مواجهه دو جریان با کارنامه دولتهای خود
🔰 جبهه انقلاب به رئیسی افتخار میکند مدعیان اصلاحات دولت خود را گردن نمیگیرند
🔸مقایسه واکنشها و مواضع جناحها و جریانات سیاسی و به خصوص حامیان هر دولت نسبت به عملکرد هرکدام از دولتها در پایان دوره مسئولیتشان یک معیار و سنجه خوب برای بررسی میزان موفقیت آن دولتها به شمار میآید.
🔸در همین راستا بررسی مواضع و واکنش جبهه انقلاب نسبت به دولت شهید رئیسی در مقابل واکنش و موضع مدعیان اصلاحات در قبال دولت روحانی میتواند به خوبی صدق گزاره موفقیت شهید رئیسی و ورشکستگی دولت روحانی را نشان دهد.
🔻مدعیان اصلاحات گرچه از ابتدای روی کار آمدن دولت روحانی با تحلیل شرایط و تلقی عدم موفقیت وی، سعی در جدا نشان دادن خود از وی با استفاده از تعابیری همچون «رحم اجارهای اصلاحطلبان»، «فرزندخوانده اصلاحات»، «دولت تصادفی»، «دولت یکمیلیونی»، «دولت پوپولیستی»، «دولتقرضی»، «دولت حسینقلیخان» و «بیشناسنامهترین دولت» داشتند ولی به خصوص در دولت دوم روحانی با سکوتی ناشی از شرم در قبال عملکرد وی، علیرغم حضور پررنگ و سهم زیاد در عملکرد بد این دولت، سعی در تبرئه خود نسبت به عملکرد روحانی داشتند.
🔸آنان چه در کوران آبان ۹۸، چه در قبال دیگر تصمیمات نسنجیده و اسفناک دولتهای یازدهم و دوازدهم و از همه مهمتر در پایان دوران هشتساله دولت روحانی یا از خود احاله مسئولیت کرده یا سیاست سکوت را در پیش گرفتند.
🔸مدعیان اصلاحات در حالی خود را طلبکار و منتقد شرایط کشور معرفی می کنند که بیش از هر جریان دیگری برای حداقل ۳۲ سال سکان اداره کشور را برعهده داشتند و در فراری به جلو و ناشی از دورویی، با حمله به دوره ای که مجموعا کمتر از ۱۱ سال عهده دار مسند اداره کشور بوده است همه ناکامی ها را به این دوره منتسب کرده و در برابر ۳۲ سال عملکرد خود، سکوت می کنند.
🔸اگر انصاف و اخلاق در این طیف افراد معنی داشت آنان باید شکرگزار دولت سیزدهم بهخاطر دور کردن کشور از پرتگاه و وضعیتی باشند که خود در طی هشت سال دولت روحانی به وجود آوردند. طنز تلخ دوران ما این است که رفوزگان دولت روحانی ادعای معلمی دارند.
🔰 خودتحقیری راهحل نیست
👤 #سعداالله_زارعی
🔸بارها نوشته شده که در اداره کشور دو نگاه موازی وجود دارد و این از ابتدای انقلاب اسلامی بوده است. یک نگاه این است که این کشور در درون توانایی مادی و انسانی برای اداره بهینه و تمام و کمال خود را دارد، کافی است که در بالفعل شدن امکانات و استعدادهای فراوان آن اعتقاد راسخ وجود داشته باشد و به انجام آن اهتمام لازم صورت گیرد. این البته به معنای نادیده گرفتن ظرفیتهای خارج از کشور و پیوند زدن آنها با منافع ملی نیست. وقتی از منافع ملی صحبت میکنیم، محیط خارجی بخشی از میدان تأمین منافع ملی است نه در مقابل آن و لذا صحبت کردن از منافع ملی، پیوند زدن توانمندیهای داخلی و ظرفیتهای خارجی است.
🔸یک نگاه هم این است که اداره کشور نیازمند انطباق سیاستها و اقدامات داخلی با سیاستها و اهداف طرفهای خارجی و بهطور خاص قدرتهای بینالمللی است. در این نگرش هرگونه مغایرت هدفگذاریهای داخلی با سیاستهای قدرتهای خارجی در نقطه مقابل منافع ملی دیده میشود و این در حالی است که همان قدرتهای خارجی ضمن توجه به تواناییهای مادی و انسانی داخلی خود، به محیط پیرامونی و حتی محیط دوردست بهعنوان ظرفیت نگاه میکنند و در عین حال هیچگاه برای دست یافتن به منابع خارجی از اصول و ارزشهای خود چشم نمیپوشند و به آن دست هم مییابند.
🔸نگاه اول یک نگاه فرصتساز و تهدیدزدا میباشد و انقلاب اسلامی آن را تجربه کرده است. حضرت امام خمینی به ملتها، مستضعفان، مسلمانان و کشورهایی که داعیه استکباری و استیلاطلبانه ندارند، بهعنوان فرصت نگاه میکردند و البته پیش از آن، ایران اسلامی و ملت عزیز آن را فرصت بزرگ دانست، و به قدر دانستن آنها توصیه میکردند.
🔸اما یک نگاه این است که ملت ایران نمیتواند و نباید در راه تغییر جهانی کاری کند. در این منظر قدرت تعریف شناخته شدهای دارد و همان چیزی است که در ادبیات جهانی بهعنوان هنجار قدرت پذیرفته شده است. از این منظر ایران برای آنکه مسائلش حل شود ـ که درباره «مسائل» آن هم مبالغه زیاد صورت میگیرد ـ باید با قدرتهای زورگو مسئله نداشته باشد. اگر مسئله داشت، همه چیزش نابود میشود!
