eitaa logo
آمال|amal
361 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
😍😍😍 همینطور ادامه بدید...
روح‌اللـھ‌خدمت‌حضرت‌آقارفتـھ‌بود ازقرار ، آقابـھ‌اوفرموده‌بودچـھ‌قدرعنایـے داری‌شما😊💚 بـچھ‌کجـآهستـے؟! پسـرم‌هم‌گفتـھ‌بودبچـھ‌آمل‌هستم😁 بعدحـضرت‌آقابـھ‌سـرپسرشھیدم‌دست‌ مـےکشندوبـھ‌روح‌اللـھ‌میگن: دانـھ‌بلندمـٰازندارن!😅☺️🌱' -بہ‌روایٺ‌مـٰآدرشھید🌸' '
هدایت شده از 🖤دختࢪاݩ فاطمے🖤
متولدچه ماهی هستید🤔 به اندازه ماه تولدتون صلوات هدیه کنید به شهید حاج قاسم سلیمانی و بقیه شهدای مدافع حرم 🙂 🌸فروردین:1صلوات بفرست 😃اردیبهشت:5تاصلوات بفرست 😎خرداد:7تاصلوات بفرست 🌿تیر:2تاصلوات بفرست 😚مرداد:9تاصلوات بفرست 😻شهریور:8تاصلوات بفرست 😇مهر:11تاصلوات بفرست 😁آبان:4تاصلوات بفرست 😍آذر:12تاصلوات بفرست 😅دی:20تاصلوات بفرست 🍓بهمن3تاصلوات بفرست 🥝اسفند:15تاصلوات بفرست دیگه هرکس وشانسش😁😌 پخشش کنین تابقیه هم توثوابتون شریک بشَن😚😅
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آلمان مگه زمینش اینجوری نبود؟ 😂 چرا سیلا نرفت تو آسفالتا
🖐🏻 خودمونیما..! درد آور ترین مسئله زندگی اینه که ... مسلمان باشیمو و نتونیم دست مسلمانیو بگیریم :)💔
•••❀••• ☽︎«جَـوانھـاۍِ مــا اَفسَࢪان‌ِجنگ‌نَرمِ ما هستند. جوانـہا نباید اجازه بدهنـد یڪ چنین اتّفـاقے بیفتـد و بایـد امیدآفرینی‌ڪنند، باید توصیه‌ی به ایستادگی، توصیه‌ی به تنبلی نکردن، توصیه‌ی به خسته نشدن کنند؛ اینها کارهایی است که جوانہاےِ ما ڪہ گفتیم افسران جنگ نرم هستند بـࢪ عھده دارند.»❥︎☾︎❁ 🌱 -•-•-•-•-•-•-•-•-•-• ☘⃟🔗
+فلانی رو میشناسی ؟👤 - نه کیو میگی ؟👥 +همون پسر کچله👦🏻 +همون دختر چاقه🧕 +همون لاغر مردنیه🕴 +همون عینکیه🤓 +همون پسر سیاهه👦🏿 +همون دختر مو وزوزیه👩🏻 +همون یارو درازه🧑🏻 +همون دندون خرگوشیه🧒🏻 +همون که پاش میلنگه🚶‍♀ +همون صورت جوش جوشیه🤦‍♀ +همون لپ قرمزه👧🏻 ✅ این عادت ناپسند را ترک کنیم و عیب های ظاهری هر آدمی را به جای هویتش قرار ندهیم . هیچ انسانی ظاهر بی عیبی ندارد و هیچ اختیار و انتخابی هم برای آن نداشته است . اگر خوب نگاه کنیم یک یا چند تا از این ایرادها ممکن است شامل حال خودمان هم باشد . آدم ها را با اسم واقعی و نکات مثبت شخصیتشان صدا کنیم و این فرهنگ زیبا را به فرزندانمان هم یاد بدهیم .🍀🙏
•♥️• گر قلبِ جهان پُر شود از عشقِ مجازے این‌سینھ بے‌ڪینه فقط جاےِ‌حسین است♥️✋🏻
من میسوزم از تبے کھ علاجش بہ خاکِ توست🌸🚶🏿‍♂'
