*آیا امام حسین علیه السلام به خاطر نماز کشته شده اند⁉️🤔*
📋پاسخ:
🌷امام حسین علیه السلام فرمودند:
*🌱من برای اصلاح_امت_جدم و امر به معروف و نهی از منکر خروج کردم*
📚بحارالانوار،ج۴۴،باب۳۷،حدیث۲
*حال معنای امر به معروف و نهی از منکر چیست❓🤨*
🌳هنگامي که امام_صادق علیه السلام به عراق آمدند و در منزل حیره اقامت گزیدند ، ابوحنیفه به محضر آن حضرت شرفیاب شد و در مورد مسائلی از حضرت سوال نمود که از جمله آنها این بود :
*فدایت شوم امر به معروف چیست❓🤔*
👈فرمودند :
*🌱 ای ابا حنیفه❗معروف نزد اهل آسمان و زمین حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است.*
عرض کرد : *فدایت گردم منکر چیست❓*
👈فرمودند:
*🍀منکر آن دو نفری هستند که در حق او ظلم کردند و خلافتش را غصب کردند و مردم را بر او مسلط نمودند.*
🌻عرض کرد : *پس آنچه که فردی را در حال گناه می بینیم و او را از آن نهی می کنیم چیست❓😳*
👈فرمودند :
*🌿آن نه امر به معروف و نه نهی از منکر است ، بلکه خیری است که از پیش فرستاده است .*
📚بحار الأنوارالجامعه، ط دارالاحیاء التراث، جلد ٢٤، صفحه ٥٨
*✅نتیجه این که دلیل حرکت امام حسین علیه السلام دعوت مردم به ولایت امیرالمومنین علیه السلام بوده نه نماز.*
*🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام مهدی عج صلوات 🌹*
*🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹*
💢 آیا میدانستیدشهید محمد جواد تند گویان وزیر نفت ایران دوازده سال تمام در یک سلول انفرادی بعثی های کثیف بسر برد!؟
🔸طوری که فقط به اندازه ای جا داشت که میتونست بشینه وحتی نمیتونست دراز بکشد..و
نمیدونست الانش چه ساعتی وچه موقع از روز وشب وماه وساله؟ !!
الان بهاره یا پاییز ؟
الان روزه یاشب؟
وهر روز بلا استثناء با شکنجه شروع میشده....
اونم چه شکنجه ای!؟
که در اثر شکنجه زیاد گردنش صدوهشتاد درجه میچرخیده و این آخرین شکنجه اون بوده که منجر به شهادت این وزیرجوان و برومند سرزمین اسلامی امان شد!
🔸تنها مونسش کتاب قرآنی بوده که یک سرباز عراقی برایش آورده بوده وتمام سربازهای عراقی که نگهبان این بودن باشنیدن صوت قرآنش شیفته اش شدند.
وبعد از شهادتش کتابها در وصفش نوشتند؟!
اینها رو ما راحت مینویسیم
وخیلی سر سری میخونیم
وراحت از کنارشون رد میشیم.
اما لحظه ای فکر نمیکنیم
دوازده سال به والله خیلی زیاده...
دوازده سال... ۱۴۴ ماه!
🔸یک بچه روچقدر زحمت میکشیم تا دوازده سال بشه؟
حالا فکرکنیم دوازده سال نتونی یک لحظه دراز بکشی ونفهمی روزه یاشب
👈لعنت به کسانی که راحت خون شهدا را پایمال میکنند...
#شهداء عند ربهم یرزقونند 🌺
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول - پرواز در فضای قرآن:
آرى قرآن، النور الساطع و الضياء اللامع، ربيع القلوب، شفاء الصدور. (نهج البلاغه، خطبه 2.)نور است، شعله است، چراغ است،بهار دلها و درمان دردهاست، فراخناى تنگى ها و فشارهاست.
ناطق لايميى لسانه، بيت لاتهدم اركانه،عزلا تهزم اعوانه (نهج البلاغه. خطبه 33.)بيانگرى كه زبانش كند نگشته، خسته نمى شود، بينانى كه اركانش سست نگشته و ويران نمى گردد،فاتحى كه شكست در پروازش راه ندارد.
بزرگترين و خطرناكترين سلاحى كه در طول تاريخ، پيوسته سر راه ستمگران، دژخيمان و درندگان جوامع بشرى بوده است آتشى بوده و بر تار و پودشان، پتكى بر مغزشان، استخوانى در گلويشان،خارى بر چشمانشان، سنگى بر سينه آنها و تيرى بر قلب آنها، قرآن،آن كتاب آسمانى است.
مى بينم كه از نخستين اظهار دعوت پيامبر(ص) دشمنان سر سخت و كينه توز ايشان از هيچ گونه تلاش و كوشش براى مبارزه با اين آيين الهى كوتاهى نكردند و از هنگام رحلت آن حضرت تا امروز هم همواره خودپرستان بى امان كوشيده تا به هر وسيله و اهرمى اين سنگ را از سر راهش بردارد،موجوديتش را به نابودى بكشند.قبض روحش كنند و اين نور الهى را براى هميشه خاموش كنند و اگر آوردن كتابى مانند قرآن كريم امكان مى داشت هرگز از آن صرف نظر نمى كردند و اين روشن مى كند كه قرآن يك كتاب استثنايى و غيرقابل تقليد است و هيچ فرد يا گروهى با هيچ آموزش و تمرينى نمى تواند مانند آن را بياورد.
اوج بازگشت از قرآن، با تجربه عثمانى و رنسانس هيجده و نوزده و ظهور كتبهاى عدالتخواه و مدافع انسان مثل علم گرايی، تجربه گرايى و اومانيسم و… شروع شد تا اينكه كم كم بشر بار ديگر گم گشته و كمبود خود را احساس كرده و بازگشت به قرآن شروع مى شود.
آرى بازگشتى به قرآن، به عمقش، به جانش، به روحش، شناخت غرائب عجايبش، نزديك و نزديكتر تا آنجا كه فريادش را شنيدن، وجودش را لمس كردن و شهدش را چشيدن -ان القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق، لاتفنى عجائبه و لاتنقضى غرائبه و لاتكشف الظلمات الا به (غرر الحكم، ص 413)
🔰 فرازی از وصیت نامه شهید؛
اولين تأكيد من اين است كه پيرو ولايت فقيه باشيد.
برادران و خواهران، تنها راه سعادت در اين دنيا و آخرت چنگ زدن به ريسمان محكم الهی است.
احكام اسلام را عمل كنيد، تا به سعادت برسيد.
#شهيد عسكر معصوم گسكره 🌷
باشهـــــداء_تا سیـــــدالشهـــــداء🇮🇷
🔴 تضمین آمریکا چه تضمینی دارد؟!
