سردارشهید محمدعلی شاهمرادی
🌴🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌴
#شهید محمدعلی شاهمرادی در سال 1338 در ورنامخواست در #شهرستان لنجان در استان اصفهان به دنیا آمد.
شهید شاهمرادی از #طایفه کرانی و ساکن عشایر استان چهار محال بختیاری و اصفهان بود.
#تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در روستای محل تولد به پایان رساند و دیپلم خود را در زرینشهر گرفت.
#پایان تحصیلات متوسطه او همزمان با شروع انقلاب اسلامی بود.
#درعملیات فتحالمبین و بیتالمقدس بهعنوان فرمانده گردان در صحنه پیکار حضور یافت و پس از تشکیل تیپ قمر بنیهاشم(ع) مسئولیت طرح و عملیات این تیپ را بر عهده گرفت و با همین سمت در عملیاتهای والفجر 4، خیبر، بدر، والفجر 8 شرکت کرد.
وی سرانجام به #قائممقامی لشگر قمر بنیهاشم(ع) منصوب شد و با همین مسئولیت در #عملیات کربلای 5 در تاریخ #دومدیماه65 به درجه رفیع #شهادت نائل آمد.
#نخستینحضورشهیدشاهمرادیدرجنگچه زمانیوکجابود؟
زمانی که #خبر آمد در پاوه جنگ شده است محمدعلی با عدهای از جوانان و #همینطور دکتر چمران عازم پاوه شدند، آن زمان هنوز اسمی از جنگ به میان نبود.
آنها برای #نجات این شهر رفتند، یادم میآید که همان سال پیروزی انقلاب بود.
وقتی از #پاوه برگشت به سپاه زرینشهر رفت، مدتی آموزش دید و عضو سپاه شد، پس از آن جریان کردستان و سنندج پیش آمد که باز هم سریعا به کردستان رفت، آن زمان شهید متوسلانی فرماندهشان بودند.
#مدتی که در کردستان بودند با ضد انقلابها جنگیدند و وقتی اوضاع آنجا آرام شد برگشتند
وقتی #محمدعلی از کردستان برگشت اوضاع آرام شده بود به #زرینشهر آمد و در دو فیلم سینمایی بازی کرد. «غروب خونین» و «جان برکف»، در غروب خونین هنرپیشه نقش اصلی بود که به مسائل قبل انقلاب و #ساواک پرداخته بودند. جان برکف هم در مورد مسائل کردستان بود که شهید از آن آگاهی کامل داشت.
در #نمایشی هم با نام «تیر غیب» ایفای نقش کرد که در #سینمای زرینشهر اجرا میشد.
#شهیدشاهمرادی علاوه بر اینکه مبارزی قوی و شجاع بود هنرمندی حرفهای و متواضع نیز بود. او در این زمینه خیلی #استعداد داشت و بدون اینکه دورهای بگذراند به خوبی از عده اجرای نقشهایش برمیآمد.
#دیگر فرصتی برای ادامه فعالیتهای هنری نداشت، چون جنگ ایران و عراق پیش آمد.
#بعداز اعلان جنگ شهید و یارانش به جنوب رفتند و جلودارهایی بودند که همراه شهید چمران راه عراقیها را سد کرده بودند تا نیروهای سپاه و ارتش رسیدند و جنگ در آنجا ادامه پیدا کرد.
#شهیدشاهمرادی در همه عملیاتها فعالانه شرکت میکرد و به خاطر #شجاعتی که داشت او را فرمانده عملیاتی تیپ قمر بین هاشم و معاون فرمانده کردند.
#محمدعلی در تمام عملیاتها شرکت میکرد و در همه آنها هم زخمی میشد اما آدمی نبود که استراحت کند او اصلا جبهه را رها نکرد و در نهایت در عملیات کربلا 5 به شهادت رسید و آن موقع سمتش قائم مقام فرمانده لشگر قمر بنی هاشم بود.
من #معلم محمدعلی بودم او در #دبیرستانی که مدیر بودم از شاگردان ما بود. اما ماجرای شهادتش از این قرار است که بعد از عملیات کربلا 5 هر چه منتظرش شدیم نیامد، البته #سابقه داشت که گاهی بعد از عملیات نمیآمد اما این بار از هر کس میپرسیدیم و #سراغش را میگرفتیم جواب ما را نمیدادند انگار میخواستند چیزی را پنهان کنند.
تا اینکه #روزی خانمی بود که از مدرسهای از شهرکرد آمده بود، همسایه ما بودند. او گفت که یک عده از #شهیدان را در شهرکرد تشییع کردند و یکی از آنها فامیلیاش شاهمرادی بود و قرار است او را به #ورنامخواست بفرستند.
او #نمیدانست که شهید همان #برادرمن است اما من متوجه شدم که این شهید محمدعلی است و اینگونه متوجه شهادت ایشان شدم.