[کمی با شهدا]🌱 احمددرهفده سالگےمفتخربه‌عضویٺ‌در حزب الله‌شدودوره‌های‌آموزشےمتعددی‌را گذراند✨ همزمان‌بااعزام‌مدافعان‌حرم،درسال 1399،برای‌دفاع‌ازحریم آل الله‌راهے سوریه‌شد🚶🏻‍♂ وباعشق‌وعلاقه‌ای‌ڪه‌به‌عمه‌ساداٺ داشت،جانانه‌مےجنگید✊🏻 احمدحب‌دنیاراازقلبش‌خارج‌ڪردوراه جهاددرپیش‌گرفت🍃 اومےگفت: 《اگردرخانه‌بنشینیم‌ومنتظرورودتڪفیری‌هاباشیم‌به‌هلاڪت‌خواهیم‌رسید》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ساعتی برای گرفتن جواب آزمایش بروم. داشتم برنامه‌ریزی می کردم که عمه زنگ زد. بعد از یک احوال پرسی گرم خبر داد حمید از ماموریت برگشته است و می خواهد که با هم برای گرفتن جواب آزمایش برویم. هر بار دو نفری می خواستیم جایی بروید اصلا راحت و خجالت می کشیدم. نمی دانیم چطور باید سر صحبت را باز کنم. حمید به دنبالم آمد و رفتیم آزمایشگاه تا نتیجه را بگیریم. استرس نتیجه را از هم پنهان می کردیم،ولی ته چشم های هردوی ما اضطراب خاصی موج میزد. نتیجه را که گرفت به من نشان داد. گفتم: «بعدا باید یک ناهار مهمون کنین تا من براتون نتیجه آزمایش رو بگم» حمید گفت: «شما دعا کن مشکلی نباشه،به جای یک ناهار،ده تا ناهار میدم.» از برگه ای که داده بودم متوجه شدم مشکلی نیست ولی به حمید گفتم: «برای اطمینان بابا نوبت بگیریم،دوباره بریم مطب و نتیجه رو به دکتر نیست بدیم. اونوقت نتیجه نهایی مشخص میشه.» همان جا حمید با مطب تماس گرفت و برای غروب همان روز توان رزرو کرد. از آزمایشگاه که خارج شدیم خیابان خیام را تا سبزه میدان مین ساعتی پیاده آمدیم. چون هنوز به هیچ کس حتی فامیل نزدیک حرفی نزدخ بودیم تا جواب آزمایش ژنتیک قطعی بشه،کی اضطراب این را داشت که نکند یک آشنایی مارا با هم ببیند قدم زنان از جلوی مغازه ها یکی یکی رد می شدیم که حمید گفت: «آبمیوه بخوریم؟» گفتم: «نه،من میل ندارم» چند قدم جلو تر گفت: «از وقت ناهار گذشته بریم یه چیزی بخوریم؟» گفتم: «من اشتها برای غذا ندارم» از پیشنهاد های جورواجورش مشخص بود دنبال بهانه است تا بیشتر با هم باشیم،ولی دست خودم نبود هنوز..... به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی ادامه دارد.... کپی/اصکی❌ 💝|•@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب وقتی می‌خواست برود با همہ كہ آمده بودند برایِ بدرقه‌اش تک بہ تک خداحافظی و دیده بوسی کرد ؛ آخر از همہ خم شد و کفِ دست‌هایم را گذاشت✨ رویِ صورتش و بوسیدشان . . دستانم را حلقہ کردم دورِ گردنش و یك دلِ سیر بویش کردم ؛ درِ گوشم گفت : ننھ . . ! دعا کن شهید برگردم ꧇)💕
••💙🚎•• * * یڪ‌جان‌چہ‌بود، طُ‌صدجانِ‌منۍ⛓🌎🥺 * * 🌿 🍊
••• "یا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجع " اۍ کسۍ کھ وصال ما را ترک کرده‌اۍ . . بـرگـرد! - خدا‌به‌بندش‌میگه‌ها :) -❤️🙂 -عشــــــاق‌المھدۍ(عج)-💙🦋
• "تلنگرانــــــــــہ💭🔗🌱" یک عمر باید بگذرد[💛] تا بفهمیم بیشتر غصه هایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی[💜] فقط دور ریختنی بود[💔] و چقدر دیر می فهمیم که زندگی همین روزهاییست که منتظـر گذشتنش هستیم[💚] @Tadris_Eshgh♥️📚🍃 •
مشڪلِ‌ما‌دقیقا ازجایۍشروع‌میشه‌ڪه ‌تصور‌ڪردیم!!!! از‌غیرِ هم‌کارۍبرمیاد"^^🍃 والله‌والله‌والله‌ فقط‌خداچاره‌‌بی‌چارگۍهاست.. تفهیمھ...؟🙂🖐🏽