فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🌻•
درنگاھمنقشمۍبنددنگاهٺعاقبٺ
مۍشومیڪروزیارِدلبخواهٺعاقبٺ
حُسنیوسفهاونرگسهاجوانہمۍزنند
زیربارانبانمازصبحگاهٺعاقبٺ!♥️
#امام زمان
#ادمین گمنام
@Childrenofhajqasim1399
🏴وجود حضرت معصومه(س) قم را به پایگاه معارف اهلبیت(ع) تبدیل کرد
✍رهبر انقلاب: بدون تردید نقش حضرت معصومه در قم شدن قم و عظمت یافتن این شهر عریقِ مذهبىِ تاریخی، یک نقش ما لا کلام فیه است...
۱۳۸۹/۷/۲۹
💠 عشاق الحسین
اگه وسیله ای،چیزی گم کردید
فاتحه به مادر امام صادق بفرستید که پیدا بشه من خودم امتحان کردم🙂
یا اینکه سوره عبس بخونید حتما پیدا میشه🙂🌱
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
سعی کنید همیشه بعد از نماز یه دور تسبیح استغفرالله ربی و اتوب الیه بگید به نیت کسایی که غیبتشونو کردید🙂یا دلشونو شکستید یا .....
اون دنیا وقتی کارهای خوبمونو میخوان بگیرن اینو بگیرن بهتره🙂🌱
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
هدایت شده از ᴍᴏʜᴇʙ ∫ مٌـحِـب
از ۶آذر هرشب گاندو۲از شبکه تماشا ساعت ۲۱🌹✨♥💞
#سرباز_گمنام
@gandoomy
همینطور که میدونید چشم برزخی وجود داره و بعضیها فعال کردن🙂
اعمالتون رو سعی کنید خوب انجام بدید که یهو یه چشم برزخی شمارو دید وحشت نکنه به جای انسان حیوان ببینه😬🤦♀️
طوری باشید که انسان دیده بشید🙂
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
آیا چشم برزخی حقیقت دارد؟
در این آیه سخن از امری موجود است که به جهت پوششی بر چشم انسان قادر به دیدن آن چیز نیست. مانند بهشت و دوزخی که در حال حاضر وجود دارد و به حکایت قرآن در باره فرعون که میفرماید همان زمان که هلاک شد خطاب به وی شد که داخل دوزخ و آتش رود و یا در باره آسیه زن فرعون که پس از شهادت به او گفته شد داخل بهشت شود و یا در باره شهدا که قرآن بیان میدارد که آنان هم اکنون از نعمتهای خدا بهره میبرند.
همه این نمونهها بیانگر آن است که اموری وجود دارد ولی ما به جهت پوششی دنیوی قادر به دیدن آن نیستیم. اگر پرده از چشم برداشته شود و ما بتوانیم این عوالم را ببینیم هم میتوانیم از آینده و هم از گذشته خبر داشته باشیم. این چیزی است که در مسئله چشم برزخی به آن اشاره میشود. برای رسیدن به چشم برزخی باید پرده را از روی چشم برداشت و به قول قرآن چشم حدید و تیزبین شود.
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
عالم برزخ چه عالمی است؟
عالم برزخ عالمی فراتر از عالم دنیاست. لذا به هر مقدار ما از دلبستگی و وابستگی به مادیات دنیا دور شویم به عالم مافوق آن بیشتر دسترسی مییابیم. بنا بر آن چه از روایات به دست میآید عمل به واجبات و ترک محرمات ، سلامتی و هنجار در دنیا و دوری از جهنم و ورود به بهشت را برای ما زمینه سازی میکند. اما اگر علاوه بر آن به نوافل و رعایت تقوا بیش از حد معمول موفق شویم به بیش از آن چه دیگران از جهت معنوی به آن دست یافتهاند خواهیم رسید که از آن به چشم برزخی تعبیر میشود و با آن حقایق وقایع را فراتر از ظاهر آن میتوان دید.
