eitaa logo
الزهرا۱۰۴
61 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
468 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 🔹اهمیت راهبردی سرزمین بولیوار ایران و ونزوئلا دو کشور اثرگذار حوزه بین‌الملل در دو منطقه حساس یکی در غرب آسیا و دیگری میانه قاره آمریکا می‌باشند. مساحت «جمهوری بولیواری ونزوئلا» بیش از 900 هزار کیلومترمربع و به ‌طور تقریبی نیمی از مساحت ایران را شامل می‌شود و جمعیت کنونی آن حدود 30 میلیون نفر یعنی قریب به یک سوم جمعیت ایران می‌باشد. اقلیم ونزوئلا از حیث درجه حرارت گرمسیری محسوب می‌شود و در عین حال جنگلی و به طور کلی دارای تنوع زیستی فراوان می‌باشد. حدود 91 درصد جمعیت این کشور را مسیحیان تشکیل می‌دهند و پایبندی‌های مذهبی در آن بالاست. در عین حال مسیحیت در این کشور و به طور کلی در آمریکای لاتین سوسیالیزه شده و عدالت‌گرایانه تلقی می‌شود و آموزه‌های آن تحت عنوان «الهیات رهایی‌بخش» شناخته می‌شود. ونزوئلا بزرگ‌ترین ذخائر نفتی اوپک و جهان را در بر دارد در عین حال رشد تولید ناخالص داخلی، آن را در ردیف هفتاد و پنجمین کشور قرار داده است. ونزوئلا از حیث فرهنگی مردم مقاومی دارد و این مقاومت سبب پایداری حکومت و سیاست‌های آن در این کشور شده است. این مقاومت برای منطقه کارائیب و آمریکای لاتین تا حد زیادی الهام‌بخش بوده و حتی دارای آثار فرامنطقه‌ای نیز هست کما اینکه بعضی منابع آمریکایی نوشته‌اند همکاری‌های ونزوئلای دوره «هوگوچاوز» در مقابله با تحریم‌های آمریکا علیه ایران، کوبا و نیکاراگوئه مؤثر بوده است. ایران و ونزوئلا در الگوهای اقتصادی (عدالت‌محور) و اهداف اقتصادی (توده‌گرا) و شیوه اداره جامعه (اولویت‌ در به‌کارگیری عناصر انقلابی) به هم می‌رسند کما اینکه دو کشور از دیرباز همکاری‌های اصولی با هم داشته‌اند. ونزوئلا یک عضو بنیانگذار در اوپک به حساب می‌آید و این نشان می‌دهد زیرساخت‌های اقتصادی دو کشور از نوعی یکسوئی برخوردارند. نزدیک 1000 رودخانه در ونزوئلا جاری است یکی از آنها (اورینوکو) حدود 2500 کیلومتر از برزیل تا اقیانوس اطلس طول دارد. بر این اساس ظرفیت کشاورزی و صنعت در ونزوئلا بالاست و این در حالی است که صنعت کشاورزی در این کشور ضعیف است و قابلیت سرمایه‌گذاری ویژه دارد. ضمن آنکه فاصله دما از 28 درجه در مناطق گرمسیری تا کمتر از 8 درجه در مناطق سردسیر، موقعیت ویژه‌ای برای توسعه کشاورزی ونزوئلا فراهم کرده کما اینکه میزان بارش باران در بعضی مناطق آن به 1500 میلی‌متر می‌رسد. ونزوئلا از سال 1377 که «هوگوچاوز» طی انتخابات بر سر کار آمده تا امروز یعنی حدود 25 سال دارای ثبات سیاسی و ثبات در سیاست‌ها بوده است و این در شرایطی بود که آمریکایی‌ها در طول این مدت و با انواع شیوه‌ها در پی ساقط کردن دولت انقلابی در این کشور بوده‌اند. کما اینکه ماشین کودتا در این کشور از دو سال پس از روی کار آمدن هوگوچاوز راه افتاد و حتی برای چند روز بر دولت منتخب غلبه کرد اما سرانجام مردم چاوز را برگرداندند. در آخرین انتخابات ریاست‌جمهوری هم، غرب نتیجه را نپذیرفت و تا همین چند ماه پیش رقیب غربگرای مادورو یعنی «خوان گوایدو» را رئیس‌جمهور می‌دانست ولی در نهایت تسلیم شد و گوایدو به آمریکا رهسپار گردید....
