#بدونِتعارف-!
یھسرےامربھمعروفِڪاذبداریم!
اینطوریھڪہطرفتوگروھِمدیرانِ
ڪانالمذهبۍ،،
بگووبخندوصمیمیتبسیارےبانامحرمدارھ!
یھموقعفڪربدنڪنیدااا😮-
واسھاتحادوهمدلۍِهرچۍبیشترھڪانالہ😊-
بھشمڪہتذڪرمیدے،،
میگھمنڪہحرفنمیزنم!💁🏻♂️
اوناهِۍحرفمیزنن..!ジ
بعدمیرھتوڪانالمحفلمیگیرھ،،
اگہتعدادمنتظراےواقعۍِـامامعصر
بھاندازھےطرفداراےاستقلالپرسپولیسبودن
خوبمیشدنھ!؟(اونمباترڪیبایموجۍِ😔💔)
خباینجابایدگفتدوستِعزیز!
دروغبنوشۍخوبمیشھنھ!؟😔💔
{••♥️}
•|دلـ♡مـنگُـمشـد، اگـرپیـداشُـد،
•|بسپاریـدبھاماناتـرضـا؏...🍃
•|و اگـرازتَپِہـ۸ـہـــشافتـاددلـ♡ـم
•|ببریـدشبھملاقاتـرضـا؏...🍃
یاامامرضا(ع)🌱🌸
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶
#شهید_میثم_شکوری
شبتونحیدڕ♡
دمتونمهدو♡
#صلواتبفرسمومن🌴
آیہهمیشگےرویادتوننࢪھ👇🏻↯
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ🖇
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ
أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو
لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا
يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾
#لفتندھࢪفیق!☕️
بزارࢪوبیصدا🚫خوابکربلاببینے🌚
#وضویادتنࢪه🖐🏾التماسدعا…ツ
#یاعلےمدد🕊∞♥∞
┇ #بۍتعاࢪف🎬!┇
•
ࢪفیق..
یہچیزۍروبـےتعاࢪفبھتمیگم
هࢪچےبہگنآهانداختتبندازشدور
ازشفآصلہبگیࢪ..🍃:))‘
چہرفیقٺ،چہفضآۍمجازۍوگوشیٺ..🙃🖖🏻!!
•
#فـدآیـےرهبـࢪ
ــــــــــــــــــــــ𑁍ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حواسمون ھست جمعه دگࢪ آمد و مهدے نیامد⌛💔
#اللھم_عجـــل_لولیڪ_الفࢪج
📲┊ #استورۍ
•|❤️|•
🤩 #ثواب_یهویی 🤩
فروردین:10صلوات🐳🐾
اردیبهشت: یکصفحهقرآن🌹
خرداد: یکآیهالکرسی🍋
تیر: ۱۰ ذکرالحمدلله🍊
مرداد:۱۰ ذکراستغفرالله🍉
شهریور:خواندنسورهحمد🍎
مهر:خواندندعایفرج🍏
آبان:خواندندعایسلامتیامامزمان🍃
آذر:خواندنسورهناس🍂
دی:خواندنسورهاخلاص🌈
بهمن:خواندندعاینادعلی🦋
اسفند:10ذکریاغفار🎋
❤️ روزتولدت :👇👇👇
۱:تقدیمبهشهید(ابراهیمهادی)😍
۲:تقدیمبهشهید(جهادمغنیه)💜
۳:تقدیمبهشهید(محسنحججی)💕
۴:تقدیمبهشهید( خرازی) 🧡
۵: تقدیمبهشهید( باهنر)💚
۶: تقدیمبهشهید( رجایی)💞
۷: تقدیمبهشهید(عمادمغنیه)💙
۸: تقدیمبهشهید( علاحسننجمه)💜
۹:تقدیمبهشهید( ابراهیمهمت)❤️
۱۰: تقدیمبهشهید( محمدجهانآرا)💛
۱۱: تقدیمبهشهید( ابراهیمرشید)💚
۱۲:تقدیمبهشهید(حمیدسیاهکالی )💖
۱۳: تقدیمبهشهید( مهدیمحسنرعد)❣
۱۴: تقدیم به (شهیدجوادمحمدی)😍
۱۵: تقدیمبهشهید( حسینمحرابی)💜
۱۶: تقدیمبهشهید( جواداللهکرم)💚
۱۷: تقدیمبهشهید( رضایینژاد)💝
۱۸: تقدیمبهشهید( احمدیروشن)❣
۱۹:تقدیمبهشهید(حاجقاسمسلیمانی)🌹
۲۰:تقدیمبهشهید( مظفرینیا)🍃
