eitaa logo
آمال|amal
362 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
'💛🌤' - دل‌مـن‌گـم‌شد‌اگـر‌پیدا‌شد،‌ بسـپاࢪید‌امـٰانات‌ࢪضـٰا‌؏ واگر‌ا‌زتپـش‌‌افتـٰاد‌دلم، ببریـدش‌بہ‌‌ملاقات‌رضـٰا‌؏!ッ امام رضایی🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازگشایی ضریح امام رضا علیه السلام 😭😭خدایا شکرت السلام علیک یاعلی بی موسی الرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این سرباز نیروی راهور در راه بازگشت از کار، وقتی دید که این کودک در نوشتن دیکته مشکل دارد، کنارش نشست و شروع به دیکته گفتن، کرد ❤️ عشاق الحسین
هدایت شده از گــــاندۅ😎
فرازی از وصیت نامه ی شهید بابک نوری به مادرشان : مادرجان ! حالا دیگر من کنار تو نیستم امید روزهای پیری ات که قرار بود اب دست تو بدهم .😔 همیشه در پی درخ واست برای به میدان رفتن از من می پرسیدی :(بعد از رفتن تو من چه کنم؟) و من همیشه می گفتم:( صبر )💔 این صبر را ساده به زبان می اوردم در حالی که صبر کردن به زبان راحت است اما در عمل، جان را تکه تکه می کند . اما تو صبر کن و هیچ وقت این جمله را از ذهنت گذر نده که من برای که رفتم ؟😞 که رفتنم تنها و تنها برای خدا بود پس اگر دیدی بعد از من بعضی ها به ترکستان رفتند این را بدان که جنگ الک خدا برای محاسبه بود هرکس کوچک تر شد ،افتاد و خریده شد و هرکس خود نشکست ،ماند و همین خود نشکستن آرمان ها را شکست . (عاشق ابدیت پسرت بابک)✨💔 داداش بابک تولدت مبارک😇 @RRR138
⸀🌿 . . • . آیـا‌‌می‌ارزد‌در‌بـرابر‌متاع‌‌زو‌د‌گـذر‌‌دنیـا‌بہ‌ عذاب‌همـیشگی‌اخرت‌مبـتلاشوید؟!! - ♥️! عشاق الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍مقام معظم رهبری: من به جوانان توصیه می‌كنم كه در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند؛ منتها مواظب باشند كه این فعالیت اجتماعی، آنها را از درس خواندن دور نكند. ۱۳۷۷/۱۱/۱۳ عشاق الحسین
هدایت شده از  گاندو
📲💭 امروز سالگرد جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاه بود یه بار از بابا بزرگم پرسیدم خاطره‌ات از آن جشن‌ها چیه؟ گفت کجای کاری پسر؛ آن زمان مردم آنقدر پی بدبختی شون بودن که حتی نمی‌تونستن بفهمن شاه چه غلطی می‌کنه چه برسه به خاطره؛ کار بزرگ امام و انقلاب همین بود که به مردم آگاهی داد... ✍ رابین شور 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔫🕳 یادت باشه فضاے مجازے شاید مجازے باشه..اما! هر کلیکش توے پرونده اعمال ؛ حقیقے ثبت میشه❗️ نذار فضاے مجازے فضاے معنوے دلت رو خراب کنه.. 🌿✾ • • • • • عشاق الحسین
هدایت شده از [شھید‌بآبڪ‌نو‌ࢪے🕊]
https://harfeto.timefriend.net/16339700636350 رفقا‌تا‌میتونین‌برای‌شھید‌صلوات‌بفرستین!و‌اگه‌دوست‌دارین‌ثبت‌کنین!