🇮🇷🇵🇸 📝 ابعادی از ظهور قدرت ایران در عملیات «وعده صادق» 🔻غرب و عوامل آن با به‌کارگیری ظرفیت‌های اطلاعاتی، نظامی و سیاسی برای حفاظت از رژیم غاصب صهیونیستی به میدان آمدند. 🔹اما نتیجه تلاش‌های فشرده‌ای که طی ۱۳ روز انجام دادند رها کردن ‌گریبان آن از دست ایران نبود و با این وجود آسیب‌پذیری جدی رژیم جلوی چشم جهانیان به نمایش درآمد و جالب این است که ملت‌ها، نخبگان و طیف وسیعی از دولت‌های جهان، عمل ایران را بسیار مؤثر و ضمناً اخلاقی ارزیابی کردند. 🔸غرب در این مواجهه، اعتبار متورم شده نظامی و سیاسی خود را از دست داد و غاصبان سرزمین فلسطین دریافتند هیچ راهی برای نجات آنان از مهلکه وجود ندارد. 🔹در واقع در این معرکه ثابت شد وقتی ایران اراده کند هیچ مانعی نمی‌تواند آن را از اجرای تصمیم خود منصرف گرداند. این در حالی است که طی حدود ۱۰۰ سال گذشته وقتی یک کشور ولو بسیار قدرتمند در چنین شرایطی قرار می‌گرفت، از تصمیم خود برمی‌گشت و مصلحت و منفعت ملی آن در برابر چنین فشاری قربانی می‌شد. 🔸در این معرکه، ایران می‌خواست به مهم‌ترین پایگاه هوائی رژیم غاصب- نواتیم واقع در ۲۰ کیلومتری تأسیسات اتمی رژیم- که در واقع قلب آن محسوب می‌شود، حمله کند و ضمناً یک سیلی هم به پایگاه اطلاعاتی رژیم - شلاخیم واقع در غرب جبل الشیخ - بزند و به هیچ وجه هدف نظامی دیگری نداشت. 🔺در مجموع در این معرکه، به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب اسلامی- دامت برکاته- نیروهای مسلح ایران «ظهور قدرت اراده ملت ایران در عرصه بین‌المللی را به اثبات رساندند». | •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🏴 انتخابات؛ صحنه کارنامه، نه ادعا ◾️◼️◾️ ▪️فلسفه قوه مجریه در کشورها و از جمله در کشور ما، فقط ادامه روند اجرائی نیست، بلکه جبران کاستی‌ها، رخنه‌ها و پر کردن حفره‌های اقتصادی و فرهنگی (و هر آنچه در مسئولیت قوه مجریه می‌باشد) نیز هست. انتخابات باید با پر کردن این خلأها، مسیر حرکت به سمت جلو را هموار نماید و این در حالی است که کشور ـ همان‌طور که در نام امسال آمده ـ به «جهش» نیاز دارد. ▪️ملت ایران در این شرایط خاص بین‌المللی باید دولتی متناسب با تحولات کلان بین‌الملل که خود انقلاب اسلامی مهم‌ترین نقش در وقوع این تحولات داشته است، سر کار بیاورد. ▪️در این کشاکش بین‌المللی، مردم ایران باید ضمن حضور فعال در صحنه انتخابات و شکل دادن به «عدد افتخارآمیز»، فردی را بر سر کار بیاورند که در سابقه و جبین او استفاده کامل از استعدادهای طبیعی و انسانی کشور دیده شود. صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری، صحنه ادعا نیست، صحنه «کارنامه» است. ▪️افرادی که به جای ارائه تصویری از برنامه‌هایی که برای پیشرفت کشور تدارک دیده‌اند، صحنه انتخابات را به آوردگاهی غیراخلاقی تبدیل می‌کنند و از طریق بدگویی، تهمت زدن، لجن‌پراکنی کردن، سعی در جلب توجه دارند، به آبروی ملی لطمه می‌زنند و در تراز ریاست جمهوری اسلامی ایران نیستند. | •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🇮🇷﷽🇵🇸 📝 دو پایه اصلی استحکام حزب‌الله لبنان 🍃🌹🍃 🔻به خاطر داریم وقتی عماد مغنیه که شهید سلیمانی او را «اعجوبه» طرح‌ریزی می‌خواند، در دمشق به شهادت رسید، خیلی از دوستان با ناراحتی و خیلی از دشمنان با خوشحالی گفتند «کمر حزب‌الله و سیدحسن نصرالله شکست». 