1⃣ برجام به گواهی اسناد و شواهد غیر قابل انکار،فاجعهای بود که آمریکا و اروپا با بهرهگیری از وادادگی دولت آقای روحانی به ملت و نظام تحمیل کردند و در حالی که موضوع و انگیزه مذاکرات لغو تحریمها بود، نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد، بلکه صدها تحریم جدید هم به تحریمهای قبلی افزوده شد
ترامپ به گفته خانم #موگرینی بعد از تضمین از آقای #روحانی مبنی بر این که ایران حتی در صورت خروج آمریکا از برجام نیز، در برجام باقی میماند!!
اقدام به خروج از برجام کرد و انتظار داشت که ایران برای بازگشت آمریکا به برجام، امتیازات بیشتری به حریف واگذار کند! ولی مقامات بالادستی چنین اجازهای به دولت آقای روحانی ندادند و ترفند ترامپ نتیجه معکوس داد، ایران بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به سپردن تعهداتی کرد که در « طرح راهبردی مجلس برای لغو تحریمها » به تصویب رسیده بود
💠 رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی دریایی با ایشان (۱۹/۱۱/۹۹) اشارهای هوشمندانه به این نکته داشته و فرمودند:
«آن طرفی که حق دارد برای ادامه کار برجام شرط معیّن کند ایران است. علّت هم این است که ایران از اوّل به تمام تعهّدات برجامی خودش عمل کرد، جمهوری اسلامی به تمامی تعهّدات برجامی عمل کرد؛ آنها نقض کردند. ما حق داریم برای ادامه برجام شرط بگذاریم و این شرط را هم گذاشتیم و گفتیم و هیچ کس هم از آن عدول نخواهد کرد»
دولت آقای #رئیسی با این دستورالعمل به مذاکرات وین رفت تا از فاجعه خسارت محض برجام که در دولت قبل بر سر ملت آوار شده بود، آواربرداری کند.
2⃣ این حق طبیعی و قانونی ماست که روی شرایط خود برای بازگشت آمریکا به برجام اصرار داشته باشیم
💠 به این بخش از بیانات حضرت آقا که از آن با عنوان «سیاست قطعی جمهوری اسلامی» یاد کردهاند توجه کنید:
«اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی -که چند تعهّد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتّفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت».
3⃣ با جرأت میتوان گفت که هیچ تضمینی از جانب آمریکا معتبر نیست!
میپرسید چرا⁉️
پاسخ روشنتر از آن است که نیازی به استدلالهای پیچیده داشته باشد. مگر #برجام یک معاهده بینالمللی نبود⁉️ و مگر آمریکا به عنوان یکی از کشورهای ۱+۵ آن را امضاء نکرده و بر اجرای آن متعهد نشده بود⁉️
ولی به وضوح شاهد بودیم که نه فقط به هیچیک از تعهدات برجامی خود عمل نکرد، بلکه به راحتی از برجام نیز خارج شد و آب هم از آب تکان نخورد! این همه در حالی بود که شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ۲۲۳۱ اجرای برجام و تعهدات طرفین در این سند بینالمللی را تضمین کرده بود.
حالا باید پرسید برفرض که آمریکا برای اجرای تعهدات خود تضمین مستحکمی هم بدهد، چه تضمینی هست که تضمین خود را لغو نکند و از انجام تعهدات خود سر باز نزند؟!⁉️
دکتر امیر عبداللهیان میفرمایند تضمین آمریکا نباید فقط روی کاغذ باشد! که باید گفت آیا برای آمریکا تضمین روی کاغذ با سایر تضمینها، مثلاً تضمین همراه با تأیید چند کشور دیگر و یا حتی تضمین برخاسته از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و... فرقی دارد⁉️
مگر تضمین آمریکا در برجام همراه با ۵ کشور دیگر نبود⁉️و مگر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را به آسانی زیر پا نگذاشت⁉️ بنابراین کدام عقل سلیم میتواند برای تضمینهای آمریکا کمترین -تاکید میشود کمترین- اعتباری قائل باشد⁉️
گفته شده که ایران در مقابل نقض عهد آمریکا، دریافت غرامت را پیشنهاد کرده است! این پیشنهاد نیز بیارزش است و هرگز تضمینکننده نیست!
اگر از پرداخت غرامت نیز خودداری کند، چه باید کرد؟
پس چاره چیست؟
4 تنها تضمین قابل اعتماد و اطمینانآور
این است که ایران هم در مقابل نقض عهد آمریکا دست به اقدامی بزند که انجام آن در اختیار خودش است و برای انجام آن به هیچ کانون و مرجع بیرون از دایره اختیارات خود، حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز نیازی نداشته باشد
دقیقاً نظیر آنچه در طرح مجلس با عنوان «طرح راهبردی لغو تحریمها» آمده بود. یعنی خودداری از انجام تعهدات خود. چارهسازترین پیشنهادی که میتواند و باید در توافق پیش روی گنجانده شود، آن است که ایران با صراحت و به روشنی اعلام کند، در صورت نقض عهد آمریکا، ایران از NPT# خارج خواهد شد
مطمئن باشید که در صورت خروج از NPT# هیچ اتفاق نامطلوبی رخ نخواهد داد
ماده ۱۰ معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) این حق را برای کشورهای عضو قائل شده است. و این، تنها -و تاکیدمیشود که تنها- تضمین قابل قبول وموثر است
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم - پرواز در فضای قرآن:
در فضاى بيكران تاريخ، چتر نجات، در موج ظلمتها، نور و در طوفان و تلاطم فتن دژ حفاظ و نبى اكرم(ص) كه گوئى حوادث آينده را از آينده زمان به خوبى مشاهده مى كند، در ضمن يكى از خطابههايش در مجمع عامى هشدار مى دهد كه:
اذا التبست عليكم الفتن كقطع الليل المظلم فعليكم بالقرآن (سفينة البحار، ج 2، ص 413.)
گاهى كه ديديد سياه ابر ناامنى ها، فتنهها و آشوبها،زندگى و فرهنگ شما را تيره و تار ساخته، تنها يك راه نجات،تنها يك شعله، تنها يك چراغ: فعليكم بالقرآن ، در پرتو قرآن، اشعه و نورش از خطر ظلمت، پرتگاه و سقوط، از خطر دزدان و درندگان مصون بمانيد - بخشی از حدیث 27 : حيات اسلام- فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرآنِ (كافى ، ج 2، ص 599 ، ح 2).و اين خود،اعجاز قرآن و عالى ترين نشانه وحى است.
انسان آگاه تنها با يك ديد و از يك چشم انداز مى تواند به اعجاز برسد، او نياز به عصا و اژدها ندارد، نياز به شق القمر ندارد، نياز به طلا گشتن سنگ ريزهها ندارد.
