eitaa logo
آمال|amal
362 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 - قال فریدون : تحریم برنمی‌گردد! شما زبان دنیا را بلدید؟ - قال ابراهیم : و علیکم السلام 😂
شبتون منور به علی اصغر ارباب!🌹
Γ🌱•• بسم رب الحسین😍 سر صبح بردن نام ﴿؏﴾ بن علے میچسبد ! السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ آقای من…! 「http://eitaa.com/Childrenofhajqasim1399
ایستگاه‌پاییزی🙂💓
کاش بشود . .عاقبت‌ماراهم؛ سردستهاببرند!
نامشان در دنیـا '' است و در آخرت '' بہ امید شفاعتشان... :)💔🌱
• . خوشحـال‌کردن‌انسان‌محـزون، چہ‌با‌بخـشش‌مـال،‌چہ‌با‌سخن‌نیـکو، چہ‌با‌کنار‌اون‌نشستـن،‌گناهـان‌را‌پاک مۍکند..:)🌱 . : ) _دلنشین تر ازین نداریم
.: بسم رب الخلق الزهرا •••••••••••••مذهبیون •••••••••••••• تجمع مذهبی ها •پست های ناب و انگیزشی 👌🏻🌸 •معرفی شهدا 🙂🤞🏻 •معرفی کتاب 😉🌹 •تلنگرانه✨📚 •پست های استاد شجاعی و پناهیان و.. کانالی برای رسیدن به معبود و عشق واقعی 🍃اَللّهمَّ اجْعَلْنا... مِمَّنْ دَاءْبُهُمُ‌‌الاِْرْتِياحُ اِلَيْك... !... مرا از کسانی قرار دِه... که شیوه‌شان آرام گرفتن به درگاهِ توست ... @Religi
✍️ خواندنی ✅آغاز و پایان بعضی از مردم یک ﺗﺎﺟﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎیی در ﻣﮑﺰیک ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﺎﯾﻖ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺍﺯ ﺑﻐﻠﺶ ﺭﺩ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺵ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺎﻫﻰ ﺑﻮﺩ !* *مرد امريكائي ﺍﺯ ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻯ؟* *مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﻣﺪﺕ ﺧﯿﻠﻰ ﮐﻤﻰ !* *مرد ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺻﺒﺮ ﻧﮑﺮﺩﻯ ﺗﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎﻫﻰ ﮔﯿﺮﺕ ﺑﯿﺎﺩ؟* *ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﭼﻮﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ام ﮐﺎﻓﯿﻪ !* *مرد ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺍﻣﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻭﻗﺘﺖ ﺭﻭ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻰ؟* *مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺗﺎ ﺩﯾﺮﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ ! ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺑﺎ ﺑﭽﻪﻫﺎﻡ ﺑﺎﺯﻯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺑﺎ ﺯﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻭﻧﻢ ! ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﻣﯿﭽﺮﺧﻢ ! ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﮔﯿﺘﺎﺭ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺷﮕﺬﺭﻭﻧﻰ! ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺯﻧﺪﮔﻰ !* *ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﻣﻦ ﺗﻮﯼ ﻫﺎﺭﻭﺍﺭﺩ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ! ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺑﮑﻨﻰ ! ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﯿﺘﻮﻧﻰ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﯾﮏ ﻗﺎﯾﻖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺨﺮﻯ ! ﻭ ﺑﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺍﻭﻥ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺎﯾﻖ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ بخري و به قايقات ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮑﻨﻰ ! ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﻗﺎﯾﻖ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺩﺍﺭﻯ !* *ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺧﺐ ! ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ؟* *ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺑﺠﺎﻯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﻫﻰﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﻰ، ﺍﻭﻧﺎ ﺭﻭ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی ها ﻣﯿﺪﻯ ﻭ يك مغازه بزرگ اجاره ميكني يا ميخري و ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﺭ خوبي ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻰ...* *ﺑﻌﺪﺵ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻯ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺗﺶ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻰ و ماهي ها رو بسته بندي و به بيشتر سوپرماركت ها ميفرستي ، ﺍﯾﻦ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺗﺮﮎ ﻣﯿﮑﻨﻰ ﻭ ﻣﯿﺮﻯ ﻣﮑﺰﯾﮑﻮ ﺳﯿﺘﻰ ! ﺑﻌﺪﺵ لس آنجلس ! ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ... ﺍﻭﻧﺠﺎﺱ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﻯ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﻫﻢ ﻣﯿﺰﻧﻰ و شروع به ساختمان سازي و شايد برج سازي دست ميزني .* *مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ! ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ؟* *مرد ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ !* *ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ ميشه ،ﺁﻗﺎ؟* *ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻫﻤﯿﻨﻪ ! ﻣﻮﻗﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﮐﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻭﻣﺪ، ﻣﯿﺮﻯ ﻭ ﺳﻬﺎﻡ ﺷﺮﮐت هات ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﯿﻠﻰ ﺑﺎﻻ* *ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻰ ! ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺩﻻﺭ ﺑﺮﺍﺕ ﻋﺎﯾﺪﻯ ﺩﺍﺭﻩ !* *ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺩﻻﺭ؟؟؟ ﺧﺐ ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ؟* *ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻰ ! ﻣﯿﺮﻯ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﺳﺎﺣﻠﻰ ﮐﻮﭼﯿﮏ ! ﺟﺎﯾﻰ ﮐﻪ* *ﻣﯿﺘﻮﻧﻰ ﺗﺎ ﺩﯾﺮﻭﻗﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻰ ! ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﮐﻨﻰ ! ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻧﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﻰ ! ﻭ گيتار بزني و از زندگی ات لذت ببری* *مرد ﻣﮑﺰﯾﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺐ ﻣﻦ ﺍﻻﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻤﯿن كار ﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ !!!* *ﺳﺮﮔﺸﺘﻪ ﭼﻮ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﺩﻭﯾﺪﯾﻢ* *ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻘﻄﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ* @Childrenofhajqasim1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جز حسین بن علی عشقِ دگر نیست مرا .... در همین حد که به عشقِ تو فقیرم کافیست .... @Childrenofhajqasim1399
شعر عاشقانه هم باهاش گفتن😄 چه در چشمم نشینی و چه در گوشم بخوابانی من استاندار آذربایجانِ شرقی‌اَت هستم شاعر: مهدی جهاندار
مدافع_عشق🌹 هر سری قابل آن نیست که بر دار شود مرد خواهد که در این قافله سردار شود🌹 حق همین است که در قصه عشاق حسین همچو محسن حججی میثم تمار شود شهید محسن حججی شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات محسن حججی ☘☘☘ @Childrenofhajqasim1399
بچه بیا پایین سر ملت درد گرفت😂😂 🤣|• @Childrenofhajqasim1399
هدایت شده از روشنگری
