگوید: کسانی که پیش از پیروزی، انفاق و جهاد میکنند، با کسانی که پس از پیروزی، جهاد و انفاق میکنند، برابر نخواهند بود؛ بلکه فضیلت گروه اول، بیشتر از گروه دوم است: «أُوْلَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِینَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَ قَاتَلُوا» (حدید، ۱۰)
🔺 امروز که روزگار پیش از #ظهور است، هنگام حرکت، کار و اقدام و قیام است. بیداری، امروز هنر است و ارزش دارد؛ وگرنه در فردای روزگار - که ایام با برکت ظهور است - همه اهل حرکت و تلاش خواهند بود. بیداری پیش از آفتاب، ارزشمند است و الاّ با آمدن آفتاب، همه بیدار میشوند و نماز، قضا خواهد شد.
👤 #حجت_الاسلام_قرائتی
📚 از کتاب #تمثیلات_مهدوی
📖 صفحات ۸۷ و ۸۸
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
خنگ نباشید حتما بخونید 🤔
🔵 داستانی از حاج اسماعیل دولابی درباره انتظار واقعی
🔴 پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این جا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه میکرد میدید کی چکار میکند، مینوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند...
🔸 یکی از بچه ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید
🔸 یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمیگذارم کسی این جا را مرتب کند.
🔸 یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمیگذارد، مرتب کنیم.
🔸 اما آن که زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تند و تند مرتب میکرد همه جا را. میدانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد. هی نگاه می کرد سمت پرده و میخندید. دلش هم تنگ نمیشد. میدانست که آقاش همین جاست. توی دلش هم گاهی میگفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر میکنم...
🌀 شرور که نیستی الحمدلله
🌀 گیج و خنگ هم نباش
🌀 نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن. خانه را مرتب کن تا آقا بیاید.
#داستان
#ویژگیهای_منتظران
#انتظار