۲۱:تقدیمبهشهید( پورجعفری)❤️
۲۲: تقدیمبهشهید( زمانینیا)💙
۲۳:تقدیمبهشهید( احمدمشلب)💚
۲۴:تقدیمبهشهید( امیرحاجامینی)🤩
۲۵:تقدیمبهشهید(محمدرضادهقانامیری)😇
۲۶:تقدیمبهشهید( مهدی باکری)💕
۲۷:تقدیمبهشهید( بابکنوریهریس)❤️
۲۸:تقدیمبهشهید( عارفکایدخورده)💚
۲۹:تقدیمبهشهید( طهرانیمقدم)💓
۳۰: تقدیمبهشهید( محمدخانی)🧡
🌱💖🌱💖🌱💖🌱
گفت:حاجآقامنشنیدهاماگرانساندرنماز
متوجهشهڪهڪسیدرحالدزدیدنڪفششه
میتونہنمازروبشڪنہودنبالڪفششبرھ
درستہحاجآقا-؟
شیخگفت:بلہدرستھ
نمازےڪهتوشحواستبهڪفشتباشہ اصلاًبایدشڪست!
#اینجورےقشنگنیستا🖐🏼/:
هر ڪہ را صبح شهادٺ نیسٺ،
شام مرگــ هسٺ : )🍃
بێ شهادٺــ♥️
مرگ با خسراݩ، چـہ فرقێ میکند...؟!
#آرزویم_را_شهادت_مینویسم
اللهم ارزقنا شهادتـــ ❤️
•🌿
_______❣________
#رمان_یادت_باشد
#پارت۱
زمستان سرد سال ۹۰ چند روز مانده به تحویل سال آفتاب گاهی می تابد گاهی نمی تابد از برف و باران خبری نیست آفتاب و ابر ها با هم قایم باشک بازی می کنند سوز سرمای زمستانی قزوین کم کم جای خودش را به هوای بهار داده است شبهای طولانی آدمی دلش می خواهد بیشتر بخوابد یا نه شبها کنار بزرگترها بنشیند و قصه های کودکی را در شب نشینی های صمیمی مرور کند
چقدر لذت بخش است تو سراپا گوش باشی دوباره مثل نخستین باری که آن خاطرات را شنیده ای از تجسم آن روزها حس دلنشینی زیر پوست بدود وقتی مادر ت برایت تعریف کند: «تو داشتی به دنیا می اومدی همه فکر میکردیم پسر هستی تمام وسایل و لباس تو پسران خریدیم بعد از به دنیا اومدنت اسمت رو گذاشتیم فرزانه فکر میکردیم در آینده یک دختر درسخوان و باهوش میشی».
همان طور هم شد دختری آرام و ساکت به شدت درس خوان و منظم که از تابستان فکر و ذکرش کنکور شده بود.
درس عربی برایم سخت تر از هر درس دیگر بود. به این جواب سه و چهار مردد بودم یک نگاهم به ساعت بود یک نگاهم به متن سوال عادت شدم زمان بگیرم و تست بزنم همین باعث شده بود که استرس داشته باشم به هرکی که دستم عرق کرده بود همه فامیل خبر داشتند که امسال کنکور دارم چند ماه بیشتر وقت نداشتم چسبیده بودم به کتاب و تست زدن و تمام وقت داشتم کتاب هایم را مرور می کردم حساب تاریخ از دستم در رفته بود فقط به روز کنکور فکر میکردم
نصف حواسم به اتاق پیش مهمان ها بود و نصف دیگرش به تست و جزوه هایم. عمه آمنه و شوهر عمه به خانه ما آمده بودند آخرین تست را که زدم درصد گرفتم ۷۰ درصد جواب درست با اینکه بیشتر حواسم به بیرون اتاق بود ولی به نظرم خوب زده بودم در همین حال احوال بودم شعر آبجی فاطمه بدون در زدن پرید وسط اتاق و با هیجان درحالیکه در را به آرامی پشت سرش می بست گفت:«فرزانه!
