eitaa logo
این عماریون
351 دنبال‌کننده
220.8هزار عکس
59.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
راوی: سرتیپ دوم خلبان بازنشته اکبر توانگریان به اجازه نمی‌دادم پرواز کند وقتی علیرضا یاسینی و عباس دوران به همدان منتقل شدند، با یکی دو ماه اختلاف من هم به همدان منتقل شدم. دوباره در پایگاه همدان پیش هم بودیم. من در آن جا گردان بودم و در بود. هم عملیات پایگاه بود. عملیات بود. من گردان بودم. نهایتاً پروازها را باید من برنامه‌ریزی می‌کردم و به اجازه نمی‌دادم پرواز کند. تا آن موقع اگر اشتباه نکنم #۱۰۴ پرواز کرده بود. 🍃⚘🍃 گفت “اکبر اجازه بده پرواز کنم”. گفتم: من راست و پوست‌کنده به تو می‌گویم که تو را کرده‌ای. بچه‌ها حالا حالا باید بدوند تا به تو برسند … میان بچه‌ها کسانی بودند که می‌فهمیدند روزشان است. 🍃⚘🍃 هم می‌دانست که روزش هست یا نیست. من تا آن روز را ندیده بودم. تا جاری شدن اشک او را دیدم دستانم را بالا آوردم و گفتم “باشد اجازه می‌دهم”، و اجازه دادم. باز تا پیش از پروازی که نهایتاً به انجامید، پرواز کرد. 🍃⚘🍃
راوی: سرتیپ دوم خلبان بازنشته اکبر توانگریان به اجازه نمی‌دادم پرواز کند وقتی علیرضا یاسینی و عباس دوران به همدان منتقل شدند، با یکی دو ماه اختلاف من هم به همدان منتقل شدم. دوباره در پایگاه همدان پیش هم بودیم. من در آن جا گردان بودم و در بود. هم عملیات پایگاه بود. عملیات بود. من گردان بودم. نهایتاً پروازها را باید من برنامه‌ریزی می‌کردم و به اجازه نمی‌دادم پرواز کند. تا آن موقع اگر اشتباه نکنم #۱۰۴ پرواز کرده بود. 🍃⚘🍃 گفت “اکبر اجازه بده پرواز کنم”. گفتم: من راست و پوست‌کنده به تو می‌گویم که تو را کرده‌ای. بچه‌ها حالا حالا باید بدوند تا به تو برسند … میان بچه‌ها کسانی بودند که می‌فهمیدند روزشان است. 🍃⚘🍃 هم می‌دانست که روزش هست یا نیست. من تا آن روز را ندیده بودم. تا جاری شدن اشک او را دیدم دستانم را بالا آوردم و گفتم “باشد اجازه می‌دهم”، و اجازه دادم. باز تا پیش از پروازی که نهایتاً به انجامید، پرواز کرد. 🍃⚘🍃