تنها با يك نگاه به مطلوب مى رسد
وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُیِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ کُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى (سوره رعد بخشی از آیه 31)
بيان شگفتى كه كوه را از جاى مى كند،زمين را مى شكافد و مرده را حيات بخشيده به سخن در مى آورد و مى بينيم كه على ها و بوذرها هرگز از پيامبر(ص) درخواست معجزه نمى كردند، تنها يك سخن، يك تلاوت،يك اشاره كافى بود تا شراره شوقشان زبانه كشد، خضوع كنند و به اعجازش ايمان آورند.آرى كسى كه زيبائى و لطف سخن، نور و روح سخن را مى بيند هرگز درخواست طبقى طلا از آسمان نمى كند، درخواست او كاخ زرنگار و باغ و بستان پر از انهار نيست، با يك پرواز در فضاى قرآن، با يك سير در بحر بيكرانش عظمت روحى را مى بيند و لمس مى كند.
قرآن سنگ زيرين و زيربناى وحدت جامعه و ملل اسلامى است، در اختلافات، جدايى ها و كشمكشها، راه حل مشكلها و در پرتگاه نزاعها و دوئيتها، چتر نجات و رشته حيات جامعه- وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا(سوره آل عمران بخشی از آیه 103)
و تنها ريسمان ناگسستهاى كه از آسمان به سوى زمين كشيده شده و دست تحريف دامنش را نيالوده و غبار تاريخ صفحاتش را چركين نساخته است.
قرآن تنها سند زنده قاطعى است كه ميزان و محور سنجشها قرار گرفته و همه گفتهها، كنشها و جنبشها بايد در پرتو آن مطرح گشته و برگرد آن قطب بچرخد و گرنه مطرود است و به ديوار كوبيده مى شود- (فَاضْرِبُوهُ عَلَی الْجِدارِ .تفسیر صافی، ج 1، ص 21.) همچنانكه بايد در كنار قرآن، حديث، تاريخ، سيره پيامبر و ائمه هدى نيز مطرح مى شود كه سنت و عترت و راه درست رسيدن به قرآن است - وَ بَینَ مُثْبَتٍ فِی اَلْکتَابِ فَرْضُهُ وَ مَعْلُومٍ فِی اَلسُّنَّةِ نَسْخُهُ، وَ وَاجِبٍ فِی اَلسُّنَّةِ أَخْذُهُ وَ مُرَخَّصٍ فِی اَلْکتَابِ تَرْکهُ (نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 1، ص 44.)
و امامان شيعه گوياترين و ارزندهترين راه شناخت و رسيدن به قرآن هستند. بنابراين علی (ع) بهترين كسى است كه مى توانيم قرآن را از روى بخوانيم و بفهميم
إِنِّی تَارِک فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکمْ سَتَرِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَینِ وَ الثَّقَلَانِ کتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی…. - من در میان شما دو چیز باقی میگذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند.ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد میشوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم…
*بسم الله الرحمن الرحيم*
*قسمت اول:محور اصلی جهاد تبیین است:*
غیرشیعیان و غیرمسلمانان، این سؤال را از ما دارند که ولایت برای شما چه کارکردی دارد؟
اوائل انقلاب رسم شده بود درمساجد و موقعیّتهای دیگر اجتماعی این آیۀ قرآن نصب میشد: أَطیعُوا اللَّهَ وَأَطیعُوا الرَّسولَ وَأُولِی الأَمرِ مِنکُم (سوره نساء بخشی از آیه 59) مقصود از نصب این آیه، توجّه دادنِ مردم به اطاعت از ولایتفقیه بود. گذشته از اینکه آیا این آیه، مستقیم یا غیرمستقیم دلالت بر ولایتفقیه دارد یا نه، اما به واسطۀ این حرکت تبلیغی، این آیه مشهور شد و الآن غالباً مردم این آیۀ قرآن را بلد هستند. شاید این آیۀ کریمه، در مباحث اعتقادی آنقدر مشهور نشده که در فضای اجتماعی، مشهور شده است.
میخواهم یک آیه از قرآن را خدمت شما معرّفی کنم که آدم از غربت این آیه در یک جامعۀ شیعی، رنج میبرد. این آیۀ کریمۀ قرآن، نحوۀ اطاعت کردن از رسول خدا(ص) را به ما نشان میدهد. خیلی از ما هنوز در مسائل اعتقادی غرق هستیم؛ مانند هزار سال گذشته که شیعه در اوج غربت به سر میبرده و باید از اعتقادات خودش دفاع میکرده است. ولی الآن حتّی غیرشیعیان و بلکه غیرمسلمانان هم از ما این سؤال را دارند که ولایت برای شما چه خاصیّتی و چه کارکردی دارد؟ شما چه رفتاری با ولایت باید داشته باشید، دین شما دربارۀ ولایت و امامت چه برنامهای به شما داده است؟این را هم معتقدین به ولایت از ما میخواهند هم غیرمعتقدین به ولایت! متأسفانه ما کمتر کتابی داریم که نحوۀ برخورد با امر امامت و ولایت را برای ما توضیح بدهد.
کلاً میگوییم باید اطاعت کرد البته در همین اطاعت هم حرف هست؛ حرف مهمی که امشب جملهای را در این باره از قرآن کریم تقدیم خواهم کرد.
آیهای دربارۀ امر امامت که خیلی از معتقدین به ولایت از آن خبر ندارند!
اولین آیهای که دربارۀ امر امامت و اطاعت، میخواهم معرّفی کنم این آیه است إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَ إِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ (سوره نور بخشی از آیه 62)
از همۀ مسجدیها، نمازخوانها، ائمۀ محترم جماعات و همۀ افراد دیندار، متواضعانه تمنّا میکنم این آیۀ قرآن را در مساجد نصب کنند تا مردم با این آیۀ قرآن آشنا بشوند، چون بنده در هر محفلی وارد میشوم و این آیه را توضیح میدهم، اکثر بچههای خوب و معتقد میگویند که ما تا بهحال این را نشنیده بودیم! نمیدانم چه باید کرد با این فقر اطّلاعاتی دربارۀ ضروریترین معارفی که ما باید داشته باشیم.
میفرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ...(سوره حجرات بخشی از آیه 15) معنایش این است کسی که این آیه را رعایت نکند، درواقع مؤمن نیست، چون إنّما از ادات حصر است.
در این آیه خداوند متعال میفرماید: وقتی رسولخدا(ص) امر جامعی را مطرح میکند، کسی نباید از جلسه بیرون برود و به کارهای خودش برسد! به تعبیر ما، اگر آب دستش هست، باید بگذارد و همانجا بماند و امر رسولخدا(ص) رسیدگی کند.
لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ-(سوره نور بخشی از آیه 62) اگر کسی واقعاً کار واجبی داشت، باید بیاید اجازه بگیرد! رسول من، اگر تو به او اجازه دادی میتواند برود.
تازه بعدش میفرماید حالا من میبخشم - فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (سوره نور بخشی از آیه 62) درواقع مذمّت میکند آن کسانی را که از نزد رسولخدا(ص) میروند تا به کارهای خودشان برسند.( ادامه دارد.....)