🔸عماد مغنیه با همه بزرگی‌اش به شهادت رسید اما جنگ سوریه و عدم حضور عماد و در عین حال پیروزی حزب‌الله در آن، ثابت کرد حزب‌الله خیلی بزرگ‌تر و توانمندتر از عماد مغنیه است. 🔹چرا چنین است؟ دلیل آن بزرگی و عمق و تدبیر عالی در تأسیس یک سازمان و یک جریان است...حزب‌الله براساس یک ایده مرکزی بسیار محکم تشکیل شده است. این ایده مرکزی اعتقاد به ضرورت برپایی حکومت صالحان ـ وعده قرآنی که در آیات مختلف آمده ـ در عصر غیبت با اعتصام به اصل «ولایت فقیه» است. 🔸نکته دیگر، در تداوم جهاد و تداوم فکر جهاد است. حزب‌الله از زمان تأسیس اولیه در سال ۱۳۶۱ و تأسیس جامع در سال ۱۳۶۳ تا همین روزها یعنی در همه دوره ۴۰ یا ۴۲ ساله خود، هیچ‌گاه از «معرکه» دور نبوده است. 🔺هیچ قدرتی نمی‌تواند به روند دستیابی حزب‌الله به تسلیحات بیشتر و مدرن‌تر آسیب بزند؛ هیچ قدرتی نمی‌تواند حزب‌الله را از موقعیت کنونی سیاسی در لبنان که مؤثرترین است، جدا نماید. حزب‌الله و جبهه مقاومت با قدرت بیشتر، صحنه تحولات آینده را رقم خواهند زد. اندکی صبر کنید. | .•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۱) ✍🏼 🔹گرفتن سرپل از مقاومت و سپس توسعه آن، حکایت تلاش ۴۶ سال است اما بعضی بدون توجه به تاریخ، وقوع یک اتفاق را محور قرار داده و بقیه مسائل را با آن تحلیل کرده و افق تحولات را هم بر اساس آن تبیین می‌نمایند. از این‌رو در زمان‌های مختلف شاهد انتشار تحلیل‌های فراوان مبتنی بر تعمیم نتایج یک پدیده بر سایر پدیده‌ها بوده‌ایم و اینک می‌توانیم با قاطعیت بگوییم خطا بوده است. الان در صحنه تحولات، با سقوط یک دولت مقاومت در منطقه مواجه شده‌ایم و باید اعتراف کنیم که دشمنان یک سرپل مهم از محور مقاومت گرفته‌اند. اما خطاست اگر گمان کنیم روند منطقه و تحولات در منطقه به سمت غلبه مخالفان بر مقاومت تغییر مسیر داده است. مرور تحولات این ۴۶ سال خطا بودن چنین نگاهی را نشان می‌دهد. 🔹در سال ۱۳۶۱ حدود دو هفته پس از بازپس‌گیری خرمشهر توسط قوای نظامی ایران، رژیم صهیونیستی از فضای درگیری‌های داخلی لبنان استفاده و به این کشور حمله کرد و چند برابر مساحت خرمشهر را - که عمدتاً به شیعیان لبنان تعلق داشت - به تصرف خود درآورد. فضای رعب ناشی از اقدام سریع ارتش اسرائیل و ضعف شدید نظامی لبنان، این تصور را رقم می‌زد که اشغال لبنان دائمی خواهد بود. در آن زمان تحلیل‌های زیادی در رسانه‌های عربی و غیرعربی نوشته می‌شد که از تهاجم قریب‌الوقوع ارتش اسرائیل به سوریه حکایت می‌کرد. اما برخلاف این تحلیل‌ها، ارتش متجاوز اسرائیل چهار سال پس از تجاوز، در سال ۱۳۶۵ استان بیروت و مناطق شمالی و شرقی آن را ترک کرد و اولین عقب‌نشینی ارتش اسرائیل رقم خورد. در آن زمان شهید سیدحسن نصرالله فرمانده نظامی حزب‌الله در استان بیروت بود. 