⚠️ مسئولین همانند پدران جامعه هستند؛ به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بیمبالاتی و بخاطر احساسات و جلب برخی از آرا احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد!…
📚 فرازی از وصیتنامۀ شهید #حاج_قاسم سلیمانی
#⃣طرح_صیانت
@amariyone_enghelab
📸 دوران پهلوی اونقدر اوضاع خوب بود که بعلت رفاه بیش از حد، ۱۶۰۰ نفر هرسال در تهران دست به خودکشی میزدن که ٧٠ درصدشون هم جوانان ۱۵ تا ۳۰ ساله بودن.
@amariyone_enghelab
#یمن
🔹سکانس اول: مدتی قبل بعلت کاهش بارش ها ، رهبر جنبش انصارالله خواستار برپایی نماز طلب باران در درس تفسیر قرآن شد.
🔹سکانس دوم: مردم در تبعیت از رهبرشان نماز طلب باران رو اقامه کردند(١٦خرداد) که با تند تمسخر ها از طرف طیف مقابل صورت گرفت
🔹سکانس سوم: شدیدترین بارش باران در طی ۱۰ سال اخیر در یمن در حال بارش هست.
@amariyone_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اعلام_برنامه #کلیپ_تصویری
🏴 عزاداری دهه اول محرم ۱۴۴۴
📆 زمان: از جمعه ۷ مرداد ۱۴۰۱ به مدت ۱۰ شب
بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا
↙️ مکان: اصغرآباد ، مسجد حضرت حجت (عج)
🏴 هیئت حضرت ابوالفضل العباس (ع)
🌷مجموعه فرهنگی خادم الشهدا اصغرآباد🌷
📲 @khademalshohada_as
@amariyone_enghelab
بوی اشکهای زینب میآید؛
بوی خاک وخون؛
صدای مناجات سجاد؛
صدای قلبِ نگران رُباب؛
صدای پای کاروان کربلا میآید...
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
@amariyone_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اقدام تشویقی کارفرما برای #فرزندآوری کارگران در یزد
🔹 مدیریت #کارخانه_ریسندگی_یزد مشوقهایی را برای فرزندآوری کارگران خود اختصاص داده است.
مدیریت این کارخانه؛
👈🏻به ازای ازدواج کارگران خود مبلغ ۳۰ میلیون تومان
👈🏻به ازای تولد فرزند اول و دوم مبلغ ۲۵ میلیون تومان
👈🏻و به ازای تولد فرزند سوم و بیشتر مبلغ ۳۰ میلیون تومان پاداش به کارگران خود پرداخت میکند.
👈🏻همچنین در ازای انتخاب نامی از ائمه اطهار علیهمالسلام برای فرزند، مبلغ ٣ تا ۵ میلیون تومان پاداش پرداخت میشود.
👈🏻یک هفته مرخصی تشویقی نیز به ازای تولد هر فرزند به کارگران اختصاص مییابد.
✍🏻 به گفته مدیر این کارخانه، #خیر_و_برکات این اقدام به کار، صنعت و تولید کارخانه برگشته و این کارخانه از معدود واحدهایی بوده که در این سالها با هیچ مشکلی روبرو نبوده است.
🌸🍃ೋ•~
@amariyone_enghelab
صدایِ کربلا ۱.mp3
10.82M
#صدای_کربلا ۱ 🏴
#استاد_شجاعی
#آیتالله_مصباح
▪️مسیرِ حرکت امام تا رسیدن به ماجرای کربلا، یک مسیر جغرافیایی با اتفاقاتی در بستر تاریخ نیست!
- تمام حوادث کربلا، از ابتدای تشکیل نطفهی آن تا امروز که هنوز در تاریخ زنده و منشاء اثر است، در درونِ شخصِ شما درحال تکرار است!
▪️آیا شما این تکرار را میبینید، و قادر به ادراکش هستید؟
- آیا ماجرای کربلا در انتخابها، ارتباطها، افکار و رفتار شما، منشاء اثر هست؟
🎧صدای کربلا را همه نمیشنوند!
