eitaa logo
این عماریون
385 دنبال‌کننده
230.6هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
جاودانه «من یک سال زودتر وارد هنرستان شده بودم. مجید وقتی اومد، یه پسر شیطون و بامزه و خوش تیپ بود، و چون از بچگی از طریق پدرش که هنری می کردن، وارد هنر شده بود و چند تا فیلم بازی کرده بود، اکثرا تو هنرستان می شناختنش، ولی من ندیده بودمش و نمی شناختم. به مرور بیشتر با هم آشنا شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم، که چون خانواده های هردومون مخالف بودن، ۴سال طول کشید تا راضی شن و این بود که تو هنرستان بهمون می گفتند نامزدهای جاودانه» این روایت سوی دیگر قصه است. قصه اولین و آخرین عشق زمینی او. سیمین محمدحسینی دختری بود که این گونه وارد قصه مجید شد. آرتیست که حالا هم شده بود. 🍃⚘🍃 دو طرف مخالف این آشنایی بودند اما عشق مسیرش را پیش برد و بدون حضور فریدفر بزرگ به ازدواج انجامید. ازدواجی درست در دل انقلاب ۵۷. وصلتی که گشت و گذار نامزدی اش، فرارهای یواشکی از خانه و زدن به دل های انقلابی بود و اش، داغ انقلابی. 🍃⚘🍃