*بسم الله الرحمن الرحيم*
*قسمت دوم: محور اصلی جهاد تبیین است*:
چرا با اینکه طرفداران انقلاب، بیشتر شدهاند، انقلابیها فکر میکنند وضع داردخرابتر میشود؟چون انقلابیها ساکتند!
بعضی وقتها که تظاهرات پیش میآید، مردم مؤمن میآیند در خیابان همدیگر را میبینند، میگویند عجب جمعیّتی اینها کجا بودند، اینهمه محجّبه، اینهمه انقلابی! مثل ماجرای نهم دی یا مثل دیگر تظاهراتها. هر دفعه هم، اینها همدیگر را میبینند و باز تعجّب میکنند که واقعاً ما اینهمه هستیم! خب چرا تعجّب میکنید؟!
چون وقتهای دیگر، همه ساکتند و خاموشاند، لذا اصلاً معلوم نیست که اینهمه هستند! بنده به عنوان یکی از بچّههای این انقلاب، همیشه عرض میکنم که هر سال انقلاب ما وضعش از نظر کمّی و کیفی در طرفداری، در عمق پایداری بهتر از سال قبل میشود
نمیدانم که خدا با ساکتین چه خواهد کرد، بنده نمیخواهم در اینباره بحث کنم، فقط یک اشاره بکنم. ببینید خدا گاهی از اوقات با بعضی از ساکتین البته نه همۀ کسانی که ساکتند- چه برخوردی میکند؟ خداوند متعال بعضی از کسانی که سکوت میکنند را در قرآن کریم لعنت میکند و میفرماید همه باید او را لعنت کنند! چرا؟ چون یک جایی باید یک حرفی را بزند، اما نمیزند، خُب چرا نگفتی؟! إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ؛ - سوره بقره آیه 159) حالا اگر کسی در یک جایی ساکت بوده، یک وقت این آیه را به خودش نگیرد، ولی بدانید که این هم هست.
اینهمه آدم خوب و فهمیدهای که در جامعۀ ما هست، فضای مجازی باید محلّ تهدید دشمن باشد نه ما!
با این تعداد آدمِ خوب و فهمیدهای که در جامعۀ ما هست و بنده از آن خبر دارم، و با این فضای مجازی که در اختیار همه است؛ خندهدار است که بگویند فضای مجازی محلّ تهدید جامعۀ ماست! اتفاقاً فضای مجازی باید محلّ تهدید دشمن باشد، و باید محلّ فرصت ما باشد؛ البته اگر این ساکتین از خواب بیدار بشوند!
آن شبکۀ پرطرفدار در فضای مجازی که نصف اینترنت مملکت را به خودش مشغول کرده است، راحت میآید و عکس سردار سلیمانی و اسم او را حذف میکند و هرکسی اینها را در صفحهاش بگذارد، آن را خاموش میکند. اگر ده میلیون نفر از آن سی میلیون نفری که برای تشییع سردار سلیمانی آمدند، همه این کار را میکردند، آنوقت آن شبکه هم نمیتوانست این کار را بکند و همه را حذف کند، ولی متأسفانه انگار همه حالِ این کار را ندارند! عشق دارند، اعتقاد دارند، معرفت دارند، ولی این زبان کوچک را نمیچرخانند! اخیراً زبان را هم نمیخواهد بچرخانی، همین انگشت خودت را روی صفحۀ گوشیات فشار بدهی کافی است! ( ادامه دارد....)
*بسم الله الرحمن الرحيم*
*قسمت سوم: برای جهاد تبیین نیاز به پیوندهای اجتماعی قوی و کار گروهی داریم یک هشتک راه بیندازیم و همه آن را تقویت کنیم* :
باید مقدار تأیید همدیگر را افزایش بدهیم، نترسیم، خدا ابائی نداشت از اینکه افرادی را تأیید کند که بعداً خراب بشوند. نترسیم، همدیگر را تأیید و تقویت کنیم، با روی گشاده باهم برخورد بکنیم.
اتحاد کلمه بین کسانی که جهاد میکنند یک امر لازم است، کأنّهم بنیانٌ مرصوص، اینها طوری با همدیگر متحد هستند.
ما در جبهه و دفاع مقدس میدیدیم یکی از عوامل مهم معنویت در دفاع مقدس ارتباط بین رزمندهها بود.
همین الان مهمترین عامل لذتی که شما از اربعین میبرید، خاکساری و تواضع و فروتنی موکبدارها نسبت به زائران امام حسین(ع) و بالعکس است.
زائران هم نسبت به موکبدارها محبت فراوان دارند، این محبت کارها را راه میاندازد. پس ما برای جهاد تبیین نیاز به پیوندهای اجتماعی قویتر و نیاز به کار گروهی داریم، در این زمینه باید فعالیت ویژهای انجام داد. مثلاً بهتعبیر رسانهایها یک هشتک راه بیندازیم همه پای کار بیاییم، آن هشتک را تقویت کنیم.
برای عملیات جهاد تبیین باید اولویتها را بر اساس راهبردهای رهبری تشخیص بدهیم نکتۀ دیگر دربارۀ جهاد تبیین این است که اولویتها را تشخیص بدهیم.
حرف خوب بدون اولویت، هیچ خاصیتی نخواهد داشت، بلکه خنثیکنندۀ کارهای دارای اولویت است.جهاد تبیین بدون نشانهگیری، بدون طراحی عملیات، بدون جهتگیری مشخص در زمانهای معین و بدون جریانسازی فایدهای ندارد و جهاد نیست. مثل اینکه ما اسلحه برداریم ولی ندانیم خطمان کدامطرف است، همین طوری تیر اندازی کنیم و جلو برویم، بعضی وقتها ممکن است همدیگر را بزنیم. جهاد تبیین این نیست که آدم همین طوری تیراندازی بکند، باید شما بدانید خط دشمن کجاست و کجا را باید بزنی. دشمن کجا دارد هجمه میکند و بیشتر آتش میریزد، یا کجا ما باید آتش بریزیم و آنجا دشمن را به عقب برانیم. در جهاد تبیین نیاز به تشخیص اولویتها است.
نمیشود کل کسانی را که در جهاد تبیین فعالیت میکنند به سادگی سازمان دهی کرد، میلیونها نفر باید در این جهاد شرکت کنند. یک مرکز قوی که افراد را سازماندهی کند فعلاً درست نشده است.
