eitaa logo
این عماریون
351 دنبال‌کننده
220.8هزار عکس
59.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
» اوّلين بچه مون بود که در تهران متولدشد ، عجيب به كسب علم ودانش، علاقمند بود، مادرش روزي براش غذا گذاشت و گفت: ـ مادر! اين غذا براي پزشك خوبه! چيزي نگذشت كه بعد از پايان چهارم متوسّطه، در كنكور شركت كرد،امّا پيش از آنكه پاسخي بگيرد، راهي شد تا سنگر نماند، 🍃⚘🍃 او هم در 22/2/65 سال پس از ، در «والفجر5» و محلّ «فكّه» به خيل پيوست. پس از ، پاسخ اعلام شد و مجيد جزء اعلام شد!!😭😭 🍃⚘🍃 شب مراسم، بقدري شلوغ بود كه توي خيابان فرش انداخته بودند، جواد بود، به او خبر داده بودند و او آمد، همه دورش را گرفتند!! خيلي بيتابي ميكردند!! سخنران گفت: چه شده؟ چه خبر است؟ گفتند: فرزند چهارم از جبهه آمده...!!حاج آقا گفت: ببينيد اينها چه كساني هستند؟! فرزندشان شده!! باز پسرشان را راهي ميكنند؟!كه شور و حال خاصي به مجلس دست داد!! 🍃⚘🍃 پس از # مجيد فهميدند كه آنچه از حرفهاي امام(ره) خطاطي شده و به در و ديوار ميزدند، توسط خودش خطاطي شده و اينها پيش زمينه اي براي اجازه گرفتن برای بود. 🍃⚘🍃
با گذشت ایام، به دنبال محیط بزرگتری بود لذا با اصرار، پدر را راضی کرد تادر اردبیل خانه ای بخرند. ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر و خواهی،  و از همه بود، از نماز ها‌، افرادی که می کردند و می زدند، ‌بدش  می آمد. 🍃🌷🍃 به همراه در شرکت می کرد ،زمان انقلاب و پنج سال داشت ، افرادی بود که به حمله کردند و در  یکی از عوامل رژیم داشت. 🍃🌷🍃 بعد از انقلاب به  پیوست و حدود سال حقوق کرد. 🍃🌷🍃 با  تحمیلی در آستانه ۴۰ قرار داشت، به رفت، در طول سال اوقات خود را در  بود وبه "حبیب ابن مظاهر"  یافته بود. 🍃🌷🍃 انصار و #گردان 72 ثارالله – لشکر 31 عاشورا–و همچنین لشکر را به عهده داشت. 🍃🌷🍃
»  اوّلين بچه مون بود که در تهران متولدشد ، عجيب به كسب علم ودانش، علاقمند بود، مادرش روزي براش غذا گذاشت و گفت: ـ مادر! اين غذا براي پزشك خوبه! چيزي نگذشت كه بعد از پايان چهارم متوسّطه، در كنكور شركت كرد،امّا پيش از آنكه پاسخي بگيرد، راهي شد تا سنگر نماند، 🍃⚘🍃 او هم در 22/2/65 سال پس از ، در «والفجر5» و محلّ «فكّه» به خيل پيوست. پس از ، پاسخ اعلام شد و مجيد جزء اعلام شد!!😭😭 🍃⚘🍃 شب مراسم، بقدري شلوغ بود كه توي خيابان فرش انداخته بودند، جواد بود، به او خبر داده بودند و او آمد، همه دورش را گرفتند!! خيلي بيتابي ميكردند!! سخنران گفت: چه شده؟ چه خبر است؟ گفتند: فرزند چهارم از جبهه آمده...!!حاج آقا گفت: ببينيد اينها چه كساني هستند؟! فرزندشان شده!! باز پسرشان را راهي ميكنند؟!كه شور و حال خاصي به مجلس دست داد!! 🍃⚘🍃 پس از # مجيد فهميدند كه  آنچه از حرفهاي امام(ره) خطاطي شده و به در و ديوار ميزدند، توسط خودش خطاطي شده و اينها پيش زمينه اي براي اجازه گرفتن برای بود. 🍃⚘🍃