♦️ #یاران_روحانی دوباره می آیند؟!
🔹️این ها کاندیداهای حامی دولت روحانی هستند که 7 سال برای مردم عزیز ایران گرانی، بی پولی، بیکاری، جنگ و سختی آوردند!
🔹️اینها همانهایی هستند که با حمایت از شخصی مثل روحانی، کشورمون رو تا لبه پرتگاه اقتصادی بردند و #اقتدار_اقتصادی کشور رو با عدم حمایت از جوانان وطن، تضعیف کردند.
به نظر اینها جمع شده اند تا دوباره سرکار بیایند و میخ آخر رو به تابوت اقتصاد کشور بزنند!
آری
اینها یاران روحانی هستند
#انتخابات_98
🔴 بقای روحانی
🔻چرا #روحانی به سیم آخر زده؟
🔹دکتر ویلیام گلاسر، بنیانگذار «تئوری انتخاب»، می گوید انسان ها 5 نیاز اصلی دارند که عدم ارضای هر یک از آنها می تواند او را دچار نارضایتی کند. او می گوید انسان 5 نیاز اساسی دارد که باید آن نیازها را رفع کند: بقا، قدرت، عشق، آزادی و تفریح.
🔸تمایل به «ادامه داشتن» و «بقا» در همه انسان ها وجود دارد. اینکه انسان دوست دارد همیشه وجود داشته باشد و هر آنچه زندگی و امنیت و منافعش را تهدید کند برایش نامطلوب است. نیاز به بقا فقط در مسئله «زنده بودن» نیست. ثروتمندی که از ترس آینده، خساست به خرج می دهد در واقع بدنبال بقای خود است. بهمین علت یکی از دلایل زادوولد در حیوانات و انسان ها و ادامه نسل ها، همین نیاز به بقاست. انسان دوست دارد ادامه داشته باشد.
🔹در ایام اخیر؛ هرچه که به انتخابات نزدیک می شویم رئیس جمهور تندتر و رادیکال تر می شود؛ عصبی شده و مواضع شدیدتر می گیرد. اظهارات تند و ساختارشکنانه پرزدینت را باید روانشناسی سیاسی کرد. واقعیت ماجرا چیست؟
🔸روحانی می داند حتی اگر #انتخابات_مجلس آینده، یک مجلس صددرصد انقلابی علیه او تشکیل شود وی را استیضاح نخواهد کرد. چون مجلس آینده مرداد 99 تشکیل خواهد شد و عملاً تا انتخابات ریاست جمهوری 1400، قریب 7-8 ماه فاصله است و جهت حفظ امنیت و ساختار کشور دست به حذف و استیضاح روحانی نخواهد زد. پس از چه می ترسد؟
🔹رؤسای جمهور ایران، هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدی نژاد، هر سه در سال های پایانی ریاست شان، ترسِ از دست دادن قدرت و منزوی شدن، به شدت آنان را آزرده خاطر می کرد. هر سه تمایل داشتند ادامه داشته باشد.
1️⃣ مثال اول؛ عطاءالله مهاجرانی معاون پارلمانی و حقوقی هاشمی رفسنجانی در سال 73 – 74 مسئله ای را طرح کرد برای تغییر قانون اساسی و تمدید ریاست جمهوری؛ طرحی که نتیجه آن «مادام العمر شدن هاشمی» بود. خیلی از سیاسیونِ راست و چپ هم بدشان نمی آمد اما رهبر انقلاب آن را نقش برآب کرد.
2️⃣ مثال دوم؛ سیدمحمد خاتمی برای ادامه آنچه که «توسعه سیاسی» گفته می شد یا همان ادامه گفتمان اصلاحات، در حمایت از مصطفی معین، نامزد ریاست جمهوری نهم در سال 84 هم بیانیه داد و هم احزاب و تشکل های موسوم به اصلاح طلب را برای معین بسیج کرد اما معین کمتر از 4 میلیون رأی آورد. خاتمی با آنکه رئیس جمهور بود در دور دوم از هاشمی رفسنجانی در مقابل محمود احمدی نژاد هم حمایت کرد اما او هم شکست خورد!
3️⃣ مثال سوم؛ محمود احمدی نژاد برای بقای خود در قدرت و ادامه گفتمان خود، سعی کرد همانند مدل «پوتین - مدودوف» در روسیه، اسفندیار رحیم مشایی را به قدرت برساند. وی در اقدامی خلاف قانون –که مجری انتخابات نباید از هیچ نامزدی حمایت کند- و در اقدام خلاف شأن رئیس جمهور، برای ثبت نام مشایی با وی وارد وزارت کشور شد و دست وی را در برابر دوربین ها بالا گرفت! اما مشایی ردصلاحیت شد.
🔹واقعیت عصبانیت روحانی مشخص است. او احساس می کند شکست خورده و دیر یا زود باید صندلی قدرت را رها کند. اما این را از کجا متوجه شده که فکر او امتداد پیدا نمی کند؟ و بچه ای از دولت به مثابه «رحم اجاره ای اصلاحات» متولد نمی شود؟ روحانی می داند مقدمه این شکست از مجلس آغاز خواهد شد. چنانچه مجلس را از دست بدهد جبهه سیاسی او ریاست جمهوری را نیز از دست خواهد داد.
🔸روحانی برای اینکه بتواند بعد از 1400 ادامه پیدا کند نباید در #انتخابات_98، مجلس پیش رو را به منتقدین و مخالفینش تقدیم کند! مسئله «بقای روحانی» است! او می خواهد شعار «تا 1400 با روحانی» را به «از 1400 با روحانی» تبدیل کند
🔴 وحدت شرط لازم؛ ولی ناکافی!
🔻 آنالیز ۱۰ انتخابات گذشته
#انتخابات_98
🔻چند نکته ای در باب #وحدت و ائتلاف؛ با هم بررسی کنیم که در انتخابات های دو سه دهه اخیر، وحدت و ائتلاف چگونه بود و نتیجه چه شد؟ از سال 76 تا حالا قریب 10 انتخابات برگزار شده که آنالیز آنها بسیار ضروری است:
1️⃣ سال 76؛ ریاست جمهوری هفتم؛ وحدت کامل نیروهای انقلابی روی ناطق نوری = شکست
2️⃣ سال 78؛ مجلس ششم؛ وحدت کامل نیروهای انقلابی با سرلیستی هاشمی رفسنجانی و حضور حدادعادل و احمدی نژاد در لیست = شکست
3️⃣ سال 82؛ مجلس هفتم؛ وحدت کامل نیروهای انقلابی = پیروزی
4️⃣ سال 84؛ ریاست جمهوری نهم؛ دور اول: وحدت اصولگرایان روی علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف و حمایت حداقلی جمعی از نیروهای انقلابی از احمدی نژاد. دور دوم؛ وحدت و ائتلاف روی احمدی نژاد در برابر هاشمی = پیروزی
5️⃣ سال 86؛ مجلس هشتم؛ وحدت کامل نیروهای اصولگرا و انقلابی = پیروزی
6️⃣ سال 88؛ ریاست جمهوری دهم؛ وحدت کامل انقلابیون با جمعی از اصولگراها = پیروزی
7️⃣ سال 90؛ مجلس نهم؛ دو لیست مستقل جبهه متحد و پایداری = پیروزی حداکثری(تحریم انتخابات توسط جبهه اصلاحات بعد از فتنه88)
8️⃣ سال 92؛ ریاست جمهوری یازدهم؛ اختلاف با چند کاندیدا= شکست
9️⃣ سال 94؛ مجلس دهم؛ وحدت کامل انقلابیون و اصولگراها با لیست واحد = شکست در تهران و کلانشهرها، تساوی در کل کشور
🔟 سال 96؛ ریاست جمهوری دوازدهم؛ وحدت کامل انقلابی ها و اصولگراها روی رئیسی = شکست
🔻 در 10 انتخابات گذشته؛ 8 بار وحدت بین انقلابی ها و اصولگراها برقرار بوده و دوبار اختلاف. حاصل این 8 وحدت، 4 شکست بوده و 4 پیروزی. فقط دو بار اختلاف بوده که نتیجه این اختلافات، یکبار شکست و یکبار پیروزی بوده است.