چیزی به خانواده نگفتم تا زمانی که #پیکرش را آوردند و گفتند که به مسجد جامع زرینشهر بیایید آن زمان بود که همه متوجه #شهادت محمدعلی شدند.
#علاوهبرشهیدشاهمرادیچندشهیددیگرهمدرخانواده دارید. #کمی از آنها بگویید.
ما #شششهید تقدیم انقلاب کردیم. قبل از شهادت محمد علی #برادرزادهام منوچهر،
#برادرهمسرم (که در عملیات بیت المقدس شهید شد)،
#پسرعمویم رضا که رتبه اول کنکور بود (در عملیات رمضان شهید شد)،
#پسرعموی دیگرم علیداد که دانش آموز هنرستان بود،
#پسرخواهرم هم در #اهواز و به دست عراقیها دستگیر و تیرباران شد چون در جیبش #عکسشهیدمحمدعلی شاهمرادی را دیده بودند با اینکه #جنگتمام شده بود او تیرباران کرده بودند.
#علاوهبرشهیدشاهمرادیچندشهیددیگرهمدرخانواده دارید. #کمی از آنها بگویید.
ما #شششهید تقدیم انقلاب کردیم. قبل از شهادت محمد علی #برادرزادهام منوچهر،
#برادرهمسرم (که در عملیات بیت المقدس شهید شد)،
#پسرعمویم رضا که رتبه اول کنکور بود (در عملیات رمضان شهید شد)،
#پسرعموی دیگرم علیداد که دانش آموز هنرستان بود،
#پسرخواهرم هم در #اهواز و به دست عراقیها دستگیر و تیرباران شد
⭕️ بازخوانی نامه تاریخی امام خمینی ره به منتظری به مناسبت سالگرد آن 6 فروردین 1368
🔰 آیتالله حسینعلی منتظری از شاگردان امام خمینی(ره) و از مبارزین پیش از انقلاب بود که بارها در راه مبارزه به زندان رفت و تبعید شد. او پس از پیروزی انقلاب نیز مسئولیتهایی همچون امامت جمعه تهران و ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی را عهدهدار بود. اما مهمترین مسئولیت وی #قائممقامی رهبری بود که در سال 64 این مسئولیت را پذیرفت.
ایشان در سال 1364 با انتخاب مجلس خبرگان رهبری بهعنوان قائممقام رهبری انتخاب شد؛ اگرچه مسئولیتی با این عنوان در قانون اساسی وجود نداشت. امام خمینی(ره) در دیداری هم که اعضای مجلس خبرگان پس از این انتخاب با ایشان داشتند، سخنی از آیت الله منتظری بهمیان نیاوردند و در این باره سخن نگفتند.
یک سال پس از انتخاب آیتالله منتظری به قائممقامی رهبری، سیدمهدی هاشمی برادر داماد آیتالله منتظری دستگیر شد. سیدمهدی هاشمی پیش از انقلاب اسلامی بهجرم قتل آیتالله شمسآبادی به زندان افتاد ولی حکم اعدامش تخفیف یافت. او با انقلاب اسلامی توانست از زندان خارج شود و مسئولیت نهضتهای آزادیبخش سپاه را در دست بگیرد. او همچنین گروهی را در قهدریجان اصفهان با نام «ضربت» تشکیل داد که با استفاده از نفوذی که در بیت آیت الله منتظری داشت، حرکات مشکوکی انجام داد و حتی به مخفی کردن تعداد بسیاری اسلحه، سرقت اسناد از ادارات و ترور و آدمربایی پرداخت.
0در نهایت سیدمهدی هاشمی بهجرم چندین فقره قتل و اقدامات دیگری به اعدام محکوم شد و حکم اعدامش در تاریخ 6 مهرماه 1366 بهاجرا در آمد. علیرغم محرز بودن تخلفات سیدمهدی هاشمی، اما آیت الله منتظری همچنان از او حمایت میکرد و میگفت: «سیدمهدی آدم درستی است و او را فردی سودمند میشناسم». او همچنین در سال 67 با دستور اعدام زندانیان منافقی که با مجریان عملیات فروغ جاویدان همراه بودند و قصد سرنگونی نظام را داشتند مخالفت کرد و به حمایت از آنان پرداخت.
⬅️ سرانجام امام خمینی (ره) در تاریخ ششم فروردین سال ۶۸ با ارسال نامهای تاریخی که با جمله ی دردناک "با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان می نویسم" آغاز می شد، آیتالله منتظری را از قائممقامی برکنار کردند. امام در بخش هایی از نامهی خود مینویسد: "از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند... و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم." امام در این نامه به مرحوم منتظری توصیه می نماید که افراد بیت خود را از منافقین و باند مهدی هاشمی پاکسازی کند، دیگر به ایشان نامه ننویسد، در هیچ کار سیاسی دخالت نکند و برای آنکه در قعر جهنم نسوزد، توبه نماید. و حضرت امام نامه ی خود را با جملاتی تلخ به پابان می برد و آرزوی مرگ می نماید: "از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد."