📜وصیت نامه شهید مصطفی چمران
بسمه تعالی
اینها را به نیت آن ننوشته ام که کسی بخواند و بر من رحمت آورد بلکه نوشته ام که قلب آتشینم را تسکین دهم و آتشفشان درونم را آرام کنم.هنگامی که شدت درد و رنج طاقت فرسا می شد و آتشی سوزان از درونم زبانه می کشید و دیگر نمی توانستم آتشفشان وجود را کنترل کنم، آنگاه قلم به دست می گرفتم و شراره های شکنجه و درد را ذره ذره از وجودم می کندم و بر کاغذ سرازیر می کردم ... و آرام آرام به سکون و آرامش می رسیدم. آنچه در دل داشتم بر روی کاغذ می نوشتم و در مقابلم می گذاشتم و در اوج تنهایی خود با قلب خود راز و نیاز می کردم آنچه را داشتم به کاغذ می دادم و انعکاس وجود خود را از صفحه مقابلم دریافت می کردم و از تنهایی به در می آمدم... اینها را ننوشته ام که بر کسی منت بگذارم، بلکه کاغذ نوشته ها بر من منت گذاشته اند و درد و شکنجه درونم را تقبل کرده اند...اینجا قلب می سوزد اشک می جوشد وجود خاکستر می شود و احساس سخن می گوید.اینجا کسی چیزی نمی خواهد انتظاری ندارد ادعایی نمی کند ... فریاد ضجه ای است که از سینه ای پردرد به آسمان طنین انداخته و سایه ای کمرنگ از آن فریادها بر این صفحات نقش بسته است. چه زیباست راز و نیازهای درویشی دلسوخته و ناامید در نیمه شب، فریاد خروشان یک انقلابی از جان گذشته در دهان اژدهای مرگ، اعتراض خشونت بار مظلومی زیر شمشیر ستمگر، اشک سرد یاس و شکست بر رخساره زرد دلشکسته ای در میان برادران به خاک و خون غلتیده، فریاد پرشکوه حق، از حلقوم از جان گذشته ای علیه ستمگران روزگار.چه خوش است دست از جان شستن و دنیا را سه طلاقه کردن، از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن، بدون بیم و امید علیه ستمگران جنگیدن، پرچم حق را در صحنه خطر و مرگ برافراشتن، به همه طاغوتها نه گفتن، با سرور و غرور به استقبال شهادت رفتن. جایی که دیگر انسان مصلحتی ندارد تا حقیقت را برای آن فدا کند، دیگر از کسی واهمه نمی کند تا حق را کتمان نماید...آنجا، حق و عدل، همچون خورشید می تابد و همه قدرتها و حتی قداستها فرو می ریزند و هیچکس جز خدا - فقط خدا- سلطنت نخواهد داشت.من آن آزادی را دوست دارم و از اینکه در دوره های سخت حیات آن را تجربه کرده ام خوشحالم و به آن اخلاص و سبکی و ایثار و لذت روحی و معراج که در آن تجربه ها به آدمی دست می دهد حسرت می خورم.خوش دارم که کوله بار هستی خود را که از غم ودرد انباشته است بر دوش بگیرم و عصا زنان به سوی صحرای عدم رهسپار شوم.
#وصیت_نامه
#شهید_مصطفی_چمران
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهراعلیهاالسلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰 معاونت فرهنگی و پژوهشی مدرسه ریحانه الرسول(سلام الله علیها) با همکاری حوزه نورالثقلین دومین نشست علمی پژوهشی فرهنگی خود را با با موضوع انتخابات و شبهات بصیرتی برگزار مینماید.
🔸سخنران: سرکار خانم زارع پور
(پژوهشگر و نویسنده کتب و مقالات بصیرتی)
🕘 زمان:
سه شنبه ۱۱ خرداد ساعت ۹ تا ۱۱
🔸مکان:
به صورت حضوری در حوزه ریحانه الرسول(سلام الله علیها) طبقه پنجم و پخش همزمان از طریق برنامه اسکای روم (هنگام ورود با گزینه مهمان وارد شوید)
https://www.skyroom.online/ch/nabizadeh313/hozeh
🇮🇷 با توجه به نقش مهم عموم مردم در روشنگری انتخابات حضور تمامی اقشار بانوان اعم از طلبه،دانشجو،شاغل و خانه دار مورد امتنان است.
