هدایت شده از بنرهای تبادلات آدرینا«سه شنبه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️📕♥️📕♥️📕♥️📕♥️📕
📕♥️📕♥️📕♥️📕♥️📕
♥️📕♥️📕♥️📕♥️📕
📕♥️📕♥️📕♥️📕
♥️📕♥️📕♥️📕
📕♥️📕♥️📕
♥️📕♥️📕
📕♥️📕
♥️📕
📕
📕رمان عشق و پلیس♥️
#Part_4
با آهنگ همخونی میکردم...
که یهو با صدای زنک گوشی آهنگ رو کم کردم.. عه مامانمه!
_الو جانم مامان؟
+سلام آرزو کجایی دیر کردی!
_دارم میام تو راه نازنین رو دیدم با هم حرف زدیم دیر شد.
+باش منتظرتم!
....
عه این آهنگه:
آروم میکنی حال بد منو میدونی تو تکی آروم جون من.
چشام خیره به چشای تو میشه عاشقت میشم تو نگات درمون من...
خب بزار بزنمش از اول دابسمش بگیرم باهاش. بعد گوشیمو تنظیم کردم...
ـ ـ ـ
خب رسیدم خـونه. شانس مارو تروخدا کلید همرام نیس! ¡
دیندندنگ، دیندندنگ...
+بله؟
پوزخند کوچیک و شیطونی زدم
_ خانم با ارض تسلیت باید بگم دخترتون رفته زیر تریلی و کتلت شده!!
مامانم جیغی کشید و نتونستم خودم و نگه دارم و زدم زیر خنده.
در رو باز کرد و رفتم داخل ولی با صحنه ای که دیدم...
ادامه دارد...
📕به قلم نیایش♥️
به نظرت چه اتفاقی افتاده؟ فکر میکنی آخرین شوخی آرزو با مامانش بوده؟
ادامه در چنل زیر:
@Eshghvpoolis_1401
کپی ممنوع🌱