هدایت شده از گــــاندۅ😎
فرازی از وصیت نامه ی شهید بابک نوری به مادرشان :
مادرجان !
حالا دیگر من کنار تو نیستم امید روزهای پیری ات که قرار بود اب دست تو بدهم .😔
همیشه در پی درخ واست برای به میدان رفتن از من می پرسیدی :(بعد از رفتن تو من چه کنم؟) و من همیشه می گفتم:( صبر )💔
این صبر را ساده به زبان می اوردم در حالی که صبر کردن به زبان راحت است اما در عمل، جان را تکه تکه می کند .
اما تو صبر کن و هیچ وقت این جمله را از ذهنت گذر نده که من برای که رفتم ؟😞
که رفتنم تنها و تنها برای خدا بود پس اگر دیدی بعد از من بعضی ها به ترکستان رفتند این را بدان که جنگ الک خدا برای محاسبه بود هرکس کوچک تر شد ،افتاد و خریده شد و هرکس خود نشکست ،ماند و همین خود نشکستن آرمان ها را شکست .
(عاشق ابدیت پسرت بابک)✨💔
داداش بابک تولدت مبارک😇
@RRR138
⸀🌿 . .
•
.
آیـامیارزددربـرابرمتاعزودگـذردنیـابہ
عذابهمـیشگیاخرتمبـتلاشوید؟!!
-
#شهیـدآوینـۍجـآن♥️!
#کلام_شهدا✨
#مدیر
عشاق الحسین
✍مقام معظم رهبری:
من به جوانان توصیه میكنم كه در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند؛ منتها مواظب باشند كه این فعالیت اجتماعی، آنها را از درس خواندن دور نكند.
۱۳۷۷/۱۱/۱۳
#رهبر #جوانان #آسیدعلیآقاخامنهای #فعالیت_اجتماعی #مدیر
عشاق الحسین
هدایت شده از گاندو
📲💭
امروز سالگرد جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاه بود یه بار از بابا بزرگم پرسیدم خاطرهات از آن جشنها چیه؟
گفت کجای کاری پسر؛ آن زمان مردم آنقدر پی بدبختی شون بودن که حتی نمیتونستن بفهمن شاه چه غلطی میکنه چه برسه به خاطره؛
کار بزرگ امام و انقلاب همین بود که به مردم آگاهی داد...
✍ رابین شور
🇮🇷@ganndo
🇮🇷@ganndo
#تفنگ_تو_خالی🔫🕳
یادت باشه فضاے
مجازے شاید مجازے
باشه..اما!
هر کلیکش توے پرونده
اعمال ؛
حقیقے ثبت میشه❗️
نذار فضاے مجازے
فضاے معنوے دلت رو
خراب کنه..
🌿✾ • • • • •
عشاق الحسین
هدایت شده از [شھیدبآبڪنوࢪے🕊]
https://harfeto.timefriend.net/16339700636350
رفقاتامیتونینبرایشھیدصلواتبفرستین!واگهدوستدارینثبتکنین!
#نشربدین
هدایت شده از آمال|amal
برای تبادل یا ارسال عکس و فیلم برای کانال به آیدی زیر پیام بدید
@Sohrabizadeh
لینک ناشناس برای نظرات پیشنهادات و انتقادات شما☺️
https://harfeto.timefriend.net/16333748435391
لینک کانالمون🙂
@Childrenofhajqasim1399
خوشحال میشیم ترک نکیند و کانال رو به دوستان و آشنایان خودتون معرفی کنید🙃🌱
#مدیر
#فرمانده😎
هدایت شده از ᴍᴏʜᴇʙ ∫ مٌـحِـب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون قلب هاشون مثل چهل سال پیش شما پاک و صافه❤️✨
ساخت خودمونه
#کپی_ممنوع❌
#فقط_فوروارد✅
#سردار_دلها2
#گاندو
https://eitaa.com/gandoomy
هدایت شده از {𝐼𝑛𝑓𝑜 𝑚𝑎𝑛 𝑣𝑜𝑜𝑙🤌🏻}
مثل درختی،که به سوی آفتاب قد میکشد
همهی وجودم دستی شده است
و همهی دستم خواهشی؛
خواهشِ تو!