#انتخابات
#نشست_پژوهشی
#حوزه_ریحانه_الرسول_ص
🔰 پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
📜 عنوان مقاله
بررسی قاعده مایضمن در عقود مستحدثه (بیمه)
نویسنده
بهناز زندیه دولابی
وضعیت نشر
چاپ در مجله بین المللی با رتبه isc
International Journal of Multicultural and Multireligious Understanding
چکیده
گستردگی معاملات، درجوامع انسانی وعدم انحصاربه قشر یا فرد خاص، وپیدایش معاملات جدید،صیانت ازحقوق مالی افراد و آگاه ساختن آنها نسبت به تعهدات ومسئولیت های مالی متاثر از این معاملات ، وجود قوانین ومقرراتی را ضروری می کند و قاعده مایضمن، یکی از آنهاست که با دو عبارت درکلام فقهاء آمده است. «کل ما یضمن بصحیحه، یضمن بفاسده» و «کل مالایضمن بصحیحه لایضمن بفاسده» به این معنا که عقد صحیحی که ضمان آور باشد، فاسدآن نیز ضمان آوراست. واگرعقد صحیحی ضمان آور نبود فاسد آن نیز ضمان ندارد. با پیدایش تحولات در جامعه بشری وگسترش روابط تجاری و اقتصادی، موضوعات تازه ای به وجود آمد که بی تردید دارای آثار فقهی و حقوقی جدیدی بود. این موضوعات تازه، در معاملات و تجارت با عناوین متفاوتی نام گرفته که ازآنها تعبیر به مسائل یا عقود مستحدثه می شود. این نوشتار برای رعایت اختصار از میان عقود مستحدثه به جهت اهمیت و فراگیری، تنها عقد بیمه را مورد بررسی قرار داده، که در متون قدماء بحثی از آن مطرح نشده است ولی فقهاء معاصر آن را مورد بررسی قرار داده اند و برخی آن را عقد مستقل و برخی آن را مندرج دریکی از ابواب فقه دانسته اند. روش جمع آوری اطلاعات در این نگارش،کتابخانه ای بوده و روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی می باشد. این عقدگرچه شباهتی با برخی از عقود معین دارد ولی مصداق هیچ کدام ازآنها نیست. لذا برخی ازفقهاء، بیمه را عقد مستقلی ذکرکرده اند. با بیان تعریف این عقد و دیدگاه های فقهاء در بیان جایگاه آن درمیان عقود، شمول قاعده مایضمن بر این عقد روشن می گردد.
🔸کلیدواژه
قاعده ، ضمان، قاعده مایضمن، عقود مستحدثه ، بیمه
📜 متن کامل مقاله
مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام - فقه
http://www.znac.ir/index.aspx?siteid=1&fkeyid=&siteid=1&fkeyid=&siteid=1&pageid=471
#مقاله
#قاعده_مایضمن
#استاد_خانم_زندیه
🔰 پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
📜 عنوان مقاله
تاریخ گرایش مردم بصره به عثمانیه
نویسنده
اشرف عظیمی شوشتری
وضعیت نشر
چاپ شده درنشریه بین المللی با رتبه isc
International Journal of Multicultural and Multireligious Understanding
چکیده
تاریخ گرایش مردم بصره به عثمانیه و وضعیت بصره و مردم بصره و عقاید آنان، از زمان تاسیس شهر بصره تا جنگ جمل از موضوعات مهم تاریخی است که کسی تاکنون به آن نپرداخته است. هدف از طرح این موضوع، ارائه شناخت کلی از تفکر وعقاید عثمانیه و مردم بصره است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال که چگونه و از چه زمانی مردم بصره عثمانی شدند. نوشته پیش رو با روش تاریخی توصیفی، با استفاده از منابع تاریخی با روش گردآوری اطالعات کتابخانه ای، نگاشته شده است. عثمانیه، درابتدا فرقه ای سیاسی بود که پس از کشته شدن عثمان به بهانه خونخواهی، جنگ جمل رادر اطراف بصره به سرکردگی طلحه، زبیر و عایشه، به راه انداختند. بنا بر نقل مورخان، اکثر مردم بصره، بیعت خود را با امام علی(علیه السلام) شکسته و با آنان همدست شدند. تفکر عثمانیه که دراغلب مردم بصره تا پیش از جنگ جمل پنهان بود، پس از آن بروز کرد. درنتیجه، گرایش اکثر مردم بصره به عثمانیه اززمان جنگ جمل بود که یافته این مقاله است
🔸کلیدواژه
گرایش، مردم بصره، عثمانیه، امام علی(ع)، جنگ جمل، جمل اصغر
📜 متن کامل مقاله
مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام_ تاریخ اسلام
http://www.znac.ir/index.aspx?siteid=1&fkeyid=&siteid=1&fkeyid=&siteid=1&pageid=476
#مقاله
#عثمانیه
#استاد_خانم_عظیمی
🔰 پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
📕 نگاهی جامعه شناسانه به قاچاق بین المللی زنان و کودکان
✍ مولفان: کیمبرلی امک کیب
سابیتا مانیان
📝 مترجمان: سمانه سادات سدیدپور
فروغ الصبا شجاع نوری
📚 ناشر: پارس کتاب
🗓 سال نشر: ۱۳۹۷
#پژوهشگر
#معرفی_کتاب
#سمانه_سادات_سدیدپور
#طلبه_مدرسه_علمیه_الزهرا_س
🔰 پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
📜 وصیت نامه
بسمه تعالی
سردار شهید «حاج محمد ابراهیم همت» در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضا چشم به گشود. وی در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۶۳ در منطقه جزیره مجنون عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«به تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۹ ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطری وصیتنامه مینویسم: هر شب ستارهای را به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است، مادر جان میدانی تو را بسیار دوست دارم و میدانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.
مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی میکشد و حکومتهای طاغوت مکملهای این جهلاند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامهدهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است.
مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم؟ کلام او الهامبخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند، تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد.
مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازشکار و بیتفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمیدانند برای چه زندگی میکنند و چه هدفی دارند و اصلا چه میگویند بسیارند. ای کاش به خود میآمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است. بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید. نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمیشود. نه شرقی نه غربی؛ اسلامی که: اسلامی… ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود میآمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک میمالیدند.
مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول میکشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد، ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند، زیرا نه آن را میشناختند و نه برایش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند، ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد.
پدر و مادر؛ من زندگی را دوستدارم، ولی نه آنقدر که آلودهاش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علیوار زیستن و علیوار شهید شدن، حسینوار زیستن و حسینوار شهید شدن را دوست میدارم شهادت در قاموس اسلام کاریترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد میزند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتادهایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است،
ولی چارهای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود.
مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار (اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک)؛ و السلام.
محمد ابراهیم همت
#وصیت_نامه
#شهید_همت
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهراعلیهاالسلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
بسم الله الرحمن الرحیم
📚 جشنواره علامه حلی، مصداق تحول در حوزه است
🔶 حجت الاسلام مهدی ندائی
🔸 برنده جایزه برتر جشنواره علامه حلی ره
🔰 طلاب برای اینکه بتوانند محقق و پژوهشگر موفقی باشند باید مطالعه فراوانی داشته باشند و مطالعه آنان باید به صورت خاص و تخصصی باشد، طلاب باید سعیشان براین باشد که مقالات بسیاری بخوانند تا با سبک مقاله نویسی نیز آشنا شوند.
🔰 طلاب باید از ظرفیت جشنواره علامه حلی استفاده کنند، جشنواره علامه حلی مصداق تحول صحیح در ایجاد انگیزه در حوزه است.
📚 طلبه ای در کارهای پژوهشی موفق است که وظیفه خود را به درستی بشناسد و براساس ظرفیت، استعداد و علاقه، در راه پژوهش گام برداشته و با آموزش و مهارت های لازم خود را تقویت کند.
🔰 خبرگزاری رسا
#طلبه
#پژوهشگر
#جشنواره_علامه_حلی_ره
🔰 پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
✍ نویسندگی
قدم اول در سادهنوشتن
قدم اول در سادهنوشتن، صداقت است،صداقت با خودمان.اما صداقت در یک نوشته به چه معناست؟
نوشتهای که صداقت دارد، دقیقاً شبیه حرفهایی است که به یک دوست میزنیم: راحت و بیپرده، با کمترین میزان سانسور!
مثلاً اگر میخواهیم راجع به روز خاصی بنویسیم که در آن غمگین یا افسرده حال بودهایم، آن را پنهان نکنیم؛ اگر عصبانی بودهایم، انکارش نکنیم؛ اگر اتفاقی افتاده که بهدلیلی از آن خجالتزده شدهایم، آن را به چشم یک نکتهٔ فکاهی یا طنز در نوشتهمان به کار ببریم، نوشته را سانسور نکنیم!
خواننده حتی اگر کتابخوان نباشد، آنقدر باهوش هست که فرق نوشتهٔ صادقانه و سانسورشده را بفهمد.
نوشتههای سانسورشده، در پشت یک سری کلمات و پیرایههای ادبی گم میشوند. معمولاً لُبِ کلام در آنها روشن نیست. از همان سطرهای اول نوشته معلوم است که نویسنده بیشتر قصد بازی با کلمات را دارد تا رساندن منظورش را. توی حرفهایش نصیحت است، نتیجهگیری است؛ اذعان به ضعف، تنهایی، غم، یا بیان آنچه دقیقاً دوست دارد شنیده شود، وجود ندارد؛ طوری که مخاطب مجبور میشود بهزحمت کلمات و اصطلاحات را کنار بزند تا شاید مقصود کلام را دریابد.