🔹مرور مقاطع بالا نشان می دهد، وحدت شرط لازم برای پیروزی است اما کافی نیست. رضایت جامعه و همراهی مردم با نیروهای انقلابی شرط اصلی است. استفاده از ظرفیت رسانه ها، گفتمان مؤثر و کارآمد، برقراری ارتباط عاطفی با توده ها، فریاد کردن مطالبات مردم، عدالتخواهی، آزادی خواهی، خدمت به مردم، نقد مشکلات اقتصادی و ... مهم ترین عامل های رأی آوری در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی است.
🔸برخی از نیروهای انقلابی و اصولگراها، فکر می کنند مسئله ی وحدت و ائتلاف خودشان، مسئله اصلی جامعه است! فکر می کنند اگر با هم وحدت کردند، ائتلاف کردند، کار تمام است! در حالیکه مسئله اصلی فریاد کردن مطالبات مردم و دفاع از حقوق اساسی ملت است. حقوق ملت و مطالبات مردم، همان آرمان های انقلاب اند. عدالتخواهی، ارتباط با مردم، ساده زیستی مسئولین، مبارزه با فساد، مبارزه با اشرافی گری، خدمت به مردم، انسجام و وحدت همه مردم و ... اینهاست که چاره ساز است نه تأکید افراطی روی یک مسئله!
🔹از دیگر عوامل پیروزی یا شکست، آرایش جریانات مختلف در انتخابات است. خاصه آرایش جریان رقیب در انتخابات. آیا لیست خواهد داد؟ آیا جریان رقیب بعد از 7 سال که دولت و مجلس دستش بوده، رضایت مردم را کسب کرده؟ آیا به مردم خدمت کرده؟ آیا مردم آنها را می پسندند؟ و ... .
🔸جریان انقلاب باید برای پیروزی مردم و انقلاب تلاش کند و در این مسیر، سایر جریانات یعنی اصولگرا و اصلاح طلب را با خود همراه نماید یا حداقل جریان همسوی خود –یعنی اصولگرایی- را تحت تأثیر قرار دهد. اگر احزاب اصولگرا برای جریان انقلاب تصمیم بگیرند، آن زمان شکست است.
🔘 پ.ن: جریان انقلاب را بسیار گسترده تر و عمیق تر از احزاب اصولگرا می دانم و معتقدم احزاب اصولگرا در برخی مقاطع همسوی انقلاب بوده و برخی مقاطع غیرهمسو؛ و البته جریان اصولگرایی نسبت به جریان اصلاحات، بیشتر همسوی جریان انقلاب بوده.
🔴 #وحدت در بین نیروهای انقلابی بیشتر بوده یا غیرانقلابی؟
🔻 #آنالیز عمل سیاسی جریان اصلاحات و کارگزاران در 11 انتخابات گذشته
#انتخابات_98
🔹یکی از مباحث چالش برانگیز در رسانه ها و فضای جامعه، مسئله وحدت و ائتلاف بین افراد و احزاب و جریانات سیاسی است. در مطلب قبل، تعداد وحدت و ائتلاف و اختلاف و نتایج آن را در بین جریان انقلابی آنالیز کرده ایم که در 11 انتخابات گذشته، 6 شکست و 5 پیروزی داشته است. در مجموع نیروهای انقلابی در 9 مورد اتفاق نظر و وحدت داشته اند که 5 مورد منجر به شکست و 4 مورد منجر به پیروزی شده؛ در 2 انتخابات هم اختلاف داشته اند که یک مورد پیروزی و یک مورد شکست بوده. اما می خواهیم حالا به جبهه رقیب بپردازیم:
1️⃣ سال 76؛ ریاست جمهوری هفتم؛ وحدت کامل کارگزاران و چپ گرایان = پیروزی خاتمی
2️⃣ سال 78؛ مجلس ششم؛ وحدت کامل کارگزاران، جبهه دوم خرداد و مشارکت = پیروزی
3️⃣ سال 80؛ ریاست جمهوری هشتم؛ وحدت کامل کارگزاران، جبهه دوم خرداد و اصلاحات = پیروزی خاتمی
4️⃣ سال 82؛ مجلس هفتم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاح طلبان = شکست
5️⃣ سال 84؛ ریاست جمهوری نهم؛ دور اول: تفرق و اختلاف کارگزاران و اصلاح طلبان (مصطفی معین، مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی). دور دوم: وحدت بر هاشمی = شکست
6️⃣ سال 86؛ مجلس هشتم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاحات = شکست
7️⃣ سال 88؛ ریاست جمهوری دهم؛ تفرق و اختلاف اصلاح طلبان و کارگزاران(توزیع آرا بین میرحسین موسوی، کروبی و رضایی) = شکست
8️⃣ سال 90؛ مجلس نهم؛ تفرق و اختلاف؛ برخی می گفتند باید حضور داشته باشیم برخی می گفتند تحریم کنیم در نتیجه حزب مردم سالاری، حزب اسلامی کار و خانه کارگر حضور فعال داشته و لیست منتشر کردند و شورای هماهنگی اصلاحات، جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب تحریم کردند = شکست
9️⃣ سال 92؛ ریاست جمهوری یازدهم؛ وحدت کارگزاران واصلاح طلبان بر حسن روحانی و کناره گیری محمدرضا عارف = پیروزی روحانی
🔟 سال 94؛ مجلس دهم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاحات و لیست واحد = پیروزی
1️⃣1️⃣ سال 96؛ ریاست جمهوری دوازدهم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاح طلبان = پیروزی روحانی
🔹 از 11 انتخابات گذشته، اصلاح طلبان 6 پیروزی و 5 شکست داشته اند. در مجموع 8 بار وحدت داشته اند که نتیجه وحدت 6 پیروزی و 2 شکست بوده؛ سه اختلاف نظر داشته اند که نتایج هر سه شکست بوده.
🔸اگر بخواهیم مقایسه کنیم جریان انقلاب و اصولگرایان 9 بار وحدت داشته اند ولی جریان اصلاحات 8 بار؛ جریان انقلاب دو بار اختلاف داشته اند که یکبار پیروزی و یکبار شکست بهمراه داشته؛ ولی جریان اصلاحات و کارگزاران 3 بار اختلاف داشته که در هر سه مورد شکست خورده اند!
🔹آنالیز انتخابات با آمار و ارقام می تواند پاسخگوی خیلی از سؤالات و ابهامات باشد و می تواند برخی از پیش فرض های غلطی که در ذهن جامعه ایجاد شده را از بین ببرد. یکی از این پیش فرض ها این است که برخی می گویند جریان انقلاب هیچوقت، با هم وحدت نداشته و همیشه شکست خورده! اما وقتی ابعاد قضیه را بررسی می کنیم می بینیم اتفاقاً وحدت جریان انقلابی همیشه بالاتر و بهتر بوده.
🔸باید درست تحلیل کرد. علت شکست جریان انقلاب در برخی انتخابات ها، به علت تفرقه یا اختلاف نبوده؛ بلکه ناشی از مسائل دیگری است و مهم ترینش ناتوانی از ارتباط با مردم و حرف زدن با مردم و کسب رضایت آنان است! و بحث وحدت ضروری است اما کافی نیست. برخی فقط بر وحدت مانده اند و سایر مؤلفه ها را فراموش کرده اند!
