دستشُ محکم گرفتم
گفتم: بحث و عوض نکن
این سوختگیِ دستت چیه هادی؟!
خندید؛
سرشو پایین انداخت و گفت:
یه شب شیطون اومد سراغم
منم اینطوری ازش پذیرایی کردم ..
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌱
والذّابین عنه❤️🤲
#جهاد_تبیین
@amariyone_enghelab