eitaa logo
🇵🇸فَـدائیانِ مَهدے عَج🇦🇫
830 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
825 ویدیو
71 فایل
کاردیگری‌ازدست‌این‌خادم‌بی‌دست‌وپابرمی‌آید؟ حالاکه‌رسیده‌ام‌به‌بودنت حالاکه‌صاحب روزگارم‌شده‌ای! حالاکه‌آرزوی‌شیخ‌الائمه،سهم‌من‌شده‌است کاش‌بتوانم"صادقانه"خدمتگزارت باشم _کپی محفل با ذکر منبع _کپی روزمرگی ممنوع بفرمایید https://daigo.ir/secret/21128380
مشاهده در ایتا
دانلود
AudioCutter_AudioCutter_روایت_اول(3).mp3
2.72M
𝗣𝗮𝗿𝘁 𝟭 . . سـریـع‌الـعبره اول ، ب ِ ط ُ از‌ بـالـای‌‌ دارالعـماره‌ سـلـام . . مسلم تنها بود . ‌. مسلم اقتدا به تنهاترین مولای خود ، عمویش علی کرده بود تمام حرف کوبیده شدن پلک های نگرانش به هم ، این بود ؛ برسانید به حسین با زنان و دختر بچه ها به سمت کوفه نیاید ، این کوفی ها مرام و مروتِ میهمان نوازی ندارند . ‌. بر سر دارالعماره شد سرم از تن جدا یا حسین(ع) کوفه میا . .
AudioCutter_روایت_دوم(3).mp3
1.62M
𝗣𝗮𝗿𝘁 𝟮 . . سـریـع‌الـعبره دوم ، ب ِط ُ از‌ خـاک‌ کـربـلا‌ سـلـام . . خاک ِ سرد ِ نینوا . . با بازی و خنده ی دختر بچه ها و خنده های کودک شش ماهه به گرمی نشست . . حسین بود ، همانی که منتظر دیدنش نشسته بودند . .