مقدار و نوع دامنهی دید برزخی بستگی به میزان معرفت و مقدار فاصله گرفتن انسان از عالم ماده و انقطاع از امور مادی و جسمانی و توجه او به عالم مجردات و حقایق دارد.مسلماً دیده باطن بین انبیا و اولیا از بقیه انسانها نافذ تر و محدودهی دید برزخ بین آنها از سایر انسانها وسیعتر و گسترده تر است و دیگران به میزان درجهی شناخت و اطاعت آنها از خداوند و پیروی آنها از انبیا و اولیا و سعی و کوشش آنها در راه بندگی حق از این دید برخوردارند
این مطلب در حدیث قرب النوافل چنین بیان شده است : {عن ابی عبد الله (علیه السلام) قال: قال رسول الله(صلی الله علیه وآله) قال الله: ما تحبب الی عبدی به شیء احب الی مما افترضه علیه و انه لیتحبب الی بالنافله حتی احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی اجبته و اذا سألنی اعطیته؛ از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت شده که خداوند فرمود: اظهار دوستی نکرد بنده من به چیزی دوست داشتنیتر از آنچه واجب کردم بر او، و او با نوافل به سوی محبت من میآید تا این که من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی که او را دوست بدارم شنوایی او میباشم آن گاه که میشنود و بینایی او میباشم آن گاه که میبیند و زبان او میباشم آن گاه که سخن میگوید و دست او میباشم آن گاه که ضربه میزند و پای او میباشم آن گاه که راه میرود، هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت میکنم و اگر از من درخواست کند به او میدهم. }(ر.ک: المحاسن، احمد بن محمد بن خالد البرقی، ج 1، ص 291 و اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 352) .
مقدار و نوع دامنهی دید برزخی بستگی به میزان معرفت و مقدار فاصله گرفتن انسان از عالم ماده و انقطاع از امور مادی و جسمانی و توجه او به عالم مجردات و حقایق دارد . مسلماً دیده باطن بین انبیا و اولیا از بقیه انسانها نافذ تر و محدودهی دید برزخ بین آنها از سایر انسانها وسیعتر و گسترده تر است و دیگران به میزان درجهی شناخت و اطاعت آنها از خداوند و پیروی آنها از انبیا و اولیا و سعی و کوشش آنها در راه بندگی حق از این دید برخوردارند .
افرادی که چنین ویژگی را داشته باشد معمولاً ناشناخته هستند و خود را به مردم معرفی نمیکنند .
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
راه باز شدن چشم برزخی
چشم برزخی با چند توصیه باز نمیشود، بلکه این کار نیازمند تلاش پیگیر و مجاهده و جهاد مداوم با نفس است؛ چرا که نفس بعد از تزکیه شدن آمادگی درک حقایقی از عالم هستی را پیدا میکند.
پس در حقیقت دو توصیه به شما میشود، یکی شناخت عمیق دین، همراه با عمل به دستورات آن، دوم پرهیز از انواع گناهان، در این صورت است که بصیرت الهی پیدا میکنید و چشم و گوش برزخی پدید میآید .
آیتالله مولوی قندهاری، آن کنز خفیّ الهی میفرمودند: در سن جوانی به آیت الله العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانی عرضه داشتم: آقاجان! چه کنیم چشم برزخیمان باز شود؟
ایشان فرمودند: آسیّد محمّدحسن! من انتظار داشتم تو بگویی: چه کنم چشم قیامتی و اُخرویام باز شود؟ این فقط با اخلاص است. اگر اخلاص باشد، در همین دنیا آن شعبههای نور کار خودش را انجام میدهد. کاری میکند که انسان به آن مقام والا و عالی میرسد.
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
رابطه عشق و اخلاص
کار برای خدا یعنی انسان از کسی انتظار نداشته باشد، حتّی انتظار از عمل خودش نداشته باشد که ای عمل! فردای قیامت دستم را بگیر.
آیتالله مولوی قندهاری، آن کنز خفیّ الهی میفرمودند: در سن جوانی به آیت الله العظمی سیّد ابوالحسن اصفهانی عرضه داشتم: آقاجان! چه کنیم چشم برزخیمان باز شود؟ ایشان فرمودند: آسیّد محمّدحسن! من انتظار داشتم تو بگویی: چه کنم چشم قیامتی و اُخرویام باز شود؟ این فقط با اخلاص است. اگر اخلاص باشد، در همین دنیا آن شعبههای نور کار خودش را انجام میدهد. کاری میکند که انسان به آن مقام والا و عالی میرسد
گاهی میبینیم بعضی چطور به عشق و عبادت مشغول هستند و به چه مقام معرفتی میرسند، با این که به صورت ظاهر عالم دینی هم نبودند. مرحوم رسول ترک که قضایای او را میدانید که چگونه توبه کرد و به کجا رسید میگوید: من به زیارت عاشورا و شرکت در روضهخوانی ابیعبدالله(علیه السلام) خیلی علاقه داشتم. امّا هیچگاه زیارت عاشورا را نخواندم برای این که این زیارت عاشورا دستم را فردای قیامت بگیرد. فقط به خاطر عشق به زیارت عاشورا آن را میخواندم.
