🍂 خودستایی ممنوع🍂
🔶..... فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَي
(نجم/٣٢)
⚡️ترجمه :
پس خودستائى نكنيد، او پرهيزگاران را بهتر مى شناسد.
🔴 اگر انسان خوب و باتقوایی باشیم، خدا می داند، پس نیازی نیست که به دیگران بگوییم زیرا همین که خدا میداند کافیست.
🚫اگر هم اهل تقوا نبوده و فقط تظاهر به تقوا کنیم، باز هم خدا میداند و آنگاه آبرویمان نزد خدا می رود.
❌پس در هر حال، نیازی به بیان کمالات خود نیست.
🍁 ضمن این که اگر كمالى داريم همه از اوست، چرا به خود افتخار كنيم؟
🍃همچنین؛ خودستایی و ندیدن عیبهای خود، مانع رشد است.
#سبک_زندگی_قرآنی
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
•|🌻🦋|•
دِل خونم از این فاصلہ، خواهم آمد
من هم قدمِ قافلہ خواهم آمد
با یاد سه سالہاے ڪه جا ماند از راه
با پاے پُر از آبلہ خواهم آمد
#اربعین🥀
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
•| #کلام_شهید |•
می گفت: چادر یادگار حضرت زهرا(س) است.
ایمان یک زن وقتی کامل می شود
که حجاب را کامل رعایت کند.♥️
#شهید_ابراهیم_هادی
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
گویند 🔊
#شهادت مهࢪ قبولے ست
ڪه بر دلت می خورد...💞
شهدا...
دلمـ لایق مهر شهادت نیست
اما
شما که نظر کنید...🌿
این کویر تشنه
دریا می شود..
با عطر شهادت...ツ
#شهادٺ #مدیر
@Childrenofhajqasim1399
[🤍🪴]
•
•
یکبسیجۍهمممکناستدربرهہاۍ
دچارترسیاتردیدشود!
اماهیچگاه
دچاربنبستنمۍشود!-'🌱
•
#حضرتعشق #رهبرانـهـ🦋 #مدیر
@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣🔴 فوری
⭕️ اولین عملیات بازپسگیری پنچشیر توسط تیپ اصلاحاتیون با موفقیت و آمادگی بالای این گروه به اتمام رسید
خداقوت دلاوران😆
#طنز #تقریبا_سیاسی
@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خدا چقدر سخته/یه دختر یتیم باشه
تو سن کم ای وای/دختری بی بابا شه
#یا_رقیه_مدد
#مدیر
[کپی=ممنوع♥️فوروارد=✓]
https://eitaa.com/Childrenofhajqasim1399
هدایت شده از ارزان سرای آرایشی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وطن هتل نیست که هࢪ وقت خدماتش خوب نبود ترکش کنیم💣🌱
#مااینجاخواهیمماند✌️🏻♥️''
『 @javanan_gandoo|جوانـٰانگاندو 』
والھ:):
من اگہ دانشآموز بدے باشم
دلیل میشہ ڪه مدرسہ من مدرسہ بَدیہ؟!
خب معلومہ ڪه نہ-!
پس چطور میشہ ڪه اگہ خطایی از یہ
مسلمانۍ سر میزنہ پاے دینش مینویسید؟!
اسلام دین ڪاملیہ ولۍ ماها ڪه ڪامل نیستیم ..!
••
#مگہنہ؟! #شاید_تلنگر!
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@Childrenofhajqasim1399
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
#صرفاجهتاطلاع🌱
تركگناه
همیشهشقالقمروسختنیست ...!
بعضیوقتها
تركگناهیعنییهآنفالوکردنساده ...
امتحانشمیارزه((:
#خطشهدآ #مدیر
@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کشتی گیر هایی که هستن کسیو میشناسی؟
+اره..
بابام:)
#شهید_صدرزاده
#استوری | #story 📸
○━━⊰☆📱☆⊱━━○
@Childrenofhajqasim1399
○━━⊰☆⚔☆⊱━━○
هدایت شده از hejr | هِجـٓر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلے مد شده ڪه هنرمندامون مهاجرت میگیࢪن به ڪانادا
ولی توبࢪگشتی وحید چرا؟!
+خاڪم یه چیزیہ ڪه تازمانیڪه ازش دور نشیم متوجہ اهمیتش نمیشیم...✌️
#تےویپلاس
#حݩیفا
@Edite313
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃 #قسمت_یازده من که تا آن لحظه جرئت فکر کردن به چنین چیزی را نداشتم، با اعترا
#رمان_راز_درخت_کاج...🌲🍃
#قسمت_دوازده
آن روز آقای حسینی به من قول داد که از طریق سپاه و بسیج دنبال زینب بگردد.
در سال های اول جنگ بنزین کوپنی بود و خیلی سخت گیر می آمد. امام جمعه،کوپن بنزین به آقای روستا داد تا ما بتوانیم به راحتی به جاهای مختلف سر بزنیم و دنبال دخترم بگردیم.
