هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا «چهارشنبه»
#پشت درخت سیب خودمو #قایم کردم
داشت بهم نزدیک میشد که #سیب سرخی رو برداشتم و #پیشونیش رو نشونه گرفتمو #پرتااااب
مستقیم خورد تو هدف و از پشت #افتاد روی زمین، از فرصت استفاده کردمو #پریدم روی شکمش که داد زد:
_ آیسووووو برو کنار میکشمتتت
#قهقهه ای سر دادم و یه کشیده توی #گوشش زدم که فریاد زد:
_ برو گمشوووو
ایندفعه #ترسیده عقب عقب رفتم و #بیلی که کنارم بود رو پرت کردم که محکم خورد به #شکمش
به عقب چرخیدم و خواستم بدوم که محکم خوردم توی یه #درخت و جیغی کشیدم
به طرفم اومد و #محکم چسبوندم به درخت و گفت:
_ حالا وقتشه تلافی کنم
#ترسیده نگاهش کرد که یه سیلی بهم زد و دستمو گرفتو به سمت در #حیاط برد
#جلوی در پرتم کرد زمین و در رو باز کرد تا بندازتم بیرون که #بابا وارد خونه شد و #متعجب به ما دوتا نگاه کرد...
https://eitaa.com/joinchat/370016425Cba56eae0ad
#دختره_با_نامزدش_تو_خونه_تنها_ان 🤣😱
#دیوونه_بازیای_این_دوتا_فقط 🤣🤣💔
#بدووو_زودی_عضو_شو_ پارت_واقعیه...!
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا «چهارشنبه»
#پشت درخت سیب خودمو #قایم کردم
داشت بهم نزدیک میشد که #سیب سرخی رو برداشتم و #پیشونیش رو نشونه گرفتمو #پرتااااب
مستقیم خورد تو هدف و از پشت #افتاد روی زمین، از فرصت استفاده کردمو #پریدم روی شکمش که داد زد:
_ آیسووووو برو کنار میکشمتتت
#قهقهه ای سر دادم و یه کشیده توی #گوشش زدم که فریاد زد:
_ برو گمشوووو
ایندفعه #ترسیده عقب عقب رفتم و #بیلی که کنارم بود رو پرت کردم که محکم خورد به #شکمش
به عقب چرخیدم و خواستم بدوم که محکم خوردم توی یه #درخت و جیغی کشیدم
به طرفم اومد و #محکم چسبوندم به درخت و گفت:
_ حالا وقتشه تلافی کنم
#ترسیده نگاهش کرد که یه سیلی بهم زد و دستمو گرفتو به سمت در #حیاط برد
#جلوی در پرتم کرد زمین و در رو باز کرد تا بندازتم بیرون که #بابا وارد خونه شد و #متعجب به ما دوتا نگاه کرد...
https://eitaa.com/joinchat/370016425Cba56eae0ad
#دختره_با_نامزدش_تو_خونه_تنها_ان 🤣😱
#دیوونه_بازیای_این_دوتا_فقط 🤣🤣💔
#بدووو_زودی_عضو_شو_ پارت_واقعیه...!
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا «چهارشنبه»
#پشت درخت سیب خودمو #قایم کردم
داشت بهم نزدیک میشد که #سیب سرخی رو برداشتم و #پیشونیش رو نشونه گرفتمو #پرتااااب
مستقیم خورد تو هدف و از پشت #افتاد روی زمین، از فرصت استفاده کردمو #پریدم روی شکمش که داد زد:
_ آیسووووو برو کنار میکشمتتت
#قهقهه ای سر دادم و یه کشیده توی #گوشش زدم که فریاد زد:
_ برو گمشوووو
ایندفعه #ترسیده عقب عقب رفتم و #بیلی که کنارم بود رو پرت کردم که محکم خورد به #شکمش
به عقب چرخیدم و خواستم بدوم که محکم خوردم توی یه #درخت و جیغی کشیدم
به طرفم اومد و #محکم چسبوندم به درخت و گفت:
_ حالا وقتشه تلافی کنم
#ترسیده نگاهش کرد که یه سیلی بهم زد و دستمو گرفتو به سمت در #حیاط برد
#جلوی در پرتم کرد زمین و در رو باز کرد تا بندازتم بیرون که #بابا وارد خونه شد و #متعجب به ما دوتا نگاه کرد...
https://eitaa.com/joinchat/370016425Cba56eae0ad
#دختره_با_نامزدش_تو_خونه_تنها_ان 🤣😱
#دیوونه_بازیای_این_دوتا_فقط 🤣🤣💔
#بدووو_زودی_عضو_شو_ پارت_واقعیه...!
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا «چهارشنبه»
#پشت درخت سیب خودمو #قایم کردم
داشت بهم نزدیک میشد که #سیب سرخی رو برداشتم و #پیشونیش رو نشونه گرفتمو #پرتااااب
مستقیم خورد تو هدف و از پشت #افتاد روی زمین، از فرصت استفاده کردمو #پریدم روی شکمش که داد زد:
_ آیسووووو برو کنار میکشمتتت
#قهقهه ای سر دادم و یه کشیده توی #گوشش زدم که فریاد زد:
_ برو گمشوووو
ایندفعه #ترسیده عقب عقب رفتم و #بیلی که کنارم بود رو پرت کردم که محکم خورد به #شکمش
به عقب چرخیدم و خواستم بدوم که محکم خوردم توی یه #درخت و جیغی کشیدم
به طرفم اومد و #محکم چسبوندم به درخت و گفت:
_ حالا وقتشه تلافی کنم
#ترسیده نگاهش کرد که یه سیلی بهم زد و دستمو گرفتو به سمت در #حیاط برد
#جلوی در پرتم کرد زمین و در رو باز کرد تا بندازتم بیرون که #بابا وارد خونه شد و #متعجب به ما دوتا نگاه کرد...
https://eitaa.com/joinchat/370016425Cba56eae0ad
#دختره_با_نامزدش_تو_خونه_تنها_ان 🤣😱
#دیوونه_بازیای_این_دوتا_فقط 🤣🤣💔
#بدووو_زودی_عضو_شو_ پارت_واقعیه...!