افرادی که میخواهند عملیات جهاد تبیین را انجام بدهند از علمای اعلام تا ذاکرین اهلبیت(ع)، تا هیئتیها هرکدام در فضای خودشان، باید اولویت را بر اساس راهبردهایی که رهبری میدهد، تشخیص بدهند. الحمدلله ایشان هوشیار است، وزن هر مطلبی را هم مشخص و معین میکند و این حرکت را جلو میبرد، خُب ما چرا تبعیت نکنیم، چرا پیگیری نکنیم؟
چرا این هوشمندی را به خرج ندهیم؟
مثلاً الان که موضوع فرزندآوری دارای اولویت است، درست است که من بروم و یک ماه رمضان در مورد نماز صحبت کنم؟
آیا الان مشکل اول جامعه نماز است؟ نه؛ عیبی ندارد که شما به موضوع نماز هم بپردازید، آن هم یک نیاز است، اما در بین مطالبی که دربارۀ نماز ارائه میدهید، باید مدام به موضوع فرزندآوری هم اشاره کنید؛ حداقل اینکه مثالهای بحث خودان را جهت بدهید و موضوعات متناسب با فرزندآوری را مطرح کنید. چرا؟ چون یکی از سه اولویت زمان ما است. ( ادامه دارد.....)
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم - بصیرت چراغ و قطب نما :
یک فرد انقلابی هم باید متدین باشد و هم فهم درستی از دین داشته باشد تا در هر زمانی حق و محوریت آن را درک کند. در عصر امامت بصیرت سیاسی و دینی چه ایجاب می کند؟ جایی که نیازمند فداکاری، گذشت و ایثار است آن قوه ایمان، فرد را وادار کند به ایستادگی در برابر دشمن و دفاع از حق، بصیرت سیاسی هم فهم او را نسبت به شناخت امام زمان بیشتر می کند.
امامت در قرآن دو نوع تعریف شده است؛ امامت نور و هدایت و امامت نار و ضلالت.
درباره اولی می فرماید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَینَا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاَةِ وَإِیتَاءَ الزَّکاةِ وَکانُوا لَنَا عَابِدِینَ (سوره انبیاء آیه 73) و درباره امامت نار می فرماید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَیوْمَ الْقِیامَةِ لاَ ینصَرُونَ (سوره قصص آیه 41) که دو حزب را تعریف می کند؛ حزب اللّه و حزب الشیطان؛ یعنی هم جبهه حق داریم و هم جبهه باطل؛ بصیرت سیاسی انسان را میان این دو جبهه رهنمون می سازد که جبهه حق کجاست و امام نور کجاست؟ در کجا باید قرار گیرد؟ چگونه موضع گیری کند و چگونه حرکت کند؟ اشکالی که در عصر امامت بود همین بود که بسیاری از مردم متدین نماز می خواندند، عبادت می کردند، روزه می گرفتند، اما امام حق را نتوانستند بشناسند؛ به همین دلیل در کربلا و دوره های بعدی چنان شد؛ در حقیقت امتحان بصیرت باعث این انحراف و گمراهی شد. در عصر غیبت، مردم رها شده نیستند. در عصر غیبت یک انسان دارای بصیرت سیاسی و بصیرت دینی کسی است که همان شاخص های حق مداری را دنبال کند؛ یعنی بداند نائب امام زمان در عصر غیبت کیست، چگونه باید ارتباط برقرار کند، چگونه حرکت کند، چگونه موضع بگیرد، چگونه مبارزه کند تا زمینه حکومت الهی ولی فقیه فراهم شود. دقیقاً در عصر حاکمیت ولی فقیه نیز بصیرت دینی و بصیرت سیاسی راه و برخورد انسان را با مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی مشخص می کند که راه و مسیر را گم نکند؛ همان طور که گفته شد، آنها چراغ راهنما و قطب نما هستند که انسان به انحراف کشیده نشود و به صراط مستقیم رهنمون شود. ( ادامه دارد...)
*بسم الله الرحمن الرحيم*
*قسمت سوم: برای جهاد تبیین نیاز به پیوندهای اجتماعی قوی و کار گروهی داریم یک هشتک راه بیندازیم و همه آن را تقویت کنیم* :
باید مقدار تأیید همدیگر را افزایش بدهیم، نترسیم، خدا ابائی نداشت از اینکه افرادی را تأیید کند که بعداً خراب بشوند. نترسیم، همدیگر را تأیید و تقویت کنیم، با روی گشاده باهم برخورد بکنیم.
اتحاد کلمه بین کسانی که جهاد میکنند یک امر لازم است، کأنّهم بنیانٌ مرصوص، اینها طوری با همدیگر متحد هستند.
ما در جبهه و دفاع مقدس میدیدیم یکی از عوامل مهم معنویت در دفاع مقدس ارتباط بین رزمندهها بود.
همین الان مهمترین عامل لذتی که شما از اربعین میبرید، خاکساری و تواضع و فروتنی موکبدارها نسبت به زائران امام حسین(ع) و بالعکس است.
زائران هم نسبت به موکبدارها محبت فراوان دارند، این محبت کارها را راه میاندازد. پس ما برای جهاد تبیین نیاز به پیوندهای اجتماعی قویتر و نیاز به کار گروهی داریم، در این زمینه باید فعالیت ویژهای انجام داد. مثلاً بهتعبیر رسانهایها یک هشتک راه بیندازیم همه پای کار بیاییم، آن هشتک را تقویت کنیم.
برای عملیات جهاد تبیین باید اولویتها را بر اساس راهبردهای رهبری تشخیص بدهیم نکتۀ دیگر دربارۀ جهاد تبیین این است که اولویتها را تشخیص بدهیم.
حرف خوب بدون اولویت، هیچ خاصیتی نخواهد داشت، بلکه خنثیکنندۀ کارهای دارای اولویت است.جهاد تبیین بدون نشانهگیری، بدون طراحی عملیات، بدون جهتگیری مشخص در زمانهای معین و بدون جریانسازی فایدهای ندارد و جهاد نیست. مثل اینکه ما اسلحه برداریم ولی ندانیم خطمان کدامطرف است، همین طوری تیر اندازی کنیم و جلو برویم، بعضی وقتها ممکن است همدیگر را بزنیم. جهاد تبیین این نیست که آدم همین طوری تیراندازی بکند، باید شما بدانید خط دشمن کجاست و کجا را باید بزنی. دشمن کجا دارد هجمه میکند و بیشتر آتش میریزد، یا کجا ما باید آتش بریزیم و آنجا دشمن را به عقب برانیم. در جهاد تبیین نیاز به تشخیص اولویتها است.
نمیشود کل کسانی را که در جهاد تبیین فعالیت میکنند به سادگی سازمان دهی کرد، میلیونها نفر باید در این جهاد شرکت کنند. یک مرکز قوی که افراد را سازماندهی کند فعلاً درست نشده است.
