eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
908 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
705 ویدیو
66 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶🔶🔶🇮🇷🇮🇷🔶🔶🔶🇮🇷🇮🇷 🔶 🔶حاج عبدالله براتی 🔶و مرحوم دیانت این دو تا یار و همکار هم بودند این دو تا برای رزمنده های قدیمی تیپ و بعد لشگر 10 سیدالشهداء(ع) آشنا هستند. از وقتی تیپ تاسیس شد و شهید علی موحد فرمانده شد تا شهید رستگار و بعد هم حاج فضلی کنار فرمانده ها بودن اسم حاج عبدالله براتی و مرحوم دیانت شناسنامه تدارکات و پشتیبانی لشگر10 سیدالشهداء(ع) است. فرمانده ما علمدار تخریب و مهندسی لشگر10 عاشق این دو یار دلسوز و متدین بود و این دو هم عاشقانه فرمانده ما را دوست داشتند. مرحوم دیانت تعریف میکرد: که هر وقت حاجت مهمی دارم میرم چیذر سر مزار حاج عبدالله و از او میخوام.. مرحوم حاج دیانت چند سال پیش غریبانه پر کشید و حاج براتی که حکم پدری برای بچه های لشگر 10 رو داره روزگار میگذرونه... نمیدونم کسی قبر حاج دیانت رو بلده؟؟؟؟ فقط میدونم قم دفن شده... این چند جمله رو نوشتم تا ذکر خیری از این دو مجاهد بشه. یاد اون روزهای خوب بخیر ، که حاج براتی و دیانت با اینکه همه ی امکانات تدارکات دستشون بود میگفتن اول رزمنده ها نوش جان کنند بعدش اگر چیزی تهش موند ما به چشم میکشیم... ✅یه نگاه هم به اطلاعیه روزهای مراجعه ی گردان ها و واحدها به تدارکات بیاندازید (جعفرطهماسبی) @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 13اسفند62 ✍️✍️✍️ راوی: فروش جوان خوش سیمایی که مدام در حال نماز بود . یه مقدار که رابطمون خودمونی شد از شهیدی یاد می کرد که خیلی بهش وابسته بود و اساسا علت تحول شهید کلم فروش هم همین شهید بود که من با نشونه هایی که داد فهمیدم همون بود که پادگان امام حسین ع باهاش آشنا شدم . در واقع ، و سه تا بچه محل بودن که وقتی به جبهه میاد و به شهادت می رسه و هم تحت تأثیر شخصیتش پاشون به جبهه باز می شه و در هر دو به شهادت می رسند و با یه خمپاره و در یک ساعت به شهادت برسیدند و قبرشون هم کنار هم قرار گرفته به همین دلیل کلم فروش تو گردان به حقی معروف بود سه رفیقی که یکیشون معلم دو نفر دیگه بود. جالب اینه که الله_نوریان فرمانده گردان تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع)از عمق رابطه عاطفی این دو نفر با خبر بود به همین دلیل اجازه نداد که این دو نفر با هم به عملیات اعزام بشن شهید کلم فروش رفت و شهید رستگار موند. بعد از رفتن ، دیگه آروم و قرار نداشت خوراکش شده بود گریه و التماس به که بذاره بره عملیات . حاجی هم سرسختی می کرد که شما دو نفر نباید یه جا باشین اما دست بردار نبود آنقدر گریه کرد و التماس کرد تا حاج عبد الله راضی شد و رفت و با کلم فروش به شهادت رسید. یادشان گرامیباد 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel