یکی ازویژگی هایی که ایشان داشت این بود.
که تو#کارفرهنگی به شدت به کسایی که هیچ کس حسابشون نمیکرد بهامیداد وحسابشون میکرد.
یک بار پسری بودکلاس سوم راهنمایی
درس نمیخواند.
بهش گفت اگه قبول بشی برات موتورمیخرم
اوهم و جوری درس خوندتاقبول شدوشهید🥀 به قولش عمل کرد.
روی#بچه هاخیلی حساس بودم
یکی ازبچه هاتجدیدآورد،دینارآبادثبت نامش نمیکردند
شهید مصطفی صدرزاده🥀 آوردش مدرسه کهنزاسمش روبنویسند...
گفتن نمیشه
چون خونه اش کهنزنیست.
ایشان هم رفت به بنگاهی یک پولی دادوگفت یک سندی بدیدکه خونه اش کهنزه وبعداسمش رونوشتند.
#حتی برای بچه ها..لباس هم میخرید
یامثلا اون زمان که هیچ کس تفنگ بادی نداشت ازجیب خودش برای بچه هاتفنگ بادی میخرید...
دوستامش سربه سرش میذاشتند وبهش میگفتند#اسپانسرپایگاه.
خودش میگفت من میرم بین فامیل گدایی میکنم،پول جمع میکنم میارم برای مسجدخرج میکنم.😁
آن موقع هاکه ازکلاسیناخبری نبود❗️
آنهابه عنوان کارفرهنگی،کلاس های تابستانه طرح میثاق روبرگزارمیکردند
که برکتش بیشتربرای خودشان بود تابچه ها...