افرادی که میخواهند عملیات جهاد تبیین را انجام بدهند از علمای اعلام تا ذاکرین اهلبیت(ع)، تا هیئتیها هرکدام در فضای خودشان، باید اولویت را بر اساس راهبردهایی که رهبری میدهد، تشخیص بدهند. الحمدلله ایشان هوشیار است، وزن هر مطلبی را هم مشخص و معین میکند و این حرکت را جلو میبرد، خُب ما چرا تبعیت نکنیم، چرا پیگیری نکنیم؟
چرا این هوشمندی را به خرج ندهیم؟
مثلاً الان که موضوع فرزندآوری دارای اولویت است، درست است که من بروم و یک ماه رمضان در مورد نماز صحبت کنم؟
آیا الان مشکل اول جامعه نماز است؟ نه؛ عیبی ندارد که شما به موضوع نماز هم بپردازید، آن هم یک نیاز است، اما در بین مطالبی که دربارۀ نماز ارائه میدهید، باید مدام به موضوع فرزندآوری هم اشاره کنید؛ حداقل اینکه مثالهای بحث خودان را جهت بدهید و موضوعات متناسب با فرزندآوری را مطرح کنید. چرا؟ چون یکی از سه اولویت زمان ما است. ( ادامه دارد.....)
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت دوم :
معنای انقلابی بودن:
انقلابی در خودش قدرت احساس میکند. وقتی کسی در خودش قدرت احساس کرد، دیگر برای بدست آوردن قدرت گناه نمیکند. دیگر با حُبّ مقام و حُبّ مال به دنبال کسب قدرت نمیرود. با زورگویی و با تکبّر دنبال قدرت نمیرود.
انقلابی راحت میتواند متواضع باشد، چون احساس قدرت را در درون خودش دارد. اما کسی که از درون قدرت ندارد، مدام قیافه میگیرد، مدام با سرفههای درشت کردن و سینه ستبر کردن و باد به غبغب انداختن، میخواهد آن قدرت پوشالی را برای خودش ایجاد کند و خودش را با یک قدرت خیالی ارضاء کند. او با تکبّر میخواهد احساس قدرت را به دست بیاورد.
اما قدرت حقیقی در قلب یک انسان انقلابی است.
انقلابی بشوید و قدرتمند زندگی کنید.در همه فیلمهای دنیا، در همه مرامها، مرگ یک انسان قدرتمند، باشکوه است.زندگی یک انسان قدرتمند، با شکوه است.
بچهها از بچهگی وقتی میخواهند بازی کنند، نقشهایی را پیدا میکنند که قدرت در آنها هست.
در روانشناسی رشد، از نقش قدرت در دوران کودکی صحبت میشود. یکی از مهمترین اوصافی که بچهها برای پدر و مادر خودشان قائلند این است که پدر و مادر من قدرت زیادی دارند.
اساساً فطرت انسان تشنی قدرت است. اینقدر قدرت برای انسان شیرین است که معصومین(ع) برای برطرف کردن بسیاری از دردهای روحی، که کمترین آنها رفع اندوه است، ما را به یاد کردن قدرت خدا با عبارت لا حول ولا قوّة الاّ باللّه توصیه کردهاند.هیچ کس مثل خدا قدرت ندارد. اینقدر انسان از بچهگی دنبال قدرت میگردد. زیرا قدرت برای انسان خیلی شیرین است. ( ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت سوم:
معنای انقلابی بودن:
انقلابی بودن یعنی: بعد از تحول درونی، به دنبال تحول بیرونی بودن
اما انقلاب معنایش چیست؟ انقلاب یعنی تحول بنیادین. و این تحول باید آنقدر عمیق باشد، تا نام انقلاب بر رویش بگذارند. انقلاب یعنی یک دگرگونی همه جانبه و اساسی. اما انقلاب در قاموس انقلاب اسلامی یعنی یک دگرگونی اساسی برای خدا پیدا کردن. این دگرگونی اساسی دو بُعد دارد، یک بُعد درونی و یک بُعد بیرونی. اگر کسی هر دو بعد را داشته باشد، او یک انقلابی خواهد بود. و اگر هر کدام را نداشته باشد، او دیگر یک انقلابی نیست.
- بُعد اول خیلیها با انقلاب اسلامی منقلب شدند، اما انقلابی نشدند
اگر کسی فقط بُعد درونی را داشت، او دیگر انقلابی نشده، او صرفاً منقلب شده. خیلیها با انقلاب اسلامی منقلب شدند و انسانهای خوبی شدند، اما انقلابی نشدند. انقلابی یعنی بعد از اینکه منقلب شد، میخواهد همی عالم را هم منقلب کند، میخواهد همه را عوض کند. و لذت این حال خوب را به همه هدیه دهد و در میان همه بپراکند.
انقلابی با همان قدرت دورنی، به دنبال اثرگذاری در عالم است.
و معمولاً هم در تأثیرگذاری در عالم موفق است، و تحول ایجاد میکند. اما کسی که فقط منقلب شد، هنوز انقلابی نیست. خیلیها خودشان منقلب شدند، ولی توفیق اینکه انقلابی هم بشوند نداشتند.
انقلابی، طرفدار رفورم نیست، طرفدار انقلاب است :
یک انقلابی، هم از درون منقلب شده، و هم در بیرون میخواهد انقلاب ایجاد کند. طرفدار رفورم نیست، طرفدار انقلاب است.
طرفدار دگرگونی اساسی است. این انقلابی اگر دستش به کسی برسد، دنبال این است که او را هم انقلابی کند، او را هم عمیقاً متحول کند. نه اینکه یک توصیی خوب فرعی بکند و رد شود. میگردد ببینید چه گیری هست که اگر کمک کند و آن گیر را برای او مرتفع کند، همه گیرهایش یکجا مرتفع میشود، و متحول میشود، آن یک گیر را رفع میکند، آن یک توصیه را میکند. پیامبران هم گرچه گاهی در جهت تربیت انسانها موفق نبودند، ولی تلاششان یک تلاش انقلابی بود. ( ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت چهارم -بصیرت چراغ و قطب نما :
چگونه بصیرت پیدا کنیم یا به تعبیر دیگر، عوامل بصیرت چیست و چه عواملی کمک می کنند که ما نسبت به امور، روشن بین و بینا بشویم؟
یک سری الزامات است که اگر آن ها در یک فرد جمع شود می تواند جهت حرکت او را تنظیم کند؛ یعنی بصیرت به وجود می آید و وقتی بصیرت ایجاد شد، انسان، خود مسیر را پیدا می کند. یکی از آن الزامات، زمان شناسی است؛ یعنی انسان زمان خود را بشناسد که چه اقتضایی دارد؟ متغیرها چیست؟ دشمن کیست؟ زمان شناسی خیلی مهم است. یکی از ویژگی های مهم حضرت امام همین زمان شناسی بود.
یکی از ویژگی های رهبر معظم انقلاب هم زمان شناسی است که دقیقاً طبق همان، موضع می گیرند و جامعه را هدایت می کنند و انقلاب را در مسیر خودش تثبیت می کنند.
حضرت امام رحمة الله بیست سال قبل از بروز و ظهور اندیشه های منافقین آن ها را شناخت.