برای همین مولیالموالی(علیه السلام) میفرمایند: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً» عزّوجلّ بندگانی دارد «عَامَلُوهُ به خالصٍ مِنْ سِرِّهِ فَشَکَرَ لَهُمْ به خالصٍ مِنْ شُکْرِهِ فَأُولَئِکَ تَمُرُّ صُحُفُهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ فُرُغاً فَإِذَا وَقَفُوا بَینَ یدَیهِ مَلَأَهَا لَهُمْ مِنْ سِرِّ مَا أَسَرُّوا إِلَیهِ».
آیت الله العظمی بهجت، تعبیر عجیبی را راجع به این روایت فرمودهاند. فرمودند: اینجا هم خدا نفرموده من از عمل پر میکنم، بلکه فرموده من سرّ میدهم؛ یعنی شاید منظور این است: شما برای من کار کردی، عملت را به عشق و محبّت من خالص کردی، فقط برای من، نه برای اجر و مزد، لذا من هم آنجا به واسطه این سرّ، سرّ را زیاد میکنم؛ یعنی حبّ را زیاد میکنم.
یعنی باز هم آن جا چیزی به تو نمیدهم، جنّات نمیدهم، «جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تحتها الْأَنْهارُ». بلکه «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیةً مَرْضِیةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی». حضرت فرمودند: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً»، «فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»، جنّات و رضوان در قرآن تکرار شده، امّا جنّتی یک بار بیشتر نیست.
نفس مطمئنّه یعنی آن نفسی که فقط برای خودش کار کرده و چیز دیگری را مدّ نظر نگرفته است. خدا میگوید: حالا که من را میخواهی، این خواستن من، اینگونه است که دیگر از حورالعین خبری نیست، دیگر از بهشتی به آن معنا، آن میوهها، آن مطالب، برای تو خبری نیست.
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
همانطور که در روایت داریم: حورالعینها او را احاطه میکنند، امّا او حتّی نگاهی هم به آنها نمیکند حورالعینهایی که روایت میفرماید: اگر یک شعبه نورشان به زمین بیاید، زن و مرد از عشقهای مجازی دنیایی خودشان دست میکشند، عاشق او میشوند. دیگر خودشان چه قیامتی هستند؟! - آنها دورش را میگیرند، طنازی میکنند امّا او کاری به آنها ندارد. خطاب میرسد: حورالعینها او را رها کنید، او من را میخواهد، او فقط با من است.
لذا حضرت میفرمایند: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً عَامَلُوهُ به خالصٍ مِنْ سِرِّهِ فَشَکَرَ لَهُمْ به خالصٍ مِنْ شُکْرِهِ فَأُولَئِکَ تَمُرُّ صُحُفُهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ فُرُغاً فَإِذَا وَقَفُوا بَینَ یدَیهِ مَلَأَهَا لَهُمْ مِنْ سِرِّ مَا أَسَرُّوا إِلَیهِ» خدا را بندگانی است با دل و درونی خالص که پر از سرّ است با حضرت حق. نامههای عمل اینها روز قیامت خالی است، هیچ چیز ندارند«تَمُرُّ صُحُفُهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ فُرُغاً». هنگامی که در برابر خدا میایستند«فَإِذَا وَقَفُوا بَینَ یدَیهِ» پروردگار عالم به پاداش اخلاص اینها، میفرماید: اینها را از رازم پر میکنم. «مَلَأَهَا لَهُمْ مِنْ سِرِّ مَا أَسَرُّوا إِلَیهِ». «وَ هَمَّنَا فِی طَاعَتِکَ» مخلصین عالم این گونه هستند. خدایا! تو چه میگویی، نه من چه دلم میخواهد. مخلصین عالم دنبال طاعت خدا و مولایشان هستند، نه طاعت نفسشان.
وای بر ما که بعضی موقعها چه کردیم! دل مولایمان را رنجاندیم، دل اولیاء را رنجاندیم. هر که خدا را ولی قرار داد، از روی اخلاصش است و آن وقت باید مطیع او شود. ما فکر میکنیم امام خمینی(ره) برای چه انتخاب شد؟ چون مخلص بود. امام خامنهای برای چه انتخاب شد؟ برای این که خالص بود. اگر اطاعت کنیم، دنیا گلستان میشود.