هدایت شده از آمال|amal
برای تبادل یا ارسال عکس و فیلم برای کانال به آیدی زیر پیام بدید @Sohrabizadeh لینک ناشناس برای نظرات پیشنهادات و انتقادات شما☺️ https://harfeto.timefriend.net/16333748435391 لینک کانالمون🙂 @Childrenofhajqasim1399 خوشحال میشیم ترک نکیند و کانال رو به دوستان و آشنایان خودتون معرفی کنید🙃🌱 ‍😎
هدایت شده از آمال|amal
هدایت شده از ᴍᴏʜᴇʙ ∫ مٌـحِـب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون قلب هاشون مثل چهل سال پیش شما پاک و صافه❤️✨ ساخت خودمونه https://eitaa.com/gandoomy
هدایت شده از {𝐼𝑛𝑓𝑜 𝑚𝑎𝑛 𝑣𝑜𝑜𝑙🤌🏻}
مثل درختی،که به سوی آفتاب قد می‌کشد همه‌ی وجودم دستی شده است و همه‌ی دستم خواهشی؛ خواهشِ تو! به کانال 🌺دخـتـران چــادرے🌺 بپیوندید👇👇🌱 https://eitaa.com/joinchat/4044488789C932d3106d1
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🌱 #قسمت_سی_هفتم مهران دوستی به نام حمیدیوسفیان داشت.خانواده ی حمید بعد از جنگ
... 🌲🌱 من دوتا دخترم را در منطقه ی جنگی به خدا سپردم وهمراه مادرم و بچه های کوچک ترم راهی دستگرداصفهان شدم.دوباره همه ی ماباساک ای لباسهایمان راهی چوئبده شدیم تا به لنج ماهشهر برویم.چند تاتخم مرغ آب پز و مقداری نان برای غذای توی راه برداشتم که بچه ها توی لنج گرسنه نمانند.زینب خیلی ناراحت و گرفته بود.چند بار ازمن پرسید"مامان اگر جنگ تمام شود،به آبادان برمی گردیم؟....مامان ،به نظرت چند ماه بایددور از آبادان بمانیم؟" زینب می خواست مطمئن شودکه راه برگشت به آبادان بسته نیست وبالاخره یک روزی به شهر عزیزش بر می گردد. وقتی سوار لنج شدیم،تازه جای خالی مینا و مهری پیدا شد.سفرقبل همه با هم بودیم.جنگ چه بر سر ما آورده بود! از هفت تا اولادم ،سه تا برایم مانده بود.بابای بچه ها هم که دور از ما مشغول کارش بود.هرچقدر لنج از چوئبده دور می شدو نخل های آن دور تر می شدند،دلم بیشتر می گرفت. در خواب هم نمی دیدم که سرنوشت ما اینطور رقم بخورد.مینا ومهری را به خدا سپردم.مهران و مهرداد را هم به خدا سپردم.خدا در حق بچه هایم مهربان تر از من بود.از خدا خواستم تا چهار تا اولادم را حفظ کند و سلم به من برگرداند. چند ساعتی از حرکتمان گذشت.بچه ها کم کم اخمهایشان باز شد و به حالت عادی برگشتند.از همه بی خیال تر شهرام بود.شاد بود وبه هر طرف می دوید. توی عالم بچگی خودش بود. تخم مرغ ها را به بچه ها دادم که بخورند. زینب وشهلا تخم مرغ آب پز را توی سر هم می زدندتا ترک بردارد و پوستش را بگیرنر. هر دو می خندیدند و با هم شوخی می کردند.از شادی آنها دل من هم باز شد.خوشحال شدم که خدا خودش به همه ی ما صبر داد که بتوانیم این شرایط سخت درا تحمل کنیم.مادرم مایه ی دلگرمی من و بچه هایم بود.چارقد سفیدی زیر چادر سرش بود و با صورت گردش لبخند می زد و با یک دنیا آرزو، به شهرام و شهلا و زینب نگاه می کرد. همه ی ما در انتظار آینده بودیم. نمی دانستیم در اصفهان چه پیش می آید.اما همه دعا می کردیم تجربه ی زندگی تلخ در رامهرمز برایمان تکرار نشود. ... 🌀ما را به دوستانتون معرفی کنید🌀
آمال|amal
📱💻📲 ...❣ ♻️هر چندوقٺ یکباربہ من یادآورے ڪن ❌نامحرم، اسٺ.... 🔥چہ در دنیاے حقیقے... 🔥چہ در دنیاے ... ✅یادمان بینداز فاطمه(س) را، 💫ڪہ از نابینا رو مےپوشاند.... عشاق الحسین