eitaa logo
{نـٰامـہ‌ای‌نـٰاشــنـٰاس²🤞}
118 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
640 ویدیو
3 فایل
سلام کانال قبلیمون مسدود شده تا یکماه این کانالمون نیاز به حمایت داره🥺💔👋
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«شنبه»
جیغ زدم: آرکان چرا منو دزدیدی؟ داریم کجا میریم؟ خندید و جواب داد: خب دارم میدزدمت اونم تو دریا رویِ کشتی! بعد هم بلند شد و گفت: حواست به کشتی باشه تا برگردم! با حیرت گفتم: من که بلد نیستم این کشتی رو برونم! یک وقت تصادف میکنیم صدای خندش اومد و گفت: یاد میگیری فقط کافیه به کشتی هایی که از رو به رو میان نخوری! حالا قهوه برات درست نمیکنم لیموناد هست، میخوری؟ داد زدم: هیچی نمیخوام تورو خدا بیا من بلد نیستم اینو برونم! چرا انقدر خونسردی؟ قهوه به دست اومد و گفت: کاپیتان خوبی میشی! با حرص گفتم: قهوه رو بزار کنار بیا سرِ جات این فَرمون رو بگیر! با خنده گفت: اون فرمون نیست سُرکانِ! فقط نگاش کردم که غش غش زد زیرِ خنده! وقتی میخدید خوشگل تر میشد! پوزخندی زدم و گفتم: بالاخره که برمیگردیم و منم به جُرم آدم ربایی ازت شکایت میکنم ! آرکان با خونسردی گفت: ما برنمیگردیم! به اندازه 2 هفته آب و غذا داریم، دریا هم هر جا که خواست میتونه ما رو ببره! برگشتم و نگاهم به کشتیه دیگه ای که داشت از جلوی کشتیمون رد میشد افتاد! داد زدم: آهــای کـمــک به من کــمــک کنــیــد! خیلی خونسرد گفت: بیخودی داد نزن کسی صدات رو نمیشنوه آیلین خانم، 2 هفته مهمونِ منی ! بدون توجه بهش ، رو به کشتیه رو به رو داد زدم: کســی صدای منو مـیـشنوه؟ با خنده گفت: باشه خب با هم داد میزنیم! بلند تر از من داد زد: مــن ایــن خـانــم رو دوســت دارم خــیلــی مـیــخــوامش! https://eitaa.com/joinchat/4120379555Cb52d169d51 " رمان گل‌سرخ " زن‌و‌شوهر‌دیونه‌تا‌حالا‌دیدی؟ ندیدی؟بیااینجاببین!👆🏻😂
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«شنبه»
جیغ زدم: آرکان چرا منو دزدیدی؟ داریم کجا میریم؟ خندید و جواب داد: خب دارم میدزدمت اونم تو دریا رویِ کشتی! بعد هم بلند شد و گفت: حواست به کشتی باشه تا برگردم! با حیرت گفتم: من که بلد نیستم این کشتی رو برونم! یک وقت تصادف میکنیم صدای خندش اومد و گفت: یاد میگیری فقط کافیه به کشتی هایی که از رو به رو میان نخوری! حالا قهوه برات درست نمیکنم لیموناد هست، میخوری؟ داد زدم: هیچی نمیخوام تورو خدا بیا من بلد نیستم اینو برونم! چرا انقدر خونسردی؟ قهوه به دست اومد و گفت: کاپیتان خوبی میشی! با حرص گفتم: قهوه رو بزار کنار بیا سرِ جات این فَرمون رو بگیر! با خنده گفت: اون فرمون نیست سُرکانِ! فقط نگاش کردم که غش غش زد زیرِ خنده! وقتی میخدید خوشگل تر میشد! پوزخندی زدم و گفتم: بالاخره که برمیگردیم و منم به جُرم آدم ربایی ازت شکایت میکنم ! آرکان با خونسردی گفت: ما برنمیگردیم! به اندازه 2 هفته آب و غذا داریم، دریا هم هر جا که خواست میتونه ما رو ببره! برگشتم و نگاهم به کشتیه دیگه ای که داشت از جلوی کشتیمون رد میشد افتاد! داد زدم: آهــای کـمــک به من کــمــک کنــیــد! خیلی خونسرد گفت: بیخودی داد نزن کسی صدات رو نمیشنوه آیلین خانم، 2 هفته مهمونِ منی ! بدون توجه بهش ، رو به کشتیه رو به رو داد زدم: کســی صدای منو مـیـشنوه؟ با خنده گفت: باشه خب با هم داد میزنیم! بلند تر از من داد زد: مــن ایــن خـانــم رو دوســت دارم خــیلــی مـیــخــوامش! https://eitaa.com/joinchat/4120379555Cb52d169d51 " رمان گل‌سرخ " زن‌و‌شوهر‌دیونه‌تا‌حالا‌دیدی؟ ندیدی؟بیااینجاببین!👆🏻😂
هدایت شده از بنر های تبادلات آدرینا«شنبه»
جیغ زدم: آرکان چرا منو دزدیدی؟ داریم کجا میریم؟ خندید و جواب داد: خب دارم میدزدمت اونم تو دریا رویِ کشتی! بعد هم بلند شد و گفت: حواست به کشتی باشه تا برگردم! با حیرت گفتم: من که بلد نیستم این کشتی رو برونم! یک وقت تصادف میکنیم صدای خندش اومد و گفت: یاد میگیری فقط کافیه به کشتی هایی که از رو به رو میان نخوری! حالا قهوه برات درست نمیکنم لیموناد هست، میخوری؟ داد زدم: هیچی نمیخوام تورو خدا بیا من بلد نیستم اینو برونم! چرا انقدر خونسردی؟ قهوه به دست اومد و گفت: کاپیتان خوبی میشی! با حرص گفتم: قهوه رو بزار کنار بیا سرِ جات این فَرمون رو بگیر! با خنده گفت: اون فرمون نیست سُرکانِ! فقط نگاش کردم که غش غش زد زیرِ خنده! وقتی میخدید خوشگل تر میشد! پوزخندی زدم و گفتم: بالاخره که برمیگردیم و منم به جُرم آدم ربایی ازت شکایت میکنم ! آرکان با خونسردی گفت: ما برنمیگردیم! به اندازه 2 هفته آب و غذا داریم، دریا هم هر جا که خواست میتونه ما رو ببره! برگشتم و نگاهم به کشتیه دیگه ای که داشت از جلوی کشتیمون رد میشد افتاد! داد زدم: آهــای کـمــک به من کــمــک کنــیــد! خیلی خونسرد گفت: بیخودی داد نزن کسی صدات رو نمیشنوه آیلین خانم، 2 هفته مهمونِ منی ! بدون توجه بهش ، رو به کشتیه رو به رو داد زدم: کســی صدای منو مـیـشنوه؟ با خنده گفت: باشه خب با هم داد میزنیم! بلند تر از من داد زد: مــن ایــن خـانــم رو دوســت دارم خــیلــی مـیــخــوامش! https://eitaa.com/joinchat/4120379555Cb52d169d51 " رمان گل‌سرخ " زن‌و‌شوهر‌دیونه‌تا‌حالا‌دیدی؟ ندیدی؟بیااینجاببین!👆🏻😂