🔹یک واقعه دیگر مذاکرات مادرید و توافق اسلو بود که در سال ۱۳۷۲ صورت گرفت. در آن زمان دولت‌های غربی، عربی، روسیه، چین، اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین که مهم‌ترین سازمان نظامی فلسطین بود، توافقی را شکل دادند که ظاهر آن حل و فصل نهائی مسئله فلسطین و حل منازعه بین اسرائیل و فلسطینی‌ها اما باطن آن، تثبیت اسرائیل و حذف فلسطین از معادله منطقه بود. در آن زمان جو آن‌قدر به نفع توافق اسلو غلیظ بود که بعضی دوستان منطقه‌ای به مسئولان ما می‌گفتند، «مسئله تمام شده و نادیده گرفتن یک توافق جهانی، دیوانگی است.» اما برخلاف آنچه تصور می‌شد مذاکرات و توافق و درواقع طرح اسلو، به حل مسئله منجر نشد، به انتفاضه سال ۲۰۰۰ ختم شد که طی آن هم درگیری نظامی میان طرفین، جای سازش را گرفت و هم سازمان آزادی‌بخش فلسطین جای خود را به گروه‌های جدید جهادی داد. این در حالی بود که همان‌طور که گفته شد، برای تحقق اهداف اسلو، همه دولت‌های اروپایی، آمریکایی، عربی، اسرائیل، روسیه، چین، سازمان ملل و مهم‌ترین سازمان فلسطینی همداستان شده بودند. یک رخداد دیگر، اشغال نظامی عراق از سوی آمریکا و انگلیس در روزهای آخر سال ۱۳۸۲/ اول بهار ۲۰۰۳ بود. در این ماجرا همه تحلیل‌ها و تصورها این بود که کار جمهوری اسلامی هم تمام است، بنابراین ایران یا همه سیاست‌های داخلی و خارجی خود را تغییر می‌دهد و یا اینکه مانند دولت‌های افغانستان و عراق از بین می‌رود. در آن زمان هنوز «جبهه مقاومت» وجود نداشت و دولت‌هایی در سوریه، سودان و حزب‌الله در لبنان با جمهوری اسلامی همراهی داشتند. جو آن‌قدر غلیظ بود که یکی از معاونان وقت وزارت امور خارجه ایران در اقدامی عجیب، از طریق سفارت سوئیس - به‌عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران - با تقدیم یک فکس به وزارت خارجه آمریکا اطلاع داد «ایران آمادگی دارد همه اختلاف خود با آمریکا را به گونه‌ای که منجر به رضایت ایالات متحده شود، حل کند.» براثر این جو، یک جمع ۱۲۳ نفری از نمایندگان وقت مجلس ایران، طی بیانیه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب، تغییر اساسی در سیاست‌ خارجی نظام را خواستار شدند! ادامه دارد... ‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰خطای راهبردی در تحلیل سوریه (۲) ✍🏼 🔹در همان زمان نخست‌وزیر وقت انگلیس، تونی‌بلر در جمع نظامیان انگلیسی مستقر در بصره اعلام کرده بود «آنچه بر افغانستان و عراق گذشت یک پیام آشکار به ایران بود تا سیاست‌های خود را تغییر دهد.» اما برخلاف آنچه تصور و بیان می‌شد صحنه به شکل دیگری رقم خورد و آمریکا سه سال پس از اشغال نظامی عراق به بن‌بست نظامی گرفتار شد و زمزمه خارج شدن از عراق آغاز کرد و جرج بوش در سال ۱۳۸۶/ ۲۰۰۷ ناگزیر شد توافق امنیتی خروج از عراق را با نوری المالکی نخست‌وزیر وقت عراق امضا نموده و دو سال بعد، خروج از این کشور را آغاز نماید. البته پیش از این و آنچه در اولین سالگرد اشغال عراق پیش آمد یعنی تن دادن آمریکا به تشکیل شورای عراقی حکم، اولین نشانه‌های بن‌بست آمریکا را بروز داده بود. 🔹با شکست برنامه نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، خیزش‌های عربی شکل گرفت که رژیم‌های سنتی عربی وابسته به آمریکا را هدف قرار داد و منجر به تغییر وضعیت در پنج کشور عربی شد. غربی‌ها درصدد برآمدند با بدل زدن به این خیزش‌ها، مسیر تحولات را برگردانند. از این‌رو گروه‌های تکفیری با نام‌های مختلف شکل گرفتند و با سرعت زیاد منطقه را تحت تأثیر خود قرار دادند. این گروه‌ها، آشکار و پنهان از سوی آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی، ترکیه و اکثر دولت‌های عرب حاشیه خلیج‌فارس حمایت می‌شدند اما این پروژه هم چندان دوام نیاورد و تا سال ۱۳۹۷ / ۲۰۱۸ عملاً تحت کنترل درآمد. شکست پروژه گروه‌های تکفیری، سبب تقویت بیشتر جریانات مقاومتی و جبهه مقاومت شد. 