#خاطره
🌷همیشهی خدا در حال #شوخی و خنده بود. جایی نبود که جواد باشد و خنده نباشد😅 تنها جایی که خندهاش را نمیدیدی، وقتی بود که باب روضه #حضرت_زهرا(س) و فرزندانش🏴 باز میشد.
🌷به حضرت زهرا(س) #ارادت خاص داشت! تا جایی که در اعزام چهارمش به #سوریه، وقتی ترکش به #پهلو و سرش خورده💥 و به شدت مجروح شده بود، میگفت: در سوریه نشان از مادرم❤️ #زهرا(س) گرفتم و پس از این جراحت به وضوح شوق رفتن در چهرهاش هویدا بود و در #روضه مادر بیتابی بیشتری میکرد.
🌷تو روضههای بیبی، وقتی اسم #مغیره میومد از خود بی خود میشد و به سر و صورتش میزد😭
🌷به آقای #نریمان_پناهی علاقه خاصی داشت💖 ایشون رو "حضرت نریمان" صدا میکرد. توی ماشین موقع جابجایی #شهدای_گمنام، مداحیهای ایشون روگوش میداد🎶
#شهید_جواد_محمدی🌷
#شهید_مدافع_حرم
:
#مجنون_زهرا(س)🌷2⃣
🌷شهیدعباس عاصمی مسئول تفحص لشکر ۱۷ حضرت علیبن ابیطالب(ع) بود و بیش از ۲۰۰ بار برای #تفحص شهدای جنگ تحمیلی به مناطق مختلف اعزام شدبود
خیلی به اسم حضرت #زهرا(س) حساس بودتااسم حضرت رومی شنیداشک ازچشمانش سرازیرمی شدقبل ازشهادتش خواب عجیبی دیده بودمی گفت خواب دیدم که #پیامبر(ص)درمسجدی هستند افرادی که درآنجابودندبه من گفتند اگرمی خواهی ایشان راببینی داخل مسجدشووقتی واردمسجد شدم #چهارخانم نورانی دیدم که درکنارهم نشسته بودندبه من الهام شدکه نفراول آنهاحضرت #خدیجه ونفردوم حضرت #زهرا(س) است خواستم به عقب برگردم حضرت #زهرا (س)با دستشان به من اشاره فرمودند تانزدیکتربروم سریع جلورفتم وقتی خواستم قسمتی از #چادر حضرت #زهرا(س) راکه روی زمین بودبه عنوان تبرک ببوسم حضرت دستی روی #سرم گذاشتددرهمین لحظه ازخواب بیدارشدم حال عجیبی داشتم
🌷فرمانده تفحص لشگر۱۷علی بن ابیطالب(ع)
همرزم شهید #موسوے_نژاد
#شهید_حاج_عباس_عاصمے
#فاطمهالزهرا🍃🧡
°○•انبیا هر یک
گروهے را شفاعت مے کنند✨
•●°انبیا را یڪبہیڪ
#زهرا شفاعت مےکند😍🌸
تولد حضرت مادر کلییییی مبارک🎈🎊🎉