🏴سخنراني حماسی امام زين العابدين در مسجد اموي دمشق(قسمت اول)
روز جمعه اي امام زين العابدين در مسجد اموي شام حضور داشت يزيد به خطيب مخصوص دستور داد تا به منبر رفته از بني اميه تعريف و از حسين عليه السلام انتقاد نمايد، خطيب يزيد نسبت به درود و ثناء بر يزيد و معاويه از حد اغراق گذشت و از اميرمؤمنان و حسين عليهماالسلام تا توانست انتقاد و سب و لعن نمود تا جايزه بيشتري از يزيد بگيرد.
امام سجاد (ع) از اين همه انحراف و دروغ پردازي بر خطيب فرياد زد: وَيْلَكَ أَيُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَيْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ فَتَبَّوأْ مَقْعَدَكَ مِنَ النَّارِ «واي بر تو اي خطيب خشنودي مخلوقي را با خشم خالق متعال خريدي جايگاهت پر از آتش باد»
سپس به يزيد توجه كرد و فرمود:
آيا اجازه مي دهي تا بر اين چوبها بالا رفته و سخناني بگويم كه در آن رضايت خدا و اجر و ثواب براي حاضرين باشد؟
نكته: اگر سخنران همچون خطيب يزيد بر منبري سخنراني كند منبر نخواهد بود و اگر سخنران در مسير خدا و هدفش از سخنراني تحصيل رضاي خدا و ارشاد باشد آنگاه منبر خواهد بود لذا امام سجاد مي فرمايد: بر اين چوبها و تخته پاره ها بالا روم نمي گويد: به منبر بروم زيرا منبر مسجد اموي چوب و تخته پاره است كه براي سوزانيدن شايسته است.
حضار از پيشنهاد زين العابدين تعجب كردند و در بهت فرورفتند كه اين جوان بيمار چه مي خواهد بگويد و چه مي تواند بكند لذا با اين كه يزيد جواب رد داد مردم اصرار كردند كه اجازه دهد تا ببينند چه خواهد كرد.
يزيد گفت: اگر به منبر برود جز با افتضاح من و بني اميه پائين نخواهد آمد زيرا انه من اهل بيت قد زقوا العلم زقا. «كه او از خانداني است كه دانش با شير به آن ها تغذيه شده است»، بالاخره با اصرار زياد مردم اجازه داد.
امام از پله هاي منبر بالا رفت و بر عرشه آن قرار گرفت، پس از حمد و ثناي پروردگار خطبه اي ايراد فرمود كه چشمها گريان و دلها لرزان شد و از جمله فرمود: .......
#ادامه_دارد
#آمرین_به_معروف_صراط
#دختران_انقلاب
💠کانال #صراط
✅ @amerine_serat
🔴 #شفیعی_کدکنی| خاطره سازی کذب با نیت خیر‼️
🔴 #شایعه
✍️خاطره ای شنیدنی از استاد ادب پارسی "شفیعی کدکنی" 🌺
چند روزی به آمدن عید مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثراً به شهرها و شهرستان های خودشان رفته و یا گرفتار کارهای عید بودند؛ اما استاد بدون هیچ تاخیری سر کلاس آمد و شروع به درس دادن کرد ...
بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از شاگردان خیلی آرام گفت:
«استاد آخر سال است؛ دیگر بس است!».
استاد هم ....( #ادامه_دارد)
🔴 #توضیحات:
1⃣ این داستان سرایی اولین بار در نوروز ۹۵ طرح گردید و استاد شفیعی کدکنی آن را تکذیب فرمودند:
«تقریبا هر هفته یک دروغ درباره من در سایت ها منتشر می شود. اما این یکی که تحت عنوان خاطره پندآموز استاد شفیعی کدکنی بود و دهها بلکه صدها جا در اینترنت نقل شد از اساس دروغ دروغ دروغ بود. منشأ آن هم این بود که گویا در یکی از کتابهای درسی منتشر شده بود. یک بار دیدم مادری همراه با پسرش پشت در آپارتمان من ایستادهاند. درخواستش این بود که کتاب این بچه را امضا کنید. گفتم: چرا. گفتند درباره شماست. خواندم و دیدم سرتا پا دروغ است. مثلا نوشته آن سال همه خواهر و برادرام از تهران آمدند مشهد؟؟؟ اصلا من تک فرزند هستم. نوشته اولین حقوقش را به مادرش داد. اصلا من ده ساله بودم مادرم به رحمت خدا رفت. و دهها دروغ دیگر.»
2⃣ دوستان عزیز بارها تاکید شده در بستر فضای مجازی و در مواجهه با تصاویر و متن و فیلم میبایست اصل را بر عدم صحت گذاشته و با تردید و شک به دنبال حقیقت برویم...
🔹بسیاری از جملات منسوب به بزرگان دینی، رسانه ای و غربی از جمله آیت الله بهجت، الهی قمشه ای ؛ سیمین بهبهانی، پناهی ، خیام، علی شریعتی و .... که در فضای مجازی منتشر میشود کذب است. البته گاهی هدف خیر است و بازنشر کننده صرفا غافل یا جاهل به حقیقت (مثل شایعه فوق)؛ ولی در برخی موارد بازنشر عامدانه و عمدتاً هدف شر و راهزنی عقیده و اعتقادات دینی با جملات و اشعار به ظاهر زیبای جعلی است که تیشه به ریشه ی اعتقادات میزند!
✅ #تلنگر_دلسوزانه: دوستان بسیار عزیزی که دین و اعتقادات شان را از سرچشمه ی فضای مجازی بگیرند بدانند آب از سرچشمه آلوده است و انتهای راه انحراف است!
#زود_باور_نکنیم
#زود_بازنشر_نکنیم
#زود_قضاوت_نکنیم
#آمرین_به_معروف_صراط
#دختران_انقلاب
💠کانال #صراط
✅ @amerine_serat