@amariyone_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #کلیپ ؛ #استوری
▫️ حجّش را ناتمام رها کرد و به سوی شهادت شتافت تا به من و تو بگوید:
اگر امام زمانت را تنها گذاشتی و یزیدیان را برگزیدی، طواف کعبه، فقط دور سنگ چرخیدن است…
👈اینجا قرار عاشقی با شهیدان است👉
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🥀🕊🥀🕊🥀
@amariyone_enghelab
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
@amariyone_enghelab
🏴شعارهای ما در مجالس عزاداری اباعبدالله(ع) چگونه باید باشد؟
#شهید_مرتضی_مطهری
@amariyone_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه آیت الله فاطمی نیا(ره) برای آغاز ماه محرم
🔹مرحوم آیتالله سید عبدالله فاطمینیا استاد اخلاق در آستانه آغاز ماه محرم و عزاداریهای سیدالشهدا(ع) توصیههایی پیرامون اقامه عزا در این ماه داشتند.
🔹ایشان میگفت: خالصانه در مجالس عزاداری شرکت کنید. طوری باشید که غیر از امام حسین(ع) چیزی نبینید.
🔹همچنین میفرمود: با پاکی ظاهر و باطن به این مجالس مشرف شوید؛ همانطور که با وضو و طهارت در این جلسات شرکت میکنیم، به وسیله استغفار، طهارت باطنی هم کسب کنیم.
🔹آیتالله فاطمینیا توصیه میکرد: قبل از ورود به مراسم عزای ابی عبدالله علیه السلام بگوییم: خدایا اگر در وجود من مانعی از کسب فیض ابی عبدالله علیه السلام هست، آن را برطرف بفرما.
🔹ایشان همچنین در خصوص اهمیت عزاداری در این ماه میفرمود: دهه محرم، دهه تحول است. جناب حرّ یک شخص است اما حرّ شدن یک جریان است. در این دهه باید متحول شویم.
@amariyone_enghelab
📝 #تبیین_کربلا | تبیین اهمیت انجام تکلیف در راه خدا
▫️ رهبر انقلاب: در منزل «ازید» که چهار نفر به حضرت ملحق شدند، بیان دیگری از امام حسین علیهالسلام هست. حضرت فرمود: «اما واللَّه انّی لأرجو ان یکون خیراً ما اراد اللَّه بنا؛ قتلنا او ظفرنا». فرمود: من امیدم این است که خدای متعال، آن چیزی که برای ما در نظر گرفته است، خیر ماست؛ چه کشته بشویم، چه به پیروزی برسیم. فرقی نمیکند؛ ما داریم تکلیفمان را انجام میدهیم. ۱۳۷۴/۰۳/۱۹
🏴 #از_تبیین_تا_قیام
◾️Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 روزمان را با #قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۳۰۶ قرآن کریم ( آیات ۱۲ تا ۲۵ سوره مبارکه مریم )
🍃🌹🍃
🌺 امام علی (ع) میفرمایند: «اَلبَیتُ الَّذی یُقرَآُ فیهِ القُرآنُ وَ یُذکَرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فیهِ تَکثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحضُرُهُ المَلائِکةُ وَ تَهجُرُهُ الشَّیاطینُ» خانهای که در آن قرآن خوانده شود و خدا را به یاد آرند، برکتش فزونی یابد و فرشتگان به آن خانه درآیند و شیاطین از آن دوری جویند. (اصول کافی ۲/۶۱۰)
🎙 استاد پرهیزگار
#ثامن | #روشنگری | #جهاد_تبیین
@amariyone_enghelab
💔تو غم انگیزترین
دوری دوران منی ...
☘سلام ساحل آرامش...