🔹پس از این تحولات، غربی‌ها پیمان ابراهیم ناظر بر عادی‌سازی عربی - اسرائیلی را روی میز گذاشته و چند دولت عرب با خود همراه کردند. در این زمان وقتی فضای توافق اسلو برگشت، خیلی‌ها گمان کردند از این پس این اسرائیل است که آینده منطقه را رقم می‌زند و دیگر جایی برای اندیشه‌ها و راهکارهای معارض نظیر «جریان مقاومت» باقی نمی‌ماند. اما به‌زودی در این کار هم گره افتاد و این روند پس از پیوستن لرزان سودان و مراکش متوقف گردید. کمی بعد، جهان با عملیات حیرت‌انگیز فلسطینی‌های ساکن در غزه - طوفان ‌الاقصی - مواجه گردید. اقدام فلسطینی‌ها آن‌قدر مؤثر بود که صحنه منطقه را دگرگون کرد. اسرائیل که تا قبل از آن خود را در موقعیت «حکمران منطقه» می‌دید، به یک باره به موقعیتی نزول کرد که به گفته نتانیاهو مابین مرگ و حیات قرار گرفت. با واکنش خشن اسرائیل و شروع جنگ علیه غزه، جهان علیه اسرائیل به پاخاست، دولت‌های غربی شکل‌گیری دولتی فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ را مطرح کردند تا بر جراحات ناشی از حملات وحشیانه رژیم، مرهم‌ گذارند. دادگاه لاهه به بازداشت سران اسرائیل رأی داد. ارتباطات عربی - اسرائیلی از هم گسیخته شد و مقاومت در سطح جهان به‌عنوان تنها گزینه ممکن، مورد تمجید قرار گرفت. پس در اینجا ‌هم یک بار دیگر ورق برگشت. 🔹پس از این صحنه، آمریکا، اسرائیل و ترکیه به ابتکار جدیدی دست زدند؛ این ابتکار، تغییر دولت در دمشق بود. وضع داخلی سوریه طی ده سال گذشته به گونه‌ای بود که شکل‌دهی به یک جبهه کوچک هم می‌توانست به تغییر حاکمیت سیاسی منجر شود اما آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها به دلیل نگرانی‌هایی که داشتند، تغییر دولت را اجرائی نکردند تا اینکه مشکلات شدید در مدیریت تحولات منطقه، آنان را به‌شدت به آن نیازمند کرد. نخست‌وزیر اسرائیل در سخنرانی مرداد ماه گذشته در سازمان ملل، از ضرورت همکاری همگان برای تغییر در خاورمیانه صحبت کرد و گفت «اگر خاورمیانه تغییر نکند، ایران نقشه آینده آن را ترسیم خواهد کرد». این عبارات بیانگر آن بود که از نظر آنان باید کاری صورت گیرد تا همگان تغییر در خاورمیانه را لمس کرده و با اسرائیل در این مسیر همراه شوند. 🔹این کار نمادین، «تغییر نظام سیاسی سوریه» بود. در ایجا اسرائیل برای رها شدن از نگرانی‌های امنیتی قبلی خود، به عملیات نظامی و تصرف بخش‌هایی از سوریه دست زد. از نظر رژیم اسرائیل سقوط یک دولت متعارف در دمشق در حالی که ماهیت دولت جایگزین آن مبهم و مخاطره‌آمیز می‌باشد، ریسک بزرگ دارد چرا که رژیم غاصب هیچ‌گاه از سمت جریان‌های تکفیری از جمله «تحریرالشام» نگرانی نداشته است کما اینکه اظهارات اخیر مقامات این گروه هم نشان داد جایی برای نگران شدن اسرائیل وجود ندارد. پس نگرانی اسرائیل - و آمریکا، ترکیه و حوزه عربی - طبعاً چیزی دیگری است. چه چیزی بیش از دولت اسد در دمشق می‌تواند اسرائیل را تهدید کند؟ این چیزی غیر از سر برآوردن نهائی یک جریان مقاومت مردمی از نوع حزب‌الله لبنان یا از نوع حشدالشعبی عراق یا از نوع انصارالله یمن در سوریه نیست. ‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•