قبل از هر کاری به خانه برگشتیم می دانستیم که مادرم و شهرام و شهلا منتظر و نگران هستند. آنها هم مثل من از شنیدن خبرهای جدید نگران تر از قبل شدند. مادرم ذکر یا حسین(ع) و یا زینب(ع) و یا علی(ع) از دهنش نمی افتاد. نذر مشکل گشا کرد. مادرم هر چی اصرار کرد که کبری، یک استکان چای بخور. یک تکه نان دهنت بگذار، رنگت مثل گچ سفید شده.
من قبول نکردم حس می کردم طنابی دور گردنم به سختی پیچیده شده است. حتی صدا و ناله ام به زور خارج می شد.
شهرام هم سوار ماشین آقای روستا شد و برای جست و جو با ما آمد. نمی دانستم به کجا باید سر بزنم. #روز_دوم_عید بود و همه جا تعطیل بود. فقط به بیمارستان ها و درمانگاه ها و دوباره به پزشکی قانونی و پایگاه بسیج سر زدیم. وقتی هوا روشن بود، کمتر می ترسیدم. انگار حضور خورشید توی آسمان دلگرمم می کرد. اما به محض اینکه هوا تاریک می شد ، افکار زشت و ترسناک از همه طرف به من هجوم می آورد.
#شب_دوم از راه رسید و خانواده ی من همچنان در سکوت و انتظار و ترس، دست و پا می زدند. تازه فهمیدم که درد گم کردن عزیز، چقدر سخت است. #گمشده من معلوم نبود که کجاست. نمی توانستم بنشینم یا بخوابم، به هر طرف نگاه میکردم، سایه زینب را میدیدم. همیشه جانماز و چادرنمازش در اتاق خواب رو به قبله پهن بود.در اتاقی که فرش نداشت و سردترین اتاق خانه ما بود. هیچ کس در آن اتاق نمی خوابید و از آنجا استفاده نمی کرد، آنجا بهترین مکان برای نمازهای طولانی زینب بود.
روی سجاده ی زینب افتادم از همان خدایی که زینب عاشقش بود با التماس و گریه خواستم که زینب را تنها نگذارد.
مادرم که حال مرا میدید پشت سرم همه جا می آمد و میگفت: کبری مرا سوزاندی، آرام بگیر. آن شب تا صبح خواب به چشمم نیامد. از پشت پنجره به آسمان خیره شده بودم. همه ی زندگی ام از بچگی تا ازدواج، تا به دنیا آمدن بچه ها و جنگ مثل یک فیلم از جلوی چشم هایم می گذشت آن شب فهمیدم که همیشه در زندگی ام رازی وجود داشته، رازی نگفته انگار همه چیز به هم مربوط می شد زندگی و سرنوشت من طوری رقم خورده بود و پیش رفته بود که باید آخرش به اینجا می رسید .
آن شب حوصله حرف زدن با هیچ کس را نداشتم، دلم میخواست تنهای تنها باشم خودم و خدا ،باید دوباره زندگی ام را مرور میکرم تا آن راز را پیدا کنم رازی را که میدانستم وجود دارد اما جرات بیانش را نداشتم باید از خودم شروع میکردم من کی هستم؟ از کجا آمده ام ؟پدرو مادرم چه کسانی بودند؟زندگی ام چطور شروع شد و چطور گذشت؟زینب که نیمه ی گمشده ی وجودم بود چطور به اینجا رسید؟اگر به همه ی اینها جواب میدادم شاید می توانستم بفهممم که دخترم کجاست؟
وشاید قدرت پیدا میکردم که آن ترس را از خودم دور کنم و خودم را برای شرایطی بدتر و سخت تردر زندگی آماه کنم.
ای خدای بزرگ ای خدای محبوب زینب که همیشه تو را عاشقانه صدا میزد و هیچ چیز را مثل تو دوست نداشت . من مادر زینب هستم. مرا کمک کن تا نترسم ، تا بایستم و تا تحمل کنم.
باید از گذشته خیلی خیلی دور شروع کنیم از روزی که به دنیا آمدم.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀
#داستان_کوتاه
رجبعلیِ خیاط،مستاجری داشت که زن وشوهربودند با 20 ریال اجاره؛
بعداز چند وقت این زن وشوهر صاحب فرزندشدن
رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت:
«داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای 20 ریال 18 ریال اجاره بده،
2 ریالشم واسه فرزندت خرج کن،
این 20ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت»
🌺 تو دوره زمونه الان کرایه ها رو با فرزند دار شدن مردم بالا میبرن!
👌 به دیگران رحم کنید تا خدا هم به شمارحم کند
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
پرسپولیس جمعه به دوشنبه پرواز میکنه
سه شنبه در دوشنبه بازی داره
چهارشنبه از دوشنبه برمیگرده😁
آدم یادِ دیالوگ سریال پایتخت میفته ارسطو میگفت: رمضون یکشنبه از دوشنبه راه میافته سه شنبه میرسه اینجا مامانش میگفت: اینقدر دوشنبه سه شنبه نکن کی زن میگیری؟؟😄
#بخند_مومن
#ادمین_یازهرا
@Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بٌاُزّمٌ زّهٍࢪٌاَ خَࢪِیٌدَ
ْعًاِشْقٍ هِاّ ࢪٍوُ...😇🤗
#استوری📲
#شهیدانه☄🌱
-----------------------------
j๑ïท➺°@Childrenofhajqasim1399