eitaa logo
آمال|amal
349 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-چند لحظه سکوت🖤!' @Childrenofhajqasim1399
⸀🌿 . . • . پرسید .. چرا مشڪی میپوشۍ مگھ روضه ها تموم نشد ..؟! گفتم .. شما یڪی از عزیزانت از دنیا برھ؛ تا چھل روز مشڪی تنت میڪنۍ .. ‌‌•• ♥️؟! ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @Childrenofhajqasim1399 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
هنگام سیر حضرت آدم (ع) در زمین ٬ گذر آن حضرت به زمین کربلا افتاد . ⚫️ ناگهان نا خود آگاه سینه اش به تنگ آمد و غمناک شد چون به قتلگاه امام حسین (ع) رسید پایش لغزید و خون از پایش جاری گردید. ⚫️ پس سرش را بسوی آسمان بلند کرد و خدمت خداوند متعال عرض کرد : « پروردگارا ! آیا من مرتکب گناه دیگری شده ام که اینک مرا به کیفر می رسانی ؟ ⚫️» خداوند فرمود : « ای آدم ! گناهی تازه ای نکرده ای بلکه در این سرزمین فرزند تو حسین (ع) به ظلم و ستم کشته می شود و خون تو نیز به خاطر همدردی و موافقت با او به زمین ریخته شد . » ⚫️حضرت آدم (ع) فرمود : « قاتل او کیست ؟ » خداوند فرمود : « قاتلش ٬ یزید که مورد لعن اهل آسمانها و زمین است می باشد.» در این هنگام حضرت آدم (ع) به حضرت جبرئیل گفت : « حالا چه کار بکنم ؟ ⚫️» جبرئیل گفت : « بر یزید لعنت بفرست . » پس حضرت آدم (ع) چهار مرتبه بر یزید لعنت فرستاد . گناه حضرت آدم (ع) ترک اولی بوده است . 📚بحارالانوار ٬ ج 44 حسین بن علی (ع) @Childrenofhajqasim1399
❓چه چیز باعث شد خدای تعالی تو انسان را خلیفه قرار داد؟ این‌همه ارزش و اعتبار، این‌همه عظمت و تشریفات، این‌همه ارسال رُسل و نزول اجلال اهلبیت علیهم‌السّلام، برای اینکه ما فقط دنیای بهتری داشته باشیم؟! ❓این‌همه پیامبران بیایند و سختی و زجر بکشند که فقط دنیای ما اصلاح شود؟! نه، باید این را بفهمیم! بدانیم انسان برای یک زندگی ابدی خلق شده است، حیات ما محدود به این عالم ملک نیست که ما فقط متوجّه همین دنیا شده‌ایم. وقتی انسان حقیقت را فهمید دیگر دنبال خوشی‌ها و لذّات زودگذر ظاهری نمی‌رود، عمیق فکر می‌کند، برای راه و هدف ابدی برنامه‌ریزی و سعی و تلاش می‌کند. تلاش او فقط صرف دنیا نمی‌شود. 💢استاد حاج آقا زعفری @Childrenofhajqasim1399
حجاب وصیت شـهـــ🌹ــدا دلم هوای شهادت ڪہ مے ڪند پناه میبرم بہ چادرم که تا آسمان راه دارد... چادر من بوی میدهد چرا ڪہ چشم شهدا بہ اوست ڪہ مبادا چون چادر مادرشان فاطمه(سلام الله علیها) خاکی شود. @Childrenofhajqasim1399
🖤❣🖤 ﺑِﻪ ﺗِـﻌﺪﺍﺩ ﻧﯿﺴـﺖ ﺑِﻪ ﻣـَﻌﺮﻓـَﺘﻪ 11 ﺑـَﺮﺍﺩﺭ ﺩﺍﺷـﺖ ﺣـُﺴﯿﻦ ﯾـِﻪ دونه عبــــــــــاس 🖤 @Childrenofhajqasim1399
+ سلام محمد علی،خوبی؟ - سلام نه خیلی حالم خرابه😭 دلم گرفته نمیدونم چه اتفاقی برام افتاده اما احساس می کنم یه چیزی توی زندگیم کمه🥺 + من می‌دونم مشکلت چیه! -واقعا؟! + اره - چیه؟ + تو رفیق شهید توی زندگیت کم داری😍 یه کانال معرفی می کنم بهت که دربارهٔ همهٔ شهدا مطلب می‌زاره تو هم می توانی رفیق شهیدت را پیدا کنی و با شهدا و معصومین بیشتر آشنا بشی🤩😍 +ممنونم 🌹 خیلی لطف کردی😍اجرت با شهدا🌈 + اینم لینک👇🏻 @Asheghaneh_Shahadat تازه در کانال دومشون کتاب هاو رمان های زیبا و مذهبی هم می گذارند ❤️ تو میتونی با مراجعه کردن به اطلاعات کانال اولشون،لینک کانال دومشون را هم پیدا کنی و عضو هردو کانال بشی😃 - واقعا متشکرم😍🤩
حاج قاسم میگن حتی‌اگہ‌یـه‌درصداحتمـال‌بِـدی‌کہ یـه‌نفر یه‌روزی‌برگـرده‌وتوبہ‌کنـه .. حـق‌نداری‌راجبش‌قضاوت‌ڪنۍ! •. 🖐🏻 . ○━━⊰☆📱☆⊱━━○ @Childrenofhajqasim1399 ○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
سلام یڪۍ از نام هاے خداوندِ .. ما وقتی بجاش ڪلاماتۍ مثل ... صلام .. سیلام .. س .. ص استفادھ میڪنیم داریم نام خدارو بہ تمسخر میگیریـم ..! 🙂! @Childrenofhajqasim1399
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🍃 #قسمت_دو #جستجو هر سال که به فصل بهار نزدیک می شدیم، خانه ی ما حال و هوای
...🌲🍃 آشوبی به دلم افتاد. هوا تاریک تاریک بود و باد سردی می آمد. یعنی زینب کجا رفته بود؟زینب دختری نیست که بی اطلاع من جایی برود و خبری ندهد. بدون اینکه متوجه باشم، خیابان های اطراف و خانه مان را جست وجو کردم.اما مگر امکان داشت که زینب توی خیابان ها مانده باشد؟ او باید تا آن ساعت به خانه برمی گشت.مادر و دختر بزرگترم،شهلا و پسر کوچکم شهرام، در خانه منتظر بودند.به خانه بر گشتم .مادرم خیلی نگران بود اما نمیخواست حرفی بزند که ی من بیشتر شود. او مرتب زیر لب دعا می خواند. شهلا گفت:"مامان باید به خانه ی خانم دارابی برویم و از آنجا با چند نفر از دوستان زینب تماس بگیریم ؛شاید آنها خبری از زینب داشته باشند." آن زمان، ما تلفن نداشتیم و برای تماس های ضروری به خانه ی همسایه می رفتیم . من و شهلا به خانه ی دارابی رفتیم. سفره ی هفت سین خانواده ی دارابی وسط پذیرایی پهن بود و همه دور هم تلویزیون نگاه می کردند و صدای خنده و شادی آنها بلند بود. خانواده ی دارابی با شنیدن خبر تاخیر زینب خیلی ناراحت شدند خانم دارابی گفت:"راحت باشید و خجالت نکشید.با هر کجا لازم است تماس بگیرید تا ان شاالله از زینب خبری بگیرید." : 🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