#اردوگاه_شهدای_تخریب
در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان میهمان اردوگاه شهدای تخریب بودیم
همسنگر و فرمانده قدیمی تخریب لشگر10 و همراه و رفیق صمیمی شهید حاج عبدالله نوریان برادر حاج عباس عبادی میزبان بود و حق میزبانی را ادا کرد. یاد همه ی شهدا تخریبچی بخیر بخصوص شهدای تخریبچی #عملیات_بیت_المقدس.
@alvaresinchannel
🔷 #جمع_یاران_تخریبچی
مراسم افطاری رزمندگان تخریبچی لشگر 10 سیدالشهداء(ع)
و پیشکسوتان تخریبچی قرارگاه کربلا
به یاد سردار تخریبچی #شهید_حاج_حسین_کربلایی
در #اردوگاه_شهدای_تخریب
جمعه 17 فروردین
سلام بر بچه های تخریب
سلام بر اسوه های تهذیب
@alvaresinchannel
🌷🌹🌴🌷🌹🌴
🌷🌹🌴
🌷
#نگین_تخریب
#سردار_شهید_علیرضا_عاصمی
فرمانده تخریب قرارگاه کربلا
مهرماه سال 63 بود و یک ماهی بود که به پادگان ابوذرنقل مکان کرده بودیم .
بعداز نماز مغرب و عشاء وقتی وارد ساختمون شدم یه دفعه خشکم زد.دیدم شهید بزرگوارعلی عاصمی داخل اطاقمون نشسته وبچه ها دورش رو گرفتن واون هم با لبخند همیشگی که دندون های جلوش رو میتونستی ببینی داره براشون صحبت میکنه. من هم به رسم ادب سلام وعلیکی کردم وگوشه ای نشستم. شهید عاصمی رو از روزهایی که شهید نوریان بچه های تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع) برای تجدیدآموزش به #اردوگاه_شهدای_تخریب در جاده آبادان برد میشناختم. شهید عاصمی و فرمانده ما شهید نوریان با هم سرو سری داشتند و زود زود دلشون برای هم تنگ میشد واون شب هم اومده بود شهید نوریان رو ببینه. شهید نوریان رفته بود مقرسرآبگرم که در نزدیگی پادگان ابوذر بود تا سری به بچه ها بزنه وبرگرده . زمان زیادی طول کشید تا ایشون برگشت اما در این مدت شهید عاصمی از فضایل فرمانده ما خیلی تعریف کرد و خیلی سفارش کرد که قدر برادرعبدالله(شهیدنوریان) رو بدونید که برای ما خیلی عزیزه...
این سفارش های شهیدعاصمی برای من عجیب نبود برای اینکه فرمانده ما هم همین تعریف و تمجیدها رو از شهید عاصمی میکرد...او از شجاعت و صلابت شهیدعاصمی در سخت ترین مواقع نبرد برای ما گفته بود... از تدبیرش... از توکلش به خدا... از مهربانی و عطوفتش...از اخلاص و زهدش... و از همه سجایای اخلاقی این علمدار و فرمانده پر آوازه تخریب....
اون شب توی پادگان ابوذر با اومدن حاجی بخشی به جمع ما ، خلوت بچه ها با علی عاصمی به هم خورد و همه دور حاجی بخشی رو گرفتند و از سرو کولش بالا رفتند واو هم با دادن بیسکوبیت و یه شیشه عطر همشون رو خوشحال کرد.
چهل سال از اون شب میگذره...
اونایی که تعریفی بودن رفتند.
عبدالله نوریان...... علی عاصمی.... حاجی بخشی
و ما موندیم
یادم میاد اولین پوستری که بعد از شهادت علی عاصمی دیدم این یک بیت شعر روش نقش بسته بود..و من اون یه بیت رو هنوزدر حفظ دارم.
بر فرس تند باد هرکه تورا دید گفت
برگ گل سرخ را باد کجا میبرد
سردارشهیدعلی عاصمی فرمانده دلاور تخریبچی در آغازین روزهای زمستان ۶۵ در حالیکه با یارانش مشغول خنثی سازی بمب رها شده دشمن در یکی از مناطق شهرباختران اون روز و کرمانشاه امروز بود بر اثر انفجار بمب به آسمانها پرکشید و ملائک خدا نه تنها روحش بلکه جسم او را هم با خود بردند و فقط سنگ یادبودی در کنار مزار برادرشهیدش درگلزار شهدای شهرکاشمر از علی بر جای ماند.
🍃🍃 ✍🏿 جامونده از شهدای تخریبچی: جعفرطهماسبی
🌷🍃@alvaresinchannel