⛔️اینجا حقیقت طور دیگری دیده می شود
🔸اینکه صدها هزار نفر جذب #حسن_آقامیری می شوند و به واسطه گسخنانش، #هر_کاری می کنند به این خیال که روز قیامت توبه می کنیم و فلان و فلان...
اینکه اینقدر راحت و ساده پذیرای سخنان حسن آقامیری هستند و قبول می کنند؛
🚨بنده مقصر اصلی را #حوزه_علمیه
می دانم که #دغدغه_مندانه، چهل ساله وارد عرصه کف جامعه و گفتگوی مستقیم با مردم کوچه و بازار نشده است...
❌حوزه علمیه فعلی کجا نقش #تبیین_کننده_دین را در جامعه ایفا می کند؟
مردم با حوزه علمیه غریبه هستند...
🌊درسته که طلبه ها در همه ی بحران ها چه بلایای طبیعی و چه همین بیماری کرونا کنار مردم بودن و هستن اما چندتاشون مثل آقامیری رگ خواب جوون ها رو پیدا کرده و کار فرهنگی کرده ؟
🔻اگه هستن قطعا اینقدر کم هستن که امثال آقا میری داره راحت مانور میده
@amerine_serat
موج سواری!
(خاطره ای عجیب اندراحوالات #حسن_آقامیری)
برخی که علم و فهمشان کم است و صدایشان بلندتر،موج سواریشان بهتر است!
تصورشان این است:
هرکه صدایش بلندتر است،حق بااوست!
وغافلند که طبل هرچه صدایش بلندتر،درونش خالیتر است.
هر اتفاق وحادثه ای که بیفتد،برای بهتر دیده شدن وماهیگیری از آب گل آلود،خودرا می اندازند وسط.
اردیبهشت سال1397درنمایشگاه کتاب درمصلای امام خمینی تهران"سیدحسن آقامیری"رادیدم.درست همان ایامی که مثلا خلع لباس شده بود.
جلورفتم وخیلی محترمانه و بالبخند،با او سلام واحوالپرسی کردم وحتی این عکس سلفی را باهم گرفتیم.
به او گفتم:
-یادتان است دوسال پیش درمراسم افطاری آقای محمدرضا زائری در"مجتمع شهدای هفت تیر"به شما گفتم:
اینکه شما درسخنرانی خود گفته اید"سال60حتی حزب اللهی ها علیه شهیدبهشتی شعارمیدادند و به او فحش میدادند"نادرست است.
نگاه تندی انداخت وگفت:نه.حرف من کاملا درست است.
گفتم:شما به چه چیزی استناد میکنید؟
گفت:یکی ازبستگان ما که در شاهرود(یانیشابور،دقیقا یادم نیست کدام راگفت)روحانی است،خودش میگفت که من اون سالها به شهیدبهشتی فحش میدادم.
باتعجب گفتم:
-این فامیل شما به هرعلتی به شهیدبهشتی فحش میداده دلیل نمیشود حرف اورا به همه حزب اللهی ها تعمیم دهید.خودما آن سالها جلوی دانشگاه تهران محلی داشتیم به نام"چادر وحدت"که پاتوق بچه حزب اللهی ها بود.منافقین و هم ضدانقلابیون مارا بخاطر دفاع از شهیدبهشتی میکوبیدند وحتی مارا مزدوران بهشتی مینامیدند.انصاف نیست اینگونه و به غلط بگویید حزب اللهی ها علیه شهیدبهشتی شعار و فحش میدادند.
رنگش عوض شد.احساس کردم چون قافیه را باخته،عکس العمل تندی نشان دهد.ناگهان کمی عقب رفت و باعصبانیت گفت:
-شما کی هستی که ازطرف همۀ حزب اللهی ها ادعامیکنی؟
گفتم:اتفاقا حرف من این است که یک نفر فامیل شما نمیتواند بیانگرنظرهمۀ حزب اللهی ها باشد.
به ناگه رنگش سرخ شد،نگاهی به اطراف انداخت،که خلوت دید.سریع شروع کرد به دادوفریاد.دقیقا شیوه ای که دهۀ60،آنهاکه دربحث کم می آوردند،شروع به دادوهوار و مظلوم نمایی میکردند تا مردم را دورخود جمع کنند که بحث ادامه پیدا نکند.
آنقدر عصبی شد که رنگش به سیاهی زد.نگران حالش شدم.گفتم:
-مگه من چی گفتم که اینگونه عصبی شدید؟
باهمان عصبانیت دادزد:
-کی گفته من عصبانی هستم؟
خنده ام بیشتر شد.گفتم:
-چرا شلوغش میکنید.من فقط یک انتقادساده ازشما کردم.
و اوهمچنان با دادوفریاد جملاتی که اصلاهیچ ربطی به بحثمان نداشت،سرمیداد.
درگوشش گفتم:
تورو به هرکی میپرستی قسم،وقتی بالای منبر هستی وبرای جوانها سخنرانی میکنی،اینجوری حرف بزن تابفهمند چقدرعصبی هستی که بایک انتقاد،داری ازعصبانیت میترکی!
من رفتم،ولی اوهمچنان دادوهوار میکرد تامردم بیشتردورش جمع شوند.
«حمید داودآبادی»
#آمرین_به_معروف_صراط
#دختران_انقلاب
💠کانال #صراط
✅ @amerine_serat