خبر جدید!» من که حسابی درگیر تست ها بودم متعجب نگاهش کردم و سعی کردند از حرفهای نصفه و نیمه اش پی به اصل مطلب ببرم.
گفتم: «چی شده فاطمه؟» با نگاه شیطنت آمیزی گفت: «خبر به این مهمی رو که نمیشه به این سادگی گفت» میدانستم طاقت نمی آورد که خبر را نگوید خودم را بی تفاوت نشان دادم و در حالی که کتابم را ورق می زدم گفتم: «نمیخواد اصلاً چیزی بگی می خوام درسمو بخونم،موقع رفتن در رو ببند!» آبجی گفت:«ای بابا! هم شد درس و کنکور پاشو از این اتاق بیا بیرون ببین چه خبره! عمه در تو رو از بابا برای حمید آقا خواستگاری میکنه»
به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی
ادامه دارد....
کپی❌
@Childrenofhajqasim1399
________❣_________
#رمان_یادت_باشد
#پارت۲
توقعش را نداشتم مخصوصاً در چنین موقعیتی که همه می دانستند تا چند ماه دیگر کنکور دارم و چقدر این موضوع برایم مهم است جالب بود خود حمید نیامده بود فقط پدر و مادرش آمده بودند هول شده بودم نمی دانستم باید چه کار کنم هنوز از شوک شنیدن این خبر بیرون نیامده بودم که پدرم وارد اتاقم شد و بی مقدمه پرسید: «فرزانه جان! او قصد ازدواج داری؟» با خجالت سرم را پایین انداختم و با تته پته گفتم: «نه کی گفته؟بابا من کنکور دارم اصلا به ازدواج فکر نمی کنم شما که خودتون بهتر میدونید»
بابا که رفت پشت بندش مادرم داخل اتاق آمد و گفت: «دخترم آبجی آبجی آمنه از ما جواب میخواد خودت که میدونی چند سال پیش این بحث مطرح شده نظرت چیه؟بهشون چی بگیم؟» جواب من همان بود به مادرم گفتم: «طوری که همه ناراحت نشه بهش بگین میخواد درس بخونه»
همه ۱۱ سال از پدرم بزرگتر بود تنها خانه پدری مادرم با خان ها در یک محل بود عمه واسطه ازدواج پدر و مادرم شده بود برای همین مادرم همیشه عمه را آبجی صدا میکرد را روابطشان شبیه زن داداش و خواهر شوهر نبود بیشتر با هم دوست بودند و خیلی با احترام با هم رفتار می کردند.
اولین باری که موضوع خواستگاری مطرح شد سال ۸۷ بود آن موقع دوم دبیرستان بودم بعد از عروسی حسن آقا برادر بزرگتر حمید عمه به مادرم گفته بود: «زن داداش الوعده وفا! خودت وقتی اینها بچه بودن گفتی حمید باید داماد من بشه منیره خانم مافرزانه رو میخوایم!»