#نویسندگی
#ساده_نویسی
@Pajouheshyar
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهراعلیهاالسلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
✍نویسندگی
قدم دوم در سادهنوشتن
قصهگویی
خوانندهٔ امروزی دیگر نه وقت دارد و نه حوصله تا به حرفهای کلیشهای و درد دل و نصیحتهای نویسنده گوش کند. برای همین، قصهگفتن میتواند چارهٔ کار باشد.
قصهگویی اغلب هر مخاطبی را سر ذوق میآورد.
باعث میشود برای چند دقیقه هم که شده، خودش را دعوت کند به خواندن و گوشدادن به یک ماجرا، حادثه یا قصهٔ کوتاه. شاید علتش این است که قصههای شخصی، هیجانانگیزترند، یا شاید هم چون ما آدمها ذاتاً کنجکاو و ماجواجوییم یا چون چنین قصههایی، حسی از همدردی را در ما زنده میکنند.
(البته منظور، تجسس نیست)
قصههای شخصی جالباند. آدم دوست دارد تا آخرشان را بخواند. ولی نویسندهٔ خوب، کار را به قصهگویی خلاصه نمیکند؛ یعنی اجازه نمیدهد که نوشتهاش تنها برای سرگرمی و تفریح خوانده شود. معنا چیزی است که نوشتهٔ عامیانه و پرمغز را از هم جدا میکند. همان طور که گفتم، نوشتهٔ ساده این توانایی را دارد که همزمان سرگرمکننده و پرمغز باشد.
جُستارها و ناداستانها (non-fiction) از همین شیوه استفاده میکنند. آنها معنا را در ظرف سادهٔ قصهگویی میریزند. جستارهای خوب آنقدر زیرکانه و قوی پیریزی میشوند که من و شمای مخاطب را بدون آنکه بدانیم و بفهمیم، به داخل میکشانند. باعث میشوند برویم توی داستان شخصی یک آدم و با او و شادی و غم و هیجانش همذاتپنداری کنیم.
پس تا اینجای کار میتوان گفت که صادقانه قصهگفتن از قدمهای ابتدایی سادهنویسی است.
بیایید «معنا» و این را که چطور مخاطب میتواند با نوشتهٔ ما ارتباط برقرار کند، بگذاریم برای بعد.
برای تمرین، بیایید ماجرایی را که توی همین هفتهٔ گذاشته، جایی توی مسیر خانه، کار، مهمانی، وقت ناهار یا در زمان آشپزی و رانندگی و… تحتتأثیر قرارمان داده، بازگو کنیم.
ممکن است امانتداری یا کمک به نیازمندان یا مثلاً دورشدن مردم از هم و غرقشدن در تکنولوژی و اینها مدنظر شما باشد؛ اما فعلاً زمان قصهگویی است. در ادامه راجع به معنا بیشتر صحبت خواهم کرد.
و دیگر اینکه نگران این نباشید که ممکن است قصهتان یک موضوع تکراری یا نخنما باشد. همین که قصهای میگویید مربوط به خودتان، آن را از دیگر قصههای مردم جهان متمایز میکند.
یادمان باشد که بهکاربردن اسامی اشخاص حتی اگر مستعار(محترمانه) باشد، یا نامهای خیابانها و غذاها و…، نوشته را شخصیتر و صمیمیتر و صادقانهتر میکند.
📚منبع نوشتار (با کمی تصرف)
@Pajouheshyar
#نویسندگی
#ساده_نویسی
🔰پژوهش مدرسه علمیه الزهراعلیهاالسلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh
🏴 السلام علیک یا روح الله
♻️ پانزدهمین نشست بصیرتی قرارگاه جهادی بصیرتی پنج تن آل عبا(ع)
🔸سخنران: دکترموسی حقانی
استاد و پژوهشگر تاریخ معاصر
🔸موضوع: شاخص های کاندیدای انقلابی درمکتب امام خمینی(ره)
🗓 پنج شنبه۱۳خرداد۱۴۰۰
🕰 ساعت۱۶
🔰 لینک برخط اینستاگرام:
https://instagram.com/5tan.gh?utm_medium=copy_link
🔰 روبیکا:
https://rubika.ir/pangtan_gh
#انتخابات
#پژوهشگر
#امام_خمینی_ره
#دکتر_موسی_حقانی
🔰 پژوهش مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
https://eitaa.com/alzahranasr_pajohesh