اینها رفتند نجف خدمت امام که برای مبارزه مسلحانه اجازه بگیرند. امام به آنها فرمود: تا انقلاب فکری به وجود نیاید زمینه حرکت مردمی علیه نظام به وجود نمی آید. با جنگ مسلحانه نمی شود نظام را ساقط کرد. آمدند نهج البلاغه و... برای امام خواندند؛ اما امام فرمود: من به آنها شک کردم. بعضی از افراد نتوانستند آنها را بشناسند؛ ولی امام آنها را بیست سال قبل شناخت.
مقام معظم رهبری نیز در ماجرای پس از انتخابات پی بردند که این حرکت تهاجمی که می گوید انتخابات تقلبی است، دقیقاً به منظور مقابله با نظام اسلامی است. این درک درست رهبری از شرایط باعث شد که ایشان بایستند و این توطئه را خنثی کنند و اینها از عمق بصیرت ایشان است. ( ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت ششم - بصیرت چراغ و قطب نما :
اگر ما بخواهیم دشمن پنهان را بشناسیم یکی از راه هایش گوش کردن به شاخص های رهبری است. اتکا به سخنان رهبری می تواند زمینه دشمن شناسی پنهان را مشخص بکند؛ چون افرادی که بصیرت بالایی دارند دیده بان هستند. آنها بهتر می توانند دشمن را ببینند و معرفی بکنند؛ لذا یکی از راهکارهای دشمن شناسی این است که شما ببینید چه بلایی بر سر جبهه حق آمد. در جنگ جمل، یکی از خواص به نام حارث بن حوت آمد خدمت حضرت امیرعلیه السلام و عرض کرد: شما تصور می کنید که من اهل جمل را بر باطل می بینم؟ مگر می شود ما بگوییم طلحه و زبیر دارای انحراف هستند؟! انحراف سیاسی با انحراف اعتقادی دو چیز است. ممکن است بعضی ها نماز بخوانند، روزه بگیرند و عبادت کنند؛ اما دچار انحراف سیاسی باشند.
در گذشته با سوسیالیسم همراه با مذهب رو به رو بودیم.
امروزه لیبرالیزم همراه با اعتقاد دینی، یعنی تلفیقی از اعتقادات دینی و آموزه های لیبرالیزم. شاید آدمی نماز شب هم بخواند؛ ولی دارای تفکرات لیبرالیستی باشد. در گذشته سوسیالیست هایی در کشورمان بودند، چپ گرایانی که دنبال جامعه توحیدی بی طبقه بودند، اقتصاد را سوسیالیستی می دانستند؛ ولی نماز هم می خواندند و خدا را قبول داشتند. آنها خالقیت خدا را قبول داشتند؛ ولی توحید ربوبی را قبول نداشتند. (ادامه دارد...)
☑️خواسته های جدید ایران رسیدن به توافق را مشکل کرده است
▪️وال استریت ژورنال به نقل از منابع آگاه نوشت: درخواستهای ایران برای کسب تضمین از آمریکا بار دیگر تلاشها برای احیای توافق هستهای 2015 را متوقف کرده است و واشنگتن و پایتختهای اروپایی را در مورد امکانپذیر بودن توافق نامطمئن میسازد.
✍
پ.ن
پس چی فکر کردین
خیال میکنین با ظریف دهن تا بنا گوش طرفین که اخرین فشارش ایمیل به تام کاتنه یا عباس عراقچی که خودکار پرتاب کنه و در اخر برای اون زن یهودی هدیه کریسمس بفرسته
و دراخر اون زن بگه عباس فکر میکنه من مسیحی ام در حالیکه من یهودی هستم
گذشت اون دوران تمام شد
این تیم مذاکره کننده منافع مردم براش اولویته ولاغیر
🔹 شکنجه خاموش با پیامهای جعلی:
♻️ بیسوادی رسانهای و مسئولیت اجتماعی ما
🔸واتس اپ را باز میکنم. پیامی در گروه دوستان از دوستی که اتفاقا تحصیلات بسیار عالیه هم دارد آمده است با این مضمون که بسیاری از افراد که بعد از واکسن کرونا قرصهای تقویتی مصرف کردهاند مردهاند و هشدار داده است که از مصرف مکملها بعد از واکسن خودداری کنید.
🔸این خبر هیچ منبعی ندارد. انگار کن که یک پسربچه بازیگوشی گوشه اتاقش نوشته و فرستاده است. همه این جور خبرها را تأکید هم میکنند که در همه گروههایی که هستید پخش کنید و کلی هم کلمه مهم مهم مهم اولشان دارند.
🔸دوستم است. باهاش راحتم. میپرسم منبعش کجاست؟ میگوید «مردم ایران». بیتعارف جواب میدهم: «خیر. دشمنان مردم ایران که میخواهند استرس مضاعف به مردم وارد کنند». میگوید: «سخت نگیر. حالا تو ویتامین نخور!»
🔸فردا صبح همین خبر را در یک گروه فامیلی میبینم. اینجا باید جانب احتیاط را در تذکر دادن رعایت کرد. فامیل است دیگر. زود میرنجد. با کلی احتیاط و عرض ادب و احترام مینویسم «این خبرهایی که هیچ منبع موثقی ندارند را نباید باور کرد». جواب میدهد «درست است اما باید جانب احتیاط را رعایت کرد».
🔸پیامی از دوستی دیگر که معلم است به دستم میرسد: در حالی که تمام دنیا پایان کرونا را جشن گرفتهاند ما هنوز سالمندانمان را هم واکسن نزدهایم.
🔸برایش مینویسم کجای دنیا پایان کرونا را جشن گرفته است؟ در همین استرالیا که خودم حضور دارم و از نزدیک میبینم چنین چیزی نیست. جمعیت استرالیا یک سوم جمعیت ایران هم نیست و هنوز حتی نصف مردمش هم واکسینه نشدهاند.
🔸واتس اپ که تبدیل به در دسترسترین پیامرسان و بهنوعی مهمترین شبکه خبری در میان ایرانیان شده است مملو از پیامها و خبرهای جعلی است که به نظر میرسد هدفشان ایجاد ناامیدی و استرس و بهعبارتی شکنجه خاموش است و دریغا که مردم هم بدون توجه به درست یا غلط بودن اخبار و پیامهای دریافتی، گوی سبقت را در بازنشرشان از همدیگر میربایند که پیامد آن انتشار سریع یک خبر دروغین در بین همه افراد است.
🔸اینکه بر صحت کدام خبر مهر تأیید بزنیم و کدام را ناموثق بدانیم نیاز به سواد رسانهای دارد که از انواع سواد لازم برای حضور در عصر اطلاعات است.
🔸 اشاعه اخبار کذب و سوگیرانه آسیب های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و...را بر جامعه و مردم تحمیل خواهد کرد.