🔴 #وحدت در بین نیروهای انقلابی بیشتر بوده یا غیرانقلابی؟
🔻 #آنالیز عمل سیاسی جریان اصلاحات و کارگزاران در 11 انتخابات گذشته
#انتخابات_98
🔹یکی از مباحث چالش برانگیز در رسانه ها و فضای جامعه، مسئله وحدت و ائتلاف بین افراد و احزاب و جریانات سیاسی است. در مطلب قبل، تعداد وحدت و ائتلاف و اختلاف و نتایج آن را در بین جریان انقلابی آنالیز کرده ایم که در 11 انتخابات گذشته، 6 شکست و 5 پیروزی داشته است. در مجموع نیروهای انقلابی در 9 مورد اتفاق نظر و وحدت داشته اند که 5 مورد منجر به شکست و 4 مورد منجر به پیروزی شده؛ در 2 انتخابات هم اختلاف داشته اند که یک مورد پیروزی و یک مورد شکست بوده. اما می خواهیم حالا به جبهه رقیب بپردازیم:
1️⃣ سال 76؛ ریاست جمهوری هفتم؛ وحدت کامل کارگزاران و چپ گرایان = پیروزی خاتمی
2️⃣ سال 78؛ مجلس ششم؛ وحدت کامل کارگزاران، جبهه دوم خرداد و مشارکت = پیروزی
3️⃣ سال 80؛ ریاست جمهوری هشتم؛ وحدت کامل کارگزاران، جبهه دوم خرداد و اصلاحات = پیروزی خاتمی
4️⃣ سال 82؛ مجلس هفتم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاح طلبان = شکست
5️⃣ سال 84؛ ریاست جمهوری نهم؛ دور اول: تفرق و اختلاف کارگزاران و اصلاح طلبان (مصطفی معین، مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی). دور دوم: وحدت بر هاشمی = شکست
6️⃣ سال 86؛ مجلس هشتم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاحات = شکست
7️⃣ سال 88؛ ریاست جمهوری دهم؛ تفرق و اختلاف اصلاح طلبان و کارگزاران(توزیع آرا بین میرحسین موسوی، کروبی و رضایی) = شکست
8️⃣ سال 90؛ مجلس نهم؛ تفرق و اختلاف؛ برخی می گفتند باید حضور داشته باشیم برخی می گفتند تحریم کنیم در نتیجه حزب مردم سالاری، حزب اسلامی کار و خانه کارگر حضور فعال داشته و لیست منتشر کردند و شورای هماهنگی اصلاحات، جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب تحریم کردند = شکست
9️⃣ سال 92؛ ریاست جمهوری یازدهم؛ وحدت کارگزاران واصلاح طلبان بر حسن روحانی و کناره گیری محمدرضا عارف = پیروزی روحانی
🔟 سال 94؛ مجلس دهم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاحات و لیست واحد = پیروزی
1️⃣1️⃣ سال 96؛ ریاست جمهوری دوازدهم؛ وحدت کامل کارگزاران و اصلاح طلبان = پیروزی روحانی
🔹 از 11 انتخابات گذشته، اصلاح طلبان 6 پیروزی و 5 شکست داشته اند. در مجموع 8 بار وحدت داشته اند که نتیجه وحدت 6 پیروزی و 2 شکست بوده؛ سه اختلاف نظر داشته اند که نتایج هر سه شکست بوده.
🔸اگر بخواهیم مقایسه کنیم جریان انقلاب و اصولگرایان 9 بار وحدت داشته اند ولی جریان اصلاحات 8 بار؛ جریان انقلاب دو بار اختلاف داشته اند که یکبار پیروزی و یکبار شکست بهمراه داشته؛ ولی جریان اصلاحات و کارگزاران 3 بار اختلاف داشته که در هر سه مورد شکست خورده اند!
🔹آنالیز انتخابات با آمار و ارقام می تواند پاسخگوی خیلی از سؤالات و ابهامات باشد و می تواند برخی از پیش فرض های غلطی که در ذهن جامعه ایجاد شده را از بین ببرد. یکی از این پیش فرض ها این است که برخی می گویند جریان انقلاب هیچوقت، با هم وحدت نداشته و همیشه شکست خورده! اما وقتی ابعاد قضیه را بررسی می کنیم می بینیم اتفاقاً وحدت جریان انقلابی همیشه بالاتر و بهتر بوده.
🔸باید درست تحلیل کرد. علت شکست جریان انقلاب در برخی انتخابات ها، به علت تفرقه یا اختلاف نبوده؛ بلکه ناشی از مسائل دیگری است و مهم ترینش ناتوانی از ارتباط با مردم و حرف زدن با مردم و کسب رضایت آنان است! و بحث وحدت ضروری است اما کافی نیست. برخی فقط بر وحدت مانده اند و سایر مؤلفه ها را فراموش کرده اند!