🔸ما باید در پیوند با کشورهای مختلف در چهار قاره جهان بر توانمندیهای خود بیفزائیم تا فکر تضعیف ایران را از بین ببریم. نباید برای جلب همراهی قدرتهایی که قسم خوردهاند تا نابودی ما از پای ننشینند، ملت خود را تحقیر کنیم و توانایی فراوان آن در اداره عزتمندانه خود ناچیز بشماریم که البته چنین تلاشی در کشور امام حسین علیهالسلام پذیرش ندارد.
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب / حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 میدان نبرد عقیدتی را واگذار نکنیم!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸حضور برخی از سران هالیوود و اعضای هیئترئیسه آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا در اسفند 1387، بحث و سؤالات بسیاری را در محافل گوناگون سینمایی و غیر سینمایی برانگیخت.
🔸یکی از همین حضرات هالیوودی که در به اصطلاح «هماندیشی بازاریابی خانه سینما» شرکت کرد، بیرو دربایستی گفت که با توجه به وجود 30000 سالن سینما فقط در آمریکا و دهها هزار سالن سینما در سایر کشورها (وابسته به کمپانیهای آمریکایی) چه تجربهای را میتواند به سینمای ایران که فقط 300 سالن دارد، منتقل نماید، در حالی که بسیاری از این سالنها هم از استاندارد لازم برخوردار نیستند؟!
🔸و یکی دیگر از همین آقایان در مقابل سؤال یکی از فیلمسازان خوش خیال ایرانی در آن جلسه مبنی براینکه چگونه سینمای ایران میتواند در اروپا و آمریکا بازار پیدا کند، با تحقیر گفت که شما اول در داخل کشور خودتان و در میان مخاطبان ایرانی، برای فیلمهایتان تماشاگر پیدا کنید و بعد به فکر خارج کشور بیفتید! او سپس به این نکته اشاره داشت که از وضعیت بحران تماشاگر در ایران خبر داشته و مطلع است که فیلمهای سینمای ایران، بیننده چندانی ندارند!!
🔸اما به هرحال گروهی از شیفتگان هالیوود در داخل کشور، از حضور فیلمسازان آمریکایی در ایران ابراز شادی و شعف نمودند و متاسفانه یکی از همین سرخوشان در یکی از همان جلسات خانه سینما با هالیوودیها کلی هم ابراز ارادت و کرنش کرد و آبرو از سینما و سینماگر ایرانی برد (که همین عمل وی مورد اعتراض برخی از همکارانش قرار گرفت) و از این که افتخار پیدا کرده بود تا به حضور آنها شرفیاب شود، سر برآسمان سایید.
🔸اما در میان همه این اظهار نظرها و ابراز عقیدهها، به نظر آمد که اساس هدف و مقصود سفر هیئتهالیوودی به ایران را از خلال صحبتهای سید گانیس (رئیس آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا و مهمترین عضو هیئت یاد شده) در یکی از جلسات برگزار شده در خانه سینما میتوانستیم دریافت کنیم.
🔻وی در طی آن جلسه و در بین سخنان خود ضمن اشاره به سفر قبلی هیئت فوق به ویتنام و تلاش در جهت اصلاح سیستم صدابرداری سینمای آن کشور با اعزام یک هیئت تخصصی تر، گفت که سینمای ایران به لحاظ تکنیک و فنآوری، کمبود چندانی ندارد که هالیوود بتواند در رفع آن اقدام نماید و تاکید کرد که سینماگران ایرانی خود از تکنیک بالایی برخوردار هستند.
🔸سید گانیس در ادامه صحبتش گفت که آنچه بیش از هر موردی موجب سفر هیئت هالیوودی به ایران گشت، این بود که چند سالی بود تاثیر سینمای مشرق زمین بر هالیوود و سینمای آمریکا و بالتبع آمریکاییها بارز شده بود (که قطعا از نظر سردمداران آمریکا، موضوع خوشایندی نیست) و آنها آمدهاند تا به طور مستقیم دریابند چه عوامل و عناصری در ایران و دیگر کشورهای شرقی، موجبات این تاثیر را فراهم آورده است!
🔰عضو کمیسیون انرژی مجلس از سابقه فساد تیم زنگنه در پرونده کرسنت گفت
🔸مالک شریعتی عضو کمیسیون انرژی مجلس درباره سابقه قدیمی رسیدگی قضایی به فساد پرونده کرسنت نوشت:
🔻سال ۹۱ شعبه ۸۰ کیفری، پرونده کرسنت را بررسی و برخی متهمان از جمله اعضای هیاتمدیره وقت شرکت نفت که امضاکننده قرارداد و الحاقیه ششم از طرف زنگنه بودند را محکوم میکند که در تجدیدنظر و دیوان عالی هم تایید میشود.
🔻پس از ناتوانی کرسنت در سپردن ضمانت بانکی، قرارداد در حال فسخ بود که ترقیجاه با دریافت رشوه ۱.۸ میلیون دلاری از ضیاءجعفر مدیرعامل شرکت کرسنت وارد شده و با پرداخت رشوه به منشی وزیر، جلسه ملاقاتی برای جعفر با زنگنه هماهنگ میکند که پس از تکرار این جلسات، الحاقیه ششم با حذف منافع ایران امضا میشود!
🔻این رسیدگیهای قضایی زمان دبیری جلیلی در شعام، در حال تکمیل و پرونده شکایت بینالمللی کرسنت در حال صدور رای به نفع ایران بود که سال ۹۲، روحانی رئیس جمهور و زنگنه مجددا وزیر نفت شد، برخی متهمان گذشته را بازگرداند. لذا شرایط معکوس و ایران به پرداخت ۲.۴ میلیارد دلار جریمه محکوم شد.