چند نکته از قرآن کریم صفحه 430
#تفسیراستادقرائتی
☑️ مردم در رسیدن به #تمدّن و بهرهگیرى از #نعمت هاى الهى دو نوع برخورد دارند:
برخى مانند سلیمانعلیه السلام با داشتن آن همه قدرت، از خداوند توفیق شكرگزارى مىخواهد. «اوزعنى ان اشكر»
گروهى مانند قوم سبأ كه با داشتن شهرى پاكیزه و دلنشین كفران ورزیدند.
☑️در قرآن هر كجا فرمان #خوردن آمده، در كنارش مسئولیّتى آمده است:
«كلوا... واشكروا»(بقره، 172)
«فكلوا... اطعموا»(حج، 28)
«كلوا... واعملوا صالحا»(مؤمنون، 51)
«كلوا... لا تسرفوا»(اعراف، 31)
☑️ در انتخاب #مسكن، به عنصر آبادانى، پاكى و پاكیزگى شهر توجّه كنید. «مسكنهم... بلدة طیّبة»
☑️ سرچشمهى بدبختىها، عملكرد منفى خود ماست. «ذلك جزیناهم بما بما كفروا»
🔸 ناسپاسى، سبب فروپاشى #زندگى انسان مىشود. «كلّ ممزّق»
☑️ كفران #نعمت، راه نفوذ و موفقیّت ابلیس است. «ربّنا باعد بین اسفارنا... و لقد صدق علیهم ابلیس ظنه»
☑️ شیطان نمىتواند انسان را مجبور كند و پیروى مردم از ابلیس بر اساس #اختیار و تصمیم خود آنان است. «و ما كان له علیهم من سلطان»
☑️ ایمان به #قیامت، سدّى است در برابر شیطان. «لنعلم من یؤمن بالآخرة»
☑️ فلسفهى وجود #شیطان و وسوسههاى او، ایجاد چند راه پیش روى انسان و قدرت انتخاب و آزمایش اوست. «الاّ لنعلم...»
چند نکته از قرآن کریم صفحه 432
#تفسیراستادقرائتی
🌤 جامعهى #فاسد و افراد مستكبر، انسان را مجبور به انحراف نمىكند. «انحن صددناكم... بل كنتم مجرمین»
🌤 در #قیامت نمىتوان گناه خود را به گردن دیگران انداخت. «بل كنتم مجرمین»
🌤 مستكبران، تلاش شبانه روزى دارند. «بل مكر الیل و النهار»
🌤 پیشوایان كفر، بر اساس مكر و تدبیر فرمان مىدهند. «مكر الیل... اذ تأمروننا»
🌤 #انحراف فكرى و فرهنگى جامعه، نتیجهى كار مداوم دشمنان مستكبر است. «مكر الیل و النهار اذ تأمروننا»
🌤 #رفاهطلبى، انسان را بى تفاوت و سنگدل نموده و به استكبار مىكشاند. «قال مترفوها... كافرون»
🌤 دادن و گرفتن #نعمت، نشانهى مهر یا قهر الهى نیست. (ممكن است از مؤمن بگیرد و به كافر بدهد.) «انّ ربّى یبسط الرزق»
🌤 مردم عامل رزق را واسطهها، تدبیرها و كار خود مىدانند و از خداوند غافلند «و لكن اكثر الناس لا یعلمون»
🌤 در جامعهى دینى نگاه به #اقتصاد نیز باید جنبه معنوى و الهى داشته باشد. «قالوا نحن اكثر اموالاً... قل ان ربّى یبسط»
🌤 خداوند، ایمان و عمل صالح و #انفاق و #اخلاص را وسیلهى قرب به خود قرار داده است، ولى گروهى مال و فرزند و نژاد را عامل قرب و سعادت مىپندارند.
🌤 داشتن مال و فرزند و سایر امكانات، نشانهى رشد و كمال نیست، بلكه بهرهگیرى صحیح از آنها كمال است. «و ما اموالكم... الاّ مَن آمن و عمل صالحاً» (آرى، اگر مال و فرزند در راستاى ایمان و عمل صالح باشد، وسیلهى قرب است.) «و ما اموالكم... الاّ من امن و عمل»
🌤 در #بهشت، هیچ گونه بیمارى، ترس، اندوه و اضطرابى وجود ندارد. «آمنون»
🌤 دشمن براى از بین بردن #حقّ، همواره تلاش مىكند. «یسعون فى آیاتنا»
🌤 خداوند بهترین #رازق است. «خیر الرّازقین» چون:
الف: همه چیز به دست اوست و مىتواند ببخشد.
ب: بخل ندارد.
ج: به همه مىبخشد.
د: بخشش او، بى منّت و بى توقّع است.
ه: دائمى است.
و: نیازها را مىداند.
ز: چیزهایى مىبخشد كه دیگران توان بخشیدن آن را ندارند.
🌤#انفاق مهم است نه مقدار آن. «ما انفقتم من شىء»
🌤#انفاق، تنها با مال نیست بلكه از هر نعمتى كه خدا به انسان داده مىتوان انفاق كرد. «ما انفقتم من شىء»
🌸#قناعت
قالَ الاِمام عَلی علیه السلام:
طُوبی لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسابِ، وَ قَنَعَ بِالْکِفافِ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ.
نهج البلاغه کلمه 44.
🍂حضرت علی علیه السلام فرمودند: خوشا به حال آن که به یاد آخرت باشد و برای روز حساب کاری بکند و به اندازه کفایتِ از #روزی #قانع باشد و نسبت به خدا خرسند و خشنود باشد!
💫* یاد آخرت مربی ماست، اخلاق و اعمال ما را اصلاح می کند و یکی از راه های رشد معنوی انسان توجّه و یادآوری عالم آخرت است، ما را وادار به کارهای شایسته می کند به طوری که اگر بخواهند از ما حساب بکشند آماده جواب باشیم. و #یاد_معاد ما را به مقدار کمی از نعمت های دنیا که زندگی ما را #کفایت می کند راضی و خشنود می سازد چون یاد آخرت دنیا را در پیش چشم ما کم اعتبار می کند. اگر دنیا پیش ما مهمّ و بزرگ باشد پیوسته باید در فکر اصلاح و آبادی آن باشیم و در غم از دست رفته های آن و حسرت و آرزوی آیندگان آن بسوزیم و بسازیم.
امّا یاد آخرت ما را از همه این #غصه ها راحت می کند و به اندکی از #نعمت خرسند و از خدای خودمان نیز راضی می شویم.
🌟مرتبه رضا بودن به رضای خدا درجه بالایی است از ایمان و معرفت و حالت شکر در قلب ما درست می کند. امّا حرص و توجّه به دنیا باعث نارضایتی از خدا و کفران نعمت های دیگر می شود!
📚حق الناس در محیط کار و زندگی« از دیدگاه قرآن و روایات»/ گردآوری صادق میرشفیعی. ص: 135