#مهربانی_وگذشت
#شهیدمدافع_حرم
#حسین_معزغلامی
سوریه بود ...
نمیدونم چجوری و چه کسایی شایعه کرده بودن که حسین زخمی شده ...
یه نفر از بچه های محل زنگ زد خونه حاجاقا غلامی و این خبر رو بدون مقدمه به خانواده حسین داد ...
خانواده اوضاعشون بهم ریخت تا خبر تکذیب شد ...
حسین هم یکی دو روز بعد زنگ زد خونه و خبر سلامتیشو داد ..
وقتی از سوریه برگشت فرداشبش هیئت گرفتیم ..
چراغا که روشن شد دیدیم همون کسی که اشتباهی خبر رو به خانواده داده بود عقب مجلس نشسته و چهره اش پر از اضطرابه ...
حسین هم وقتی دعای آخر مجلس رو خوند رفت پیشش و باهاش دست داد و روبوسی کرد و اون فرد از اینهمه گذشت و مهربونی حسین فقط اشک میریخت.