4.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به این آقا بگید حرف از رفتن نزنه؛ قلبم گرفت؛ والله قلبم گرفت
جمله یادگار مانده از جانباز شهید، زرین قلم که چند روز پیش به جمع همرزمان شهیدش پیوست #عند_ربهم_یرزقون
خداوند توفیق سربازی ولایت و جانبازی در راه اسلام عزیز رو نصیب همه ما بگردانه، عجب صحنهای رو از خودش به یادگار گذاشت این شهید
دریافت داغترین کلیپ های سیاسی در کانال #خبرهای_داغ_سیاسی👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1655832592Cd30cd51591
⭕️ کلا عادت کرده بودم به چککردن کانال های اخبار سوریه... خبر آمد گروهی در سوریه شهید شدند مثل همیشه با کمی نگرانی از کنارش گذشتم... به خودم گفتم الان ۳۴ روز است رفته بعیده به این زودی اتفاقی براش بیفته...
بیخیال شدم و نمازمغربم را قامت بستم
بین دو نماز داشتم با خودم فکر میکردم من همه توانم مثل پدر شهید علی منیف اشمر که خبر شهادت فرزندش را از تلویزیون شنید و فقط گفت ربنا تقبل منا هذا القربان عمل کنم؟
تلفنم زنگ خورد... امین که مدت ها بود با من تماس نگرفته بود خیلی سرحال حال و احوال کرد و پرسید: راستی تویی تیر و طایفه تان سعید دارید؟
گفتم چطور؟زنده است؟پدرمه!
با تته پته گفت آره امروز دیدمش پیش نماز بود
گفتم امین! تو توی تعاون هستی مدتهاست به من زنگ نزدی معلومه برای پدرم اتفاقی افتاده...
پیچوند اما من پیش خودم گفتم ربنا تقبل منا هذا القربان...
فردا صبحش عبدالله زنگ زد و گفت عباس بابات عاشورایی شد! این شاید رسمی ترین خبری بود که بهم دادند... و بعد از آن من باید خبر را به همه می رساندم... و چه کار سختی بود...
فدای دل سوخته ات یا زینب کبری...
پ/ن: این فیلم آخرین تصاویر زنده پدرم است همراه با شهید شیخ جابر زهیری که خونشان با هم آمیخت و کنار هم بال باز کردند...
یادداشتی از فرزند شهید سعید سیاح طاهری به مناسبت سالگرد شهادت پدرش
#عند_ربهم_یرزقون