ایسنا هک شد/ انتشار خبر حمله سایبری به پمپ‌بنزین‌ها کار هکرها بود 🔹ساعاتی قبل بعد از اختلال در پمپ‌بنزین‌های کشور، خبری در خروجی‌های خبرگزاری ایسنا منتشر شد که خبر از هک شدن جایگاه‌ها می‌داد. 🔹دقایقی بعد این خبرگزاری خبر منتشرشده را جعلی خواند و ادعا کرد آن‌ها منتشرش نکرده‌اند. حالا ایسنا از حمله سایبری به این خبرگزاری و هک‌شدنش خبر داد و اعلام کرد: ساعت ۱۲:۳۸ خبر حمله سایبری به جایگاه‌های سوخت توسط هکرها روی خروجی خبرگزاری رفته است./فارس 🆘 @Roshangari_ir
رفیق....! {کپی‍❌ فوروارد✅} ‍‌ه‍🙃 ‍‌ه‍🌸 @Childrenofhajqasim1399
رفیق {کپی‍❌ فوروارد✅} ‍‌ه‍🙃 ‍‌ه‍🌸 @Childrenofhajqasim1399
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🌱 #قسمت_چهل_سوم چند ماهی از رفتمان به شاهین شهر گذشت که بچه ها به مرخصی آمدند
... 🌱🌲 آن شب زینب سر سفره ی افطار به جای چلو خورشت سبزی،فقط نان و خرما و شیر گذاشت و حاضر نبود چیز دیگری بخورد.می گفت"افطار حضرت علی(ع) چیزی بشتر از نان و خرما یا نان و نمک یانان و شیر نبوده است." من نشستم و با هم نان و خرما وشیر خوردیم.همان شب زینب به همه ی ما گفت "از امشب به بعداسم من رسما زینب است و هیچ کس حق ندارد مرا میترا بزند." من و مادرم هم به خاطر تغییر اسمش به اش تبریک گفتیم.از آن شب به بعد، اگر بچه ها یا مادرم در خانه اشتباهی او را میترا صدا میزدند،زینب جواب نمی داد.آن شب بعد از حرف های عادی گفت"مامان ،من دوست دارم مثل حضرت زهرا(س) در جوانی بمیرم. دوست ندارم پیر بشوم و بمیرم ، یا آنقدر زنده بمانم که گناه کنم." آن شب زینب با اینکه از نیامدن دوست هایش ناراحت بود،ولی خیالش راحت شدکه تغییر اسمش را همه قبول کردیم و او دیگر میترا نبود؛زینب بود.مثل زینب بود. بعد از چند گاه ،هنوز به جو شاهین شهر عادت نکرده بودیم .هرهفته شبهای جمعه من و مادرم و بچه ها برای دعای کمیل به گلزار شهدای اصفهان می رفتیم.مرتب سر قبر حمید یوسفیان می رفتیم و مادر حمید را می دیدیم.آنها هنوز در محله ی دستگرد بودند. از وقتی به اصفهان رفته بودیم ،قد زینب خیلی بلند شده بود.چادرش را تنگ می گرفت. کفش ورزشی می پوشیدو تند تند راه می رفت.دبیرستان زینب از خانه فاصله داشت.من هرماه پولی بابت گرایه ماشین به او می دادم که با تاکسی رفت و آمد کند،اما زینب پیاده یه مدرسه می رفت و با پولش کتاب برای مجروحین می خریدو هفته ای یکبار به بیمارستان عیسی بن مریم یا بیمارستان شهدا میرفت و کتابها را به مجروحین هدیه میکرد.چند بار هم با مجروحین مصاحبه کرد و نوار مصاحبه را توی مدرسه سر صف برای دانش آموزان پخش کردتا آنها بفهمند و بشنوند که مجروحین و رزمنده ها از انها چه توقعی دارند؛مخصوصا سفارش مجروحین را درباره ی حجاب پخش کرد. ارزویم شده بودکه زینب با پول هایش برای خودش چیزی بخرد. هر وقت برای خرید لباس او را به بازار می بردم،ساده ترین و ارزانترین لباس و کیف و کفش را انتخاب می کرد.خریدکردن برای زینب همیشه آسانترین کار بود.در اولین مغازه ساده ترین چیز را انتخاب می کرد و می خرید.هر وقت هم درخانه می گفتم"چه غذایی درست کنم؟"زینب می گفت"هرچیزی که ساده تر است و برای شما راحت تر است درست کنید." یک شب یکی از همسایه ها ما را برای عروسی پسرش دعوت کرد.مادرم و شهلا نیامدند.زینب به خاطراینکه من تنهانباشم ،همراهم به عروسی آمد.آن روز زینب روزه بود.وقتی وارد خانه ی همسایه شدیم ،هنوز اذان مغرب نشده بود.انها با میوه و شیرینی از ما پذیرایی کردند.زینب از اول با من شرط کردکه جلوی میهمانها طوری رفتار نکنم که آنها بفهمند زینب روزه است.من هم حرفی نزدم. وقت اذان که شد آرام و بی سر وصدا ب ای خواندن نماز و افطار به خانه رفت. ... 🌀ما را به دوستانتون معرفی کنید🌀
آمال|amal
بچه بیا پایین سر ملت درد گرفت😂😂 #اسقاطیل 🤣|• @Childrenofhajqasim1399
امنیت یعنی: اسرائیل ایران را تهدید به جنگ کرده ۸۰٪ مردم ایران کلا متوجه نشده اند... ۲۰٪ درصد در حال ساخت جوک این ماجرا😂😂👌🏻 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