حالا از آن روز چهار سال گذشته بود این بار عقد آقا سعید برادر دوقلوی حمید بهانه شده بود که عمه بحث خواستگاری را دوباره پیش بکشد
حمید شش برادر و خواهر دارد فاصله سنی ما ۴ سال است
۲۳ بهمن آن سال آقا سعید با محبوبه خانم عقد کرده و حالا بعد از ۲۵ روز عمه رسما به خواستگاری من آمده بود پدر حمید می گفت: «سعید نامزد کرده حمید تنها مونده ما فکر کردیم الان وقتشه که بره همین هم قدم پیش بزاریم چه جایی بهتر از اینجا؟»
البته قبل تر هم به عمه و عموها و زن عمو ها من سپرده بود که واسطه بشوند ولی کسی جرات نمی کرد مستقیم مطرح کند پدرم روی دختر های خیلی حساس بود و به شدت به من وابسته بود همه فامیل میگفتند:«فرزانه فعلا درگیر درس شده اجازه بدید تکلیف کنکور دانشگاه ش روشن بشه بعد اقدام کنید».
به روایت همسر شهید حمید سیاهکلی مرادی
ادامه دارد....
کپی❌
@Childrenofhajqasim1399
♥️⃟🍃¦ #تباهیات
ڪه حــاج خانم حواسش باشہ
چادر مشڪی زیر یه تومن سرش نڪنه/:
ڪه حــاج آقا رڪاب انگشترش
حتما باید دست ساز باشه🙄!
ڪه وقتے میخواد فلآن جا روضه بگیره
باید ڪُرڪ و پَره همه بریزه از غذایے
ڪه داره میده ...🚶🏻♂
ولے مراقبه بگه : ولاظالیــــن//:😂!
-
#گُلگفتےاستادرائفےپور!!
#بہحرفنیستبهعملهمشتے!!!
#حࢪف_حساب
خدایۍاینفضایمجازیچیـه
ڪـهمابھـشدلبستیم!
غرقشدیمتوش...
یادمهقبلامیگفتن :
دنیاتو ولڪن ؛ آخرتتروبچسب
اما...
الانمیگـم :
فضاےِمجازیرو ولڪن
دنیاتوبسازواسهآخرتمشتۍ( :
#آخرتتتباھنشہ
.
.
استادپناھیان:🌿
.
حالخوشِمعنوے..
یعنۍلذتبردن
ازاینڪھ؛
تو بغلخدایـے(''
خداجونمیشہبغلمونڪنے؟!
#حےعلۍالصلاه..
بشتاببھسوے #آغوش خدا)^^
آنـکہهنوزاسیـرتعلقاتودلبستہۍ
عـاداتاست
کجـامیتواندبـالدرفضاۍ
عالمقدسبگشاید؟!
#شهیـدسیدمرتضۍآوینۍ:)✨
هدایت شده از 🇮🇷سربازان جنگ نرم🇮🇷
قول میدی!!!
اگه خوندی!!!
تویکی ازگروه ها!!یــا!!کانالا که!!
هستی کپی کنی!!!!
اللهم!(:
عجل!(:
لولیک!(:
الفرج!(:
و العافیة!!!(:
و النصر!!(:
اگه پای قولت هستی
کپی کن تا همه برا ظهور
حضرت مهدی(ع)دعا کنند♥️✨
توجه‼️. توجه‼️
سلام😅🤩
چالش داریم🤩
از نوع جدید(ازخودم درآوردم 😂)
کااامِلاً مذهبی و جالب!
توسط:مدیر😎
ظرفیت: معلوم نیست
ساعت:۱۶
زمان:فردا
نام کاربری تان را به ایدی زیر بفرستید
@Sohrabizadeh
آمال|amal
توجه‼️. توجه‼️ سلام😅🤩 چالش داریم🤩 از نوع جدید(ازخودم درآوردم 😂) کااامِلاً مذهبی و جالب! توسط:
🌷 سردار دلها🌷
🦋حضرت مولا🦋
🌸مدافع عشق🌸
🌹مادرم زهرا🌹
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
شبتونحیدڕ♡
دمتونمهدو♡
#صلواتبفرسمومن🌴
آیہهمیشگےرویادتوننࢪھ👇🏻↯
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ🖇
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ
أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو
لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا
يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾
#لفتندھࢪفیق!☕️
بزارࢪوبیصدا🚫خوابکربلاببینے🌚
#وضویادتنࢪه🖐🏾التماسدعا…ツ
#یاعلےمدد🕊∞♥∞