به کانال 🌺دخـتـران چــادرے🌺 بپیوندید👇👇🌱
https://eitaa.com/joinchat/4044488789C932d3106d1
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🌱 #قسمت_سی_هفتم مهران دوستی به نام حمیدیوسفیان داشت.خانواده ی حمید بعد از جنگ
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🌱
#قسمت_سی_هشتم
من دوتا دخترم را در منطقه ی جنگی به خدا سپردم وهمراه مادرم و بچه های کوچک ترم راهی دستگرداصفهان شدم.دوباره همه ی ماباساک ای لباسهایمان راهی چوئبده شدیم تا به لنج ماهشهر برویم.چند تاتخم مرغ آب پز و مقداری نان برای غذای توی راه برداشتم که بچه ها توی لنج گرسنه نمانند.زینب خیلی ناراحت و گرفته بود.چند بار ازمن پرسید"مامان اگر جنگ تمام شود،به آبادان برمی گردیم؟....مامان ،به نظرت چند ماه بایددور از آبادان بمانیم؟"
زینب می خواست مطمئن شودکه راه برگشت به آبادان بسته نیست وبالاخره یک روزی به شهر عزیزش بر می گردد.
وقتی سوار لنج شدیم،تازه جای خالی مینا و مهری پیدا شد.سفرقبل همه با هم بودیم.جنگ چه بر سر ما آورده بود!
از هفت تا اولادم ،سه تا برایم مانده بود.بابای بچه ها هم که دور از ما مشغول کارش بود.هرچقدر لنج از چوئبده دور می شدو نخل های آن دور تر می شدند،دلم بیشتر می گرفت. در خواب هم نمی دیدم که سرنوشت ما اینطور رقم بخورد.مینا ومهری را به خدا سپردم.مهران و مهرداد را هم به خدا سپردم.خدا در حق بچه هایم مهربان تر از من بود.از خدا خواستم تا چهار تا اولادم را حفظ کند و سلم به من برگرداند.
چند ساعتی از حرکتمان گذشت.بچه ها کم کم اخمهایشان باز شد و به حالت عادی برگشتند.از همه بی خیال تر شهرام بود.شاد بود وبه هر طرف می دوید. توی عالم بچگی خودش بود. تخم مرغ ها را به بچه ها دادم که بخورند. زینب وشهلا تخم مرغ آب پز را توی سر هم می زدندتا ترک بردارد و پوستش را بگیرنر. هر دو می خندیدند و با هم شوخی می کردند.از شادی آنها دل من هم باز شد.خوشحال شدم که خدا خودش به همه ی ما صبر داد که بتوانیم این شرایط سخت درا تحمل کنیم.مادرم مایه ی دلگرمی من و بچه هایم بود.چارقد سفیدی زیر چادر سرش بود و با صورت گردش لبخند می زد و با یک دنیا آرزو، به شهرام و شهلا و زینب نگاه می کرد.
همه ی ما در انتظار آینده بودیم. نمی دانستیم در اصفهان چه پیش می آید.اما همه دعا می کردیم تجربه ی زندگی تلخ در رامهرمز برایمان تکرار نشود.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
🌀ما را به دوستانتون معرفی کنید🌀
آمال|amal
📱💻📲
#خدایا...❣
♻️هر چندوقٺ یکباربہ من یادآورے ڪن
❌نامحرم، #نامحرم اسٺ....
🔥چہ در دنیاے حقیقے...
🔥چہ در دنیاے #مجازے...
✅یادمان بینداز فاطمه(س) را،
💫ڪہ از نابینا رو مےپوشاند....
#حیا #فضای_مجازی
عشاق الحسین
Γ🌱••
بسم رب الحسین
سرصبح بردن نام حسین بن علی میچسبد!
سلام بدیم به آقا🌸✋🏽
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
|صبحت بخیر آقای من♥️🌿|
「eitaa.com/Childrenofhajqasim1399