🍂💓🍂💓🍂💓🍂💓🍂💓
💓🍂💓
#تفڪر
فردی هنگام راه رفتن،
پایش به سڪه ای خورد.
تاریڪ بود، فڪرڪرد #طلاست!
ڪاغذی را آتش زد تا آن را ببیند.
دید 2 ریالی است!
بعد دید ڪاغذی ڪه آتش زده،
هزار تومانی بوده!
گفت: چی را برای چی آتش زدم!
و این حڪایت زندگی خیلی از ما هاست
ڪه چیزهای بزرگ را برای
چیزهای ڪوچڪ آتش میزنیم
و خودمان هم خبر نداریم!
بیشتر دقت ڪنیم برای به دست آوردن چیزی
چه چیزی را داریم به #آتش مےڪشیم؟
🍂💓🍂
💓🍂💓🍂💓🍂💓🍂💓🍂