🔎الگوی قصاص و اجرای عدالت با پیوست رسانهای
▫️روایت جنایت و #اقناع_افکارعمومی برای تبیین و توجیه عدالت و قضاوت دادگاه در عصر ارتباطات و رسانه، بسیار حیاتی است. در موقعیتی هستیم که بدلیل فشار رسانههای معاند و ضعف حافظه تاریخی ما ممکن است جای جلاد و شهید بتدریج یا دفعتا حتی عوض شود. شرایطی که دوسه سال پیش برای نویدافکاری رقم خورد را یادمان نرفته که چگونه وصف و عنوان قاتل از پسوند و پیشانی او #سانسور شد و وجه کمرنگ کشتی گیر بودنش #برجسته_سازی گردید.
▫️اما در جریان دو قصاص اخیر که صورت گرفت، الگویی در رسانههای ما عملیاتی شد که #پیشرفت_کنشگری را در سپهر رسانه ای کشور، تا حدودی نشان میداد. هرچند که تکثر سکوهای انتشار و تنوع بسترهای کنشگری و #ارتقای_محتوای_پدافندی و توجیه و تمرکز سکوهای مرجع(همچون اقلیتی نخبگان و علما که بافهم نادقیق میدان، به رسانه های معاند پاس گل میدهند)هنوز هم جای کار و پیشرفت دارد.
1️⃣ استدلال و اعتبار شناختی: مناظره ای برای پاسخ به شبهات مطرح در فضای مجازی ترتیب داده شد تا مشروعیت بخشی توییتری و فانتزی در پوشش فقه و حقوق و اخلاق خنثی شود.(هرچند کم و لاغر بود)
2️⃣ اقناع و القای فراگیری: نمونه های مشابه قصاص و عملکرد پلیس در خارج کشور و خصوصا کشورهای مدعی و معاند، منعکس شد.
3️⃣ اسکات و مچ گیری: موارد مشابه قصاص، بنفع سلبریتی های مدعی و مخالف، بازنشر شد. افرادی که از قصاص سارق گردنبند خود نگذشتند و پای #احترام_قانون و #امنیت_مردم را وسط کشیدند!
4️⃣ بیان عمق فاجعه از زبان سوژه(جدال اعتراف): عمق فاجعه از زبان خود قاتل در دادگاه و مراحل بازپرسی اش پخش گردید و شبهه مظلومیت و احتمال اسطورگی اش را مرتفع کرد.
5️⃣ همذات پنداری و تمرکز بر ابعادعاطفی: مظلومیت مقتول و خانواده داغدارش به تصویر کشیده شد و تایید عاطفی قانون را ارتقا داد یا حداقل غلیان های مجازی معکوس را خنثی کرد.
6️⃣ همراه سازی و اعتبار اجتماعی: روایت و شرح ماوقع از زبان شاهدان ماجرا تدوین و منعکس شد و همراهی افکارعمومی با اجرای قانون قصاص را تصویرسازی کرد.