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
انسان باید بفهمد که هیچ ولیای ولی نشد و هیچ هادی ای، هادی نشد، مگر این که خالص بود؛ یعنی رمز را دادند، چرا اولیاء، هادی خلق شدند؟ چون خالص بودند
«وَ اخْلِصْ نِیَّاتَنَا فِی مُعَامِلَتِکَ» خدا! این نیّت را خالص کن؛ چون «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ». برای همین هم میگویند اوّل هر عمل عبادی باید نیّت کنیم. نیّت یعنی انسان بگوید برای خدا انجام میدهم. عالم بفهمد یا نفهمد، از کار من کسی باخبر باشد یا نباشد، برای من فرقی نمیکند. نیّت من فقط تویی، خالص. یکی از راههای رسیدن به اخلاص حالا عرض خواهیم کرد که این اخلاص چطور به دست میآید و باید چگونه باشد. یکی دو مورد را حضرت زینالعابدین(علیه السلام) در مناجات با خدا دارند بیان میکنند. حضرت در مناجات بیان میفرمایند: اگر انسان مطیع خدا شد و نیّتش خالص شد، معلوم است دیگر عملش هم خالص میشود.
«وَ اخْلِصْ نِیَّاتَنَا فِی مُعَامِلَتِکَ» عالم اخلاص غوغایی است! اگر انسان با این حال جلو برود، چه وضعی به وجود میآید. دنیا گلستان میشود. برای همین پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) هم فرمودند: «أَخْلِصْ دِینَکَ یَکْفِیکَ الْقَلِیلُ مِنَ الْعَمَلِ» اگر اخلاص باشد، برای تو یک مقدار عمل کافی است، ببین چه میکند، همه را جلو میبرد.
در مثال مناقشه نیست. مثل هسته اتم میماند که وقتی در راه صلح آمیز آن را میشکافی، چه غوغایی ایجاد میکند. یک مقدار امّا خالص، مثل الماس است تشبیه دنیوی عرض میکنیم. اصلاً اینها را نمیشود قیاس کرد، بالجد قیاس معالفارق است، امّا چارهای نداریم الماس را کیلویی نمیفروشند، قیراطی است؛ چون گرانبها است. عمل خالص گرانبها است و جدّی غوغا میکند.
پروردگارا! به اولیاء، انبیاء و خصّیصین درگاهت، ما را از این مقام اخلاص بچشان.
انسان باید بفهمد که هیچ ولیای ولی نشد و هیچ هادی ای، هادی نشد، مگر این که خالص بود؛ یعنی رمز را دادند، چرا اولیاء، هادی خلق شدند؟ چون خالص بودند.
خدا! به مخلصین عالم قسمت میدهیم ما را از این مقام بهرهمند بگردان.
#بسیجی
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج 🌲🌱 #قسمت_پنجاه_نهم برادران پاسدار احتمال میدادندکه زینب قبل از شهادت ،توسط منافقی
#رمان_راز_درخت_کاج 🌲🌱
#قسمت_شصتم
نامه ها و دست نوشته های زینب شبیه به نامه های یک رزمنده در جبهه بود. شعرها و جملات قشنگی در نوشته هایش دیده می شد.در بین نوشته هایش چند نامه که به دوستش زهرا نوشته است،دیده می شود.زهرا،مسجد سلیمانی بود.او بعد از مدتی که شاهین شهر بودندو در مدرسه ی زینب درس می خواندند،به مسجد سلیمان برگشته بود.
زینب به او احساس نزدیکی می کردو نامه هایی برایش نوشته بود.
اول نامه هایش اینطور نوشته بود:"به نام او که از اویم.به نام او که به سوی اویم.به نام او که به خاطر اویم.به نام او که زندگی در جهت اوست.رفتنم به اوست،بودنم به اوست،جانم اوست.احساسش میکنم .با ذره ذره ی وجود احساسش میکنم،اما بیانش نتوان کرد."
چند نفر روحانی که در بنیادشهید اصفهان بودند،وقتی این نوشته هارا خواندند،برایشان باور کردنی نبودکه یک دختر نوجوان دانش آموز به لحاظ روحی تا این حد بالا رفته باشد دفترهای زینب بوی بهشت و آسمان می داد خیلی سخت است وقتی جگر گوشه ی آدم کنارش نباشد،مادر داغدارش بفهمدکه توی دل و فکر بچه اش چی می گذشته.