#سلام
#شعر_مهدوی
#امام_زمان
#ماه_محرم
@amariyone_enghelab
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
@amariyone_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پروژه سیاسی امنیتی براندازانه در پشت پرده موضوع حجاب
🔺صحبتهای زن دوربین به دست در اتوبوس
🔻دامی که برخی اشخاص برای زنان ایران پهن کردهاند
#حجاب
@amariyone_enghelab
🔴 ۲۲ قبضه اسلحه غیرمجاز در اصفهان کشف شد
🔹فرمانده انتظامی شهرستان اصفهان ازکشف ۲۲ قبضه اسلحه جنگی و شکاری غیر مجاز طی اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی و مبارزه با قاچاق سلاح و مهمات غیر مجاز در این شهرستان خبر داد
#خبرگزاری_بسیج_اصفهان
@amariyone_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی از نجات یک زن از موجودات وحشتناک برزخ به واسطه ذکر "یا حسین"
قسمتی از برنامه زندگی پس از زندگی ۲ سال پیش
@amariyone_enghelab
🔲◾️▪️مقام بالای علمی واعلمیت مرجع شهید، حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) از منظر برخی دوستان و دشمنان
▪️ از میان دوستانش محمدعلی مدرس خیابانی شیخ را «از اکابر علما و مجتهدین و اجلای فقها و محدثین امامیه در اوایل قرن ۱۴ هجری» میشمرد،
▪️ سید حسن مدرس ایشان را اعلم علمای زمان می دانست
▪️ضیاء الدین دری اصفهانی مدرس فلسفه و علوم عقلی در تهران، که با شیخ کراراً دیدار داشته، مینویسد: «مراتب علمی شیخ را هیچکس از دوست و دشمن، منکر نبود. ولکن گمان میکردند که فقط معلومات او منحصر به همان فقه و اصول است. نگارنده در چند جلسه فهمیدم، قطع نظر از جنبه عظیم فقاهت، در بقیه علوم هم سرآمد هستند. از جمله، علم تاریخ و جغرافیا که اغلب فقها از این دو علم بی بهره میباشند. حتی در این اواخر مشغول تحصیل علم نجوم و اسطرلاب بود. من عرض کردم: حضرت آقا، در این آخر عمر برای چه علم نجوم تحصیل میکنید؟ فرمود: من اهل علمم، بمیرم و این علم را بدانم، بهتر است یا بمیرم و ندانم؟...ضمنا" ایشان به زبانهای عربی و فرانسه نیز تسلط داشتند[۲۳]
▪️از میان استادانش میرزا حبیبالله رشتی که خود از اکابر و مراجع بزرگ نجف بود و عمدتاً در اعطای اجازه اجتهاد به دیگران اکراه داشته؛ مؤمنین را به تقلید از ایشان دعوت نموده و در تقریظ خود بر رسالة «قاعدة ضمان الید»شیخ، مقام علمی و تحقیقی شیخ را به نحوی شگفت و کمنظیر ستوده است. او مینویسد: «هان ای کسی که این اوراق را دریافته و بر آنها وقوف مییابی، چنانچه در اعماق دریاها فرو روی و سوار بر اُشتر، بیابانهای خشک و لمیزرع را شتابان درنوردی، همانا از حیث تحقیق و تدقیق، بهتر از آنچه که در این دفتر آمده، نخواهی یافت. ضروری است که در مجالس عمومی، به فضل و کمال صاحب این رساله، ندا دردهند و سوارگان دیار به سوی او تشویق گردند. من در این رساله نظر افکنده و آن را زیبا و دلنشین یافتهام. چه بسیار دُرهای گرانبها و مرواریدهای بدیع و دست ناخورده که در آنها به امانت نهاده شده است. سزاوار است که مضامین آن را نه با خامه بر صحیفة اوراق، که با ذرّات طلا بر مردم دیدگان بنگارد. آفرینِ خدای بر مؤلف آن باد و اوست عالم پرسوز و گداز، فروغ دیده و نور چشمم شیخ فضل الله ... همانا او در تحصیل قواعد علمی و اصول اجتهادی ـ که مدار اجتهاد و ملاک صحت اعمال عباد بر آنها و وابسته بدانهاست ـ خود را به رنج افکنده و روزگاری دراز و به قدر کفایت را نزد من و اساتید عظام حاضر شده است تا به حمدالله به آرزوی خود دست یافته و عالمی ربانی و رهنمایی راستین و حقانی و مجتهدی متبحّر و کامل و جامع و معقول و منقول گردیده است. رواست که بندگان مؤمن خدا وی را در امور دینی مرجع خود قرار دهند...»[۲۴]
▪️و استاد اصلی ایشان، میرزا محمد حسن شیرازی، علاقه داشته تا وی زعامت را پس از ایشان در عتبات عالیات، عهده دار شود.
