eitaa logo
آمال|amal
311 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
⚔ کیسان ابوعمره که بود؟ ✍ اگر چه برخی تصور می کنند تنها مصداق کیسان، همان کیسان ابوعمره است که از نزدیکان مختار بود. اما احتمالات دیگری نیز در این باره مطرح است که عباتنداز 1⃣ غلام امام علی (علیه السلام) که در جنگ صفین در رکاب ایشان در (سال ۳۷ق) به شهادت رسید(1) 2⃣ در روایتی حضرت علی (علیه السلام)، مختار را کیسان نامید. پدر مختار، او را پس از تولد نزد حضرت علی (علیه السلام) برد. آن حضرت دست بر سر نوزاد کشید و فرمود: کَیس (یعنی زیرک) و از همان زمان او کیسان نام گرفت(2) بنابراین کیسان لقب خود مختار است. 3⃣ برخی از منابع، کیسان را لقب ابوعمره سائب بن مالک اسعدی (درگذشته ۶۷ق.) دانسته‌اند.(3) البته به نظر می رسید منظور سائب بن مالک اشعری باشد که ایشان نیز از یاران نزدیک مختار بوده و جد اشعریون قم است. 4⃣ بیشتر از سه وجه دیگر مطرح است همان کیسان ابوعمره است(4)درباره نسب، محل و سال تولد و دوران زندگی وی قبل از قیام مختار اطلاع چندانی در دسترس نیست؛ جز اینکه در برخی منابع آمده است که وی از موالی (بردگان آزادشده) بنو عُرَینه، از طوایف قبیلۀ عرب بَجیله، بود(5)پس از قیام مختار در سال ۶۶ق و به حکومت رسیدن وی بر شهر کوفه، مختار، کیسان را که بسیار به او اعتماد داشت- به سرپرستی شُرطه (پلیس و شهربانی) و به قولی به ریاست نگهبانان (حَرَس) خود گماشت(6) 🔹مختار به او دستور داد هزار کارگر فراهم آورد تا با کلنگ خانه‌های اشراف و کسانی را که به جنگ امام حسین(ع) رفته بودند، خراب کند. کیسان که آنان را خوب می‌شناخت، در کوفه به جستجو پرداخت و به هرکدام از آنان که دست می‌یافت او را می‌کشت، خانه‌هایشان را ویران می‌کرد و اموال آنان را به یکی از ایرانیانی که در خدمت مختار بودند می‌بخشید(7) وحشت از وی چنان شد که مردم کوفه به نام او مثل می‌زدند و هرگاه کسی دچار فقر می‌شد، می‌گفتند ابوعمره به خانۀ او آمده است(8) 📚 منابع: 1. ابن مزاحم، نصر، وقعة صِفّین، قاهره، چاپ عبدالسلام محمد هارون، ۱۳۸۲ق، ص۲۴۹؛ طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، ج۵، ص۱۹ 2. مسعودی، مروج الذهب، بیروت، ج۳، ص۲۷۷ 3.صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص ۳۷ 4.نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعة، تهران، چاپ محمدجواد مشکور، ۱۳۶۱ش، ص۲۳؛ کَشّی، محمد بن عمر، اختیار معرفةالرجال المعروف برجال الکشی (برگزیدۀ محمدبن حسن طوسی)، مشهد، چاپ حسن مصطفوی، ۱۳۴۸ش ص۱۲۸؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۷۷ 5.بلاذری، احمد بن یحیی، کتاب جمل من انساب الأشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶، ج۶، ص۳۹۵؛ 6 .دینوری، احمد بن داود، الأخبارالطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، ص۲۸۹؛ 7. همان، ص292 8.کشی، رجال، ص۱۲۸ 👇 http://Eitaa.com/ahadith ♻️ ♻️
👇 در بالای گنبد پیامبر(ص) یک برجستگی وجود دارد جریان این برجستگی چیست؟ در رابطه با این برآمدگی دو نقل قول است که نقل قول اول از دیدگاه ما باطل و نقل قول دوم مورد قبول است. ما به نقل آنها می پردازیم و نتیجه گیری می نماییم: ۱- می گویند در سال ۱۳۴۴ هجری قمری، وهابیون قصد جسارت به گنبد مطهر حضرت رسول اکرم (ع) را نیز داشته اند و برای این منظورشان فردی از آنها جهت بمب گذاری و تخریب، به بالای گنبد می رود که به امر خدا ( یا صاعقه و یا هر حادثه دیگری) جسد نحس آن وهابی پست بربالای گنبد خشک می شود و هرچه می کنند تا آن جسد نحس را پایین بکشند نمی توانند. تا اینکه یکی از علمای شیعه حضرت رسول (ص) را در خواب می بیند و قضیه را برای ایشان تعریف و کسب تکلیف می کند که حضرت بدین مضمون می فرمایند که این درس عبرتیست برای دیگران. و بعدها با یک قابی آن جسد نحس را می پوشانند. ۲- از ابن جوزی نقل شده است که روزی قحطی شدید در مدینه به وجود آمد و مردم به نزد عایشه آمدند. وی گفت: به قبر پیامبر (ص) بنگرید. آنها دریچه ای از سقف قبر آنحضرت به سوی آسمان باز کردند به طوریکه بین قبر و آسمان هیچ سقف و پوششی نبود. در این حال رحمت الهی از آسمان نازل شد. بعدها بازکردن این دریچه جزو سنتهای مردم مدینه شد که تا زمان سمهودی در قرن نهم نیز ادامه داشت. ولی بعد از زمان او تنها جای آن باقی است. حال با توجه به این دو نقل، کدامیک را می شود قبول کرد؟ آیا این برآمدگی نشان از دریچه ی رحمت الهیست یا محل عذاب و لعنت ابدی یک کافر وهابی؟! باید گفت هرچند قول اول در هیچ جای معتبری نقل نشده است و هیچ مبنای معتبری ندارد ولی بنا بر هر دو قول، این وهابیت هستند که زیر سوال می روند و محکوم می شوند. چراکه در داستان اول وهابیها به خاطر قصد جسارتی که بر قبر مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داشتند مورد لعنت و عذاب واقع شده اند و در داستان دوم مسئله شفاعت که خود وهابیها به آن ایراد گرفته اند( که نمی شود به فرد از دنیا رفته درخواست شفاعت داشت و شیعیان را به همین جهت کافر می دانند ) را برایشان اثبات می کند. چون نقل کننده داستان دوم از خود اهل تسنن هستند و ایشان نیز از عایشه نقل کرده است. 🌏 منبع:👉 👇 http://Eitaa.com/ahadith ♻️در حقایق سهیم باشید♻️