با خواندن هر کاغذ،معصومیت و بی گناهی زینب روشن تر می شد.زینب خانه اش را ساخته و آماده کرده بودتا به جایی برودکه به آنجا تعلق داشت.
دخترهای هم سن وسال زینب هم دفتر خاطرات دارنداما زینب وه اصلا شبیه دخترهای هم سن وسال خودش نبود،یک دفتر به اسم دفتر پند ونصیحت داشت.اول دفتر ،اسم هجده نفر از دوستانش را نوشته بودو برای هرکدام از آنها یک صفحه گذاشته بودکه در آن صفحه هر انتقادی از زینب دارند بنویسند.
زینب با این کار می خواست پی به عیبهایش ببردو خودش را اصلاح کند.من تا قبل از شهادت زینب ،از این دفتر هیچ نمی دانستم.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
🌀ما را به دوستانتون معرفی کنید🌀
✨﷽✨
#تلنگرانہ🍃
پدر میگفت:
ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!!!
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺸﻪ ﭼﮏ ﻧﻮﯾﺲ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺖ!!!
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻫﺎﺵ، ﻧﯿﺸﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ؛ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ
ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﻮﻧﻪ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺪﻥ...
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺷﻮﻧﻪ ...
📿ﭘﺪﺭﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩﻩ ،
ﺗﻮ " ﯾـﻮﺳـﻒ "ﺑﺎﺵ
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ
ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻢ ﺳﯿﺦ ﺷﺪ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻣﺪ
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﻡ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻫﻢ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻔﺖ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺴﺖ؛
ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ " ﯾـﻮﺳـﻒ " ﺑﺎﺷﻢ.
📢 تو زندگیت مرد باش... نامرد زیاده ....💠•|
#چـــــادُرَم ارثیه مـــــادَرَم زَهرا
https://eitaa.com/joinchat/1439432807Cba2016211f
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج 🌲🌱 #قسمت_شصتم نامه ها و دست نوشته های زینب شبیه به نامه های یک رزمنده در جبهه بود
#رمان_راز_درخت_کاج 🌲🌱
#قسمت_شصت_یکم
در خانه هر وقت به او چیزی می گفتم کافی بودیک بار بگویم.به همه ی حرف ها توجه داشت و آن قدر افتاده بودکه همیشه در همه چیز کوتاه می آمد.در همه نوشته هایش علاقه به شهادت و شهید دیده می شد.در یکی از نامه هایش در باره ی قطعه شهدا این طور نوشته است:"تکّه ی شهدا پر شده است. من به دعای کمیل قطعه ی شهدا رفتم ؛سر ثبر دوست برادرم،حمید یوسفیان. خیلی گریه کردم. قبرهایی در اطراف او کنده بودندتا دوباره شهید بیاورند.از خدا خواستم که من آنجا خاک شوم . اما هنوز لیاقتش را ندارم.تکّه ی شهدا بوی خون،بوی عطر،بوی عشق می دهد."
زینب در دیدارهایش اشاره ای هم به دیدار با مجروحین در بیمارستان دارد.اونوشته که کتابهایی را که می خریده،به مجروحانی هدیه می کرده که از همه نورانی تر بوده اند.زینب با انها صحبت می کرده تا توقعات و خاسته های آنهارا به دخترهای دبیرستانی بگوید. زینب خودش را مدیون مجروحین می دید.
زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بودکه بیست مورد داشت؛از نماز به موقع و یاد مرگ و همیشه وضو داشتن و خواندن نماز شب و نماز غفیله و نماز امام زمان (عج) ،تا ورزش صبحگاهی و قرآن خواندن بعد از نماز صبح و دعا کردن و کمتر گناه کردن و کم خوردن صبحانه و نهار و شام.
جلوی این موارد ستونهایی کشیده بودو تاریخ هر روز را یادداشت کرده بود و هرشب بعد از محاسبه ی کارهایش جدول را علامت می زد.من وقتی جدول را دیدم ،به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم؛به یاد آن اندام لاغر و نحیفش که چند تکّه استخوان بود.به یاد آن روزه های مداوم و افطاری های ساده.به یاد نماز شبهای طولانی و بی صدایش،به یاد گریه های او در سجده هایش و دعاهایی که در حق امام داشت.زینب در عمل،تک تک آن جدول خودسازی و خیلی چیزهای دیگری که در آن جدول نیامده بود را رعایت می کرد.
#نویسنده_معصومه_رامهرمزی
#ادامه_دارد...
🌀مارا به دوستانتون معرفی کنید🌀