▪️یکی از ثمرات علمی او، شاگردش، شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود که توانست حوزه علمیه قم را تأسیس نماید
▪️ یکی دیگر از شاگردانش، علامه محمد قزوینی، بزرگترین غرب شناس زمان بود که در وصف استادش گفت، من خانگی و خانه زاد استادم بودم
🔴اعترافات و تعابیر گوناگون برخی مخالفین و دشمنانش در مورد دانش و مقام بالای علمی او:
♦️از میان مخالفین، دکتر محمد اسماعیل رضوانی «مرحوم شیخ فضل الله نوری ... در نردبان علم، بر پلکانهای آخر جای داشت» (انقلاب مشروطیت ایران، دکتر رضوانی، ص ۷۲)
♦️و ناظم الاسلام مینویسد: «نگارنده روزی که مشارٌالیه (شیخ فضل الله) در خانه آقای طباطبایی بود، در مجلس در ضمن مذاکره گفت ملاّی سیصد سال قبل به کار امروز نمیخورد. شیخ در جواب گفت: خیلی دور رفتی بلکه ملای سی سال قبل به درد امروز نمیخورد. ملای امروز باید عالِم به مقتضیات وقت باشد، باید مناسبات دول را نیز بداند.»[۲۶] 8
♦️ادوارد براون، محقق و تاریخ نویس نامدار مینویسد: «شیخ فضل الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف و فقیه جامع و کامل ... مجتهد سرشناس و عالمی متبحّر ... و از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود ...» انقلاب ایران،[۲۷]
♦️مهدیقلی هدایت چنین گفته است: «مقام علمی اش بالاتر از (دو سید) مسند نشین (طباطبایی و بهبهانی) است. طلاب و بیشتر اهل منبر دور او را دارند.»[۲۸]
♦️ابوالحسن علوی میگوید: «شیخ فضل الله از شاگردهای نمره اول میرزای شیرازی بود[٢٩]
♦️فریدون آدمیت نوشته است: «متفکر مشروطیت مشروعه شیخ فضل الله نوری بود. از علمای طراز اوّل که پایهاش را در اجتهاد اسلامی برتر از طباطبایی و بهبهانی و غیره شناختهاند.»[۳۰]
♦️احمد کسروی مینویسد: «حاجی شیخ فضل الله نوری ... از مجتهدان بنام و باشکوه تهران شمرده می شد[۳۱]
@amariyone_enghelab
🔲◾️▪️١١مردادسالگرد شهادت شیخ فضل الله نوری
▪️شیخ داخل خانه نشسته است و با عده ای از شاگردان و نزدیکان صحبت می کند یکی از شاگردان می گوید:آقا بهتر نیست به سفارت بروید؟ آقا به همان شاگرد رو میکند و می گوید : زیر منبر٬ پاکتی هست برو و آن را بیاور.
در میان حیرت همه وقتی پاکت را باز می کنند درون آن دو بیرق روس و انگلیس است و همه متعجبند که با وجود این میزان از محافظت چه کسی این پاکت را آورده!
▪️شیخ می گوید : لازم نیست ما برویم خود آنها آمده اند و کافی است ما یکی از بیرق ها را بر بام خانه وصل کنیم اما آیا درست است که بعد از این همه سال به زیر بیرق کفر بروم؟
▪️شیخ کم کم همه محافظین را از اطراف و درون بیت بیرون می کند و فقط با نزدیکان در بیت می ماند و مشغول نماز است که ناگهان مهاجرین به تهران آمده٬ از در و دیوار منزل شاگرد میرزای شیرازی به داخل خانه هجوم می آورند و شیخ با دیدن آنها لبخندی می زند و میگوید:این همه ادم برای گرفتن من پیرمرد آمده اید!
▪️شیخ بر روی صندلی نشسته است و فکر می کند٬ شاید به سفارت انگلیس و اتفاقات رخ داده در آن و فکر می کند که مشروطه ای که از دیگ پلوی سفارت انگلیس سر بیرون بیاورد، به درد ما ایرانیها نمیخورد.
▪️ناگهان یپرم خان ارمنی وارد می شود و به تمسخر شیخ را می نگرد و شیخ که صدای هیاهیو مردم در بیرون را می شنود با عصا به بیرون اشاره ای می کند می گوید یا مرا آزاد کنید یا راحتم کنید و طناب دار را با عصا نشان می دهد!