🔸در واقع سواد رسانه ای ابزاری برای توانمند ساختن شهروندان در انجام تحلیل انتقادی و ارزیابی رسانه ها در بافت اجتماعی، دسترسی به رسانه ها، برقراری ارتباط به شکلهای مختلف است.
🔸 افراد باسواد رسانه ای اطلاعات را از طریق رسانه ها دریافت و به صورت انتقادی تفسیر میکنند و می توانند در بین انبوه پیامها هدف پیام را تشخیص دهند.
🔸 داشتن مهارت سواد رسانهای برای مخاطبان پیامرسانها و شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه در دنیای کنونی از ضرورت های اجتناب ناپذیر شده است زیرا با انتشار طیف گستردهای از اخبار، مخاطب باید این توانایی را داشته باشد پیامها را ارزیابی و با دیدی انتقادی آنهارا بررسی نماید تا از دامن زدن به شایعات در بین مردم جلوگیری شود.
🔸در واقع این استعدادی است که مخاطبان این شبکه ها باید در مواجه با اخبار و اطلاعات دریافتی داشته باشند و این امر منجر میشود که انتشار دهندگان اخبار و اطلاعات مخاطب را منفعل ندانسته و منتظر واکنش مخاطب در مقابل محتوایی که به او میرسانند باشند.
🔸نهادهای دولتی بسیاری در ایران متولی ترویج سواد رسانهای هستند اما به نظر میرسد هنوز گامهای اساسی در ارتقای سواد رسانهای ایرانیان برداشته نشده است.
🔸گواه آن شاید همین باشد که هنوز پیامی به زبان ساده و جذاب که مردم را به اهمیت بررسی منبع خبر توجه دهد در واتس اپ بدستم نرسیده است!
🔸اینجاست که شاید یکی از مسئولیتهای اجتماعی تک تک ما که خود را استاد، دانشجو، تحصیلکرده، کتابدار، فرهنگی، فرهیخته و باسواد اطلاعاتی (سواد رسانهای یکی از اجزای سواد اطلاعاتی است) مینامیم آگاه کردن مردم است.
✅ نتیجه :
در مواجهه با اخباری که میرسد منفعل نباشیم. به دوستان و خویشان بگوییم به هر خبر و پیامی که میرسد اعتماد نکنند و منبع خبر از ارسالکننده خبر بخواهیم.
⭕️ پشت صحنه تحرکات میرحسین موسوی
🔹اواسط مرداد 1401 ، گزارشات متعددی از لجن پراکنی های جدید میرحسین موسوی علیه رهبری نظام و برخی شهدای گرانقدر مدافع حرم مانند شهید حسین همدانی ، منتشر گردید .
🔹این مسئله نشان داد که حصر خانگی چندین ساله نیز نتوانسته وی را از ادامه راه شیطانی که در فتنه 88 در پیش گرفته بود ، باز دارد .
🔹میرحسین موسوی در ماجرای فتنه 88 ، طبق برنامه ریزی آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی ، طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را دنبال می کرد .
🔹در این رابطه به مصاحبه یکی از مسئولین وزارت اطلاعات درسال 89 می توان اشاره کرد که اظهار داشته بود : «میرحسین موسوی و دوستانش در جلسه 25 فروردین 1385 ، استراتژی خود را "اجتماعی کردن گفتمان" ذکر می کنند و گفتمان را نیز "جنگ برای بازپس گیری مواضع از دست رفته" تعریف می کنند . دقیقاً شش ماه بعد ، یعنی در تاریخ 20 مهر 1385 ، مجدداً در جلسه ای با مسئولیت شخص موسوی ، موضوع براندازی نرم نظام را صریحاً مطرح می کنند و می گویند : اسقاط نظام از طریق بازتولید انقلاب 1357 غیر ممکن است ؛ اما پاشنه آشیل نظام ، انقلاب نرم است .»
🔹یعنی که موسوی حداقل از سال 85 در فکر ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بوده است .
🔹در مورد سوابق میرحسین موسوی باید اشاره کرد زمانی که در سال 1360 نام مهندس موسوی به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه در جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی مطرح می شود ، شهید سید حسن آیت مخالفت جدی می کند و اعلام می کند که این مخالفت خود را در مجلس نیز اعلام خواهد کرد . وی می گوید که موسوی در خط دکتر پیمان است و خط پیمان لاجرم به خط آمریکا می انجامد .
🔹همسر میرحسین موسوی یعنی زهره کاظمی ( معروف به زهرا رهنورد ) نیز همانند خود او پیش از پیروزی انقلاب از شاگردان دکتر پیمان و مرتبط با برخی از اعضای نهضت آزادی بوده است.
🔹دکتر محمد مکری ، سفیر پیشین ایران در شوروی ، در یادداشت های خود در سال 1370 اشاره می کند که زهره کاظمی پیش از انقلاب همکار لیلی جهان آرا ، معروف به لیلی امیر ارجمند ـ نزدیک ترین دوست فرح پهلوی ـ بوده است . لیلی جهان آرا که در ظاهر مسئولیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در زمان شاه بر عهده داشته ، زنی بسیار فاسد بوده که با چند سازمان جاسوسی نیز ارتباط داشته است .
🔹زهرا رهنورد طبق برخی اسناد ، اطلاعات مربوط به ارتباطات امام موسی صدر ( رهبر شیعیان لبنان ) با داخل کشور را به مخبرین ساواک می داده است .
🔹میرحسین از همان هنگام که سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی بود ، سعی داشت تا منافقین را از خود نرنجاند . دکتر حسن غفوری فرد ( وزیر نیرو درکابینه موسوی ) در این رابطه در مصاحبه ای اظهار می دارد : « از همان اول ، آقای میرحسین موسوی مقاله هایی را که ما علیه گروهک منافقین می نوشتیم ، چاپ نمی کرد . مقاله های علیه مصدق و یا به نفع آیت الله کاشانی را نیز چاپ نمی کرد .»
🔹وقتی در 30 خرداد 1360 ، مجاهدین خلق دست به اسلحه شدند ، عزت الله شاهی ـ که در کمیته انقلاب اسلامی بود ـ دستگیری منافقین را شروع کرد .
دو سه روزی از تیر ماه نگذشته بود که تیم های اطلاعاتی وی تصمیم گرفتند زهرا رهنورد را بازداشت کنند . آنها اطلاعاتی از ارتباط رهنورد با سازمان مجاهدین به دست آورده بودند . گرایش رهنورد به سازمان ، نکته پنهانی نبود زیرا که در جریان انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی ، از سوی سازمان مجاهدین خلق کاندیدا شده بود .
🔹در همان روزها ، موسوی وزیر امور خارجه شد . عزت الله شاهی می گوید : « در کمیته تصمیم گرفته بودیم رهنورد را دستگیر کنیم که همان موقع آقای موسوی وزیر امور خارجه شد . از مسئولان بالا گفتند تعقیب و دستگیری را متوقف کنید !»
💢ادامه دارد....