▪️حکم اعدام شیخ را ۵ روزه صادر می کنند و میعادگاه اعدام می شود سیزده رجب تا شادی مردم کامل شود و مردم فکر می کنند که تنها مخالف مشروطه٬بعد از شاه را به دار اویختند
و شیخ در میان انبوه جمعیت خدمتکار خود را صدا می زند و مهرمخصوص به خود را از او می گیرد و همان جا می شکند و همگان بدانند که فقط روشن فکران هستند که داغ بر پیشانی مردم می گذارند و به قول جلال آل احمد بالاخره بعد از دویست سال توانستند بر پیشانی ایرانیان داغ بگذارند.
▪️شب است و همه مردم پس از یک جشن حسابی به خانه هایشان برگشته اند و شیخ را شبانه در ری به خاک می سپارند...
▪️وقتی اخبار اعدام شیخ به اخوند خراسانی ـ ساکن نجف و موافق مشروطه ـ می رسد به نزدیکان می گوید: آمدیم سرکه درست کنیم ٬ شراب شد می روم تا خم شراب را بشکنم! اما او هم به طور مشکوکی مسموم می شود و به تهران نمی رسد...
@amariyone_enghelab
🔲◾️▪️ ١١ مرداد ١٢٨٨ در تقویم شهادت شیخ رحمة الله عليه
🏴دستگیری شیخ فضل اللّه نوری و محاکمه
▪️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری های شیخ را در میان سردمداران حاکم مطرح ساختند.
▪️در منزل سپهدار تصمیم به اعدام شیخ گرفته شد. یپرم خان بر جنایت اصرار داشت و سپهدار راضی بود و سردار اسعد هم سکوت کرد. روز یازدهم رجب ١٣٢٧ ق هشتاد نفر از مجاهدان مسلح ارمنی به منزل شیخ هجوم بردند و خانه را محاصره کرده، پشت بام ها را اشغال کردند.
شهادت
▪️نادعلی، پیشکار مخصوص شیخ، می گوید: در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یوسف خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. سواران مجاهد دور درشکه را گرفته و یکسره شیخ را به اداره نظمیه در میدان توپخانه بردند و در ضلع شرقی عمارت نظمیه زندانی کردند.
▪️بعد ازظهر سیزده رجب، شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم زنجانی شروع به محاکمه کرد.
▪️جالب اینجاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعبادو حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ١٣٢٧ قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
▪️خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
▪️خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص). آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.
▪️در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود:
▪️دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد.
▪️طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه.
▪️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد!
▪️جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه-همه می خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی رسید، تف می انداختند.
▪️یک مرتبه دیدم یک نفر از سران تفنگداران، مرد تنومند و چهارشانه ای بود، وارد حیاط نظمیه شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بی حیا به جنازه آقا...
▪️سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت عثمانی بود؛ او هم رفت!...
@amariyone_enghelab
🔲◾️▪️ ١١ مرداد ١٢٨٨ در تقویم شهادت شیخ رحمة الله عليه
🏴دستگیری شیخ فضل اللّه نوری و محاکمه
▪️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری های شیخ را در میان سردمداران حاکم مطرح ساختند.
▪️در منزل سپهدار تصمیم به اعدام شیخ گرفته شد. یپرم خان بر جنایت اصرار داشت و سپهدار راضی بود و سردار اسعد هم سکوت کرد. روز یازدهم رجب ١٣٢٧ ق هشتاد نفر از مجاهدان مسلح ارمنی به منزل شیخ هجوم بردند و خانه را محاصره کرده، پشت بام ها را اشغال کردند.
شهادت
▪️نادعلی، پیشکار مخصوص شیخ، می گوید: در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یوسف خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. سواران مجاهد دور درشکه را گرفته و یکسره شیخ را به اداره نظمیه در میدان توپخانه بردند و در ضلع شرقی عمارت نظمیه زندانی کردند.
▪️بعد ازظهر سیزده رجب، شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم زنجانی شروع به محاکمه کرد.
▪️جالب اینجاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعبادو حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ١٣٢٧ قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
▪️خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
▪️خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص). آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.
▪️در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود:
▪️دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد.
▪️طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه.
▪️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد!
▪️جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه-همه می خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی رسید، تف می انداختند.
▪️یک مرتبه دیدم یک نفر از سران تفنگداران، مرد تنومند و چهارشانه ای بود، وارد حیاط نظمیه شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بی حیا به جنازه آقا...
▪️سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت عثمانی بود؛ او هم رفت!...
@amariyone_enghelab