eitaa logo
بال‌های پرواز
135 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
42 فایل
اینجا یادمی‌گیریم چطور دوست باشیم و امربمعروف و نهی‌ازمنکر کنیم. #به_هم_ربط_داریم #تو_بگو_شاید_شد😊👌 #منوتونداریم اینجا در خدمت شما هستم‌ 👇 @shabahang02 کانال دیگرمون @hejabnevesht لینک ناشناسم https://gkite.ir/es/9440012
مشاهده در ایتا
دانلود
📌ای شهید علی خلیلی عزیز امروز که سالروز شهادتت بود به نیابتت رفتم حرم امام رضا علیه‌السلام زیارت، فدایت شوم چقدر تو مظلومی تو شهید شدی برای دفاع از ناموس برای امر به معروف و نهی از منکر اما خیلی از ما مذهبی‌ها مثل یک انسانِ بی‌خدا ترسو شدیم و می‌ترسیم از امر به معروف و نهی از منکر می‌ترسیم که ناسزا بگویند به ما می‌ترسیم که ما را کتک بزنند. من به عنوان یک مسلمانی که سعی کردم اهل امر به معروف باشم و در مسئله حجاب بار ها تذکر دادم با لحن ملایم و گاهی با لحن محکم، حتی دست کسی هم به من نخورده است. آهای مسلمان حداقل بگو و برو! آخرش شهادت است، از چه می‌ترسی؟! ای شهید شجاع کمک‌مان کن که شرمنده تو و سیدالشهدا نشویم. خیلی دوستت دارم شهید خلیلیِ با مرام! 📝نوشته‌های‌میرمهدی @mirmahdi_arabi
بال‌های پرواز
‌✨✨✨ گفتن این جملات با لبخند از یک یقین خبر میده یقینی که باعث میشه از بین این همه آمر و ناهی نصیب
‌ با همین خنده‌ها دل خدا رو بردی و اشک جا مونده‌ها رو درآوردی اییییین همه آدم تذکر میدن نمیدونم یک در میلیونم این اتفاق نمیفته آخه تو چطوری زندگی کردی که خدا انتخابت کرد؟ میشه بگی؟ ‌
بال‌های پرواز
‌ با همین خنده‌ها دل خدا رو بردی و اشک جا مونده‌ها رو درآوردی اییییین همه آدم تذکر میدن نمیدونم
‌ هفت شهر عشقو گشتی ما هنوز اندر خم کوچه ترس از چرخوندن این زبان گیر کردیم دست ما هم بگیر داداش ‌
‌ همون سالها که من داشتم از روی وصیتنامه سیدالشهدا علیه السلام میخوندم و مینوشتم و دور خودم میچرخیدم که باید چیکار کنم؟ تو بهش عمل کردی ‌‌ بس نیست دور خودم چرخیدن؟ تو که دیگه جاودانه شدی به دادم برس نذار اینجوری بمونه بیا کمک تو که خوب میدونی غیرت چیه، تو رو به غیرت حضرت عباس علیه السلام قسمت میدم بیا کمک من تنهایی نمیدونم چیکار کنم؟ کجا برم؟ یا چی بگم؟ که این دو تا فریضه مظلوم احیا بشه بیا ‌بخاطر خدا ‌
‌ چقدر قشنگ این آیه رو تا آخر زندگی کردی وامر بالمعروف ونهی عن المنکر وصبر علی ما اصابک... تو تا تهش رفتی...
‌ جوان بود. طلبه مهربان و عاشق علم دیروقت بود. می‌خواست برگردد. تنها نبود. اما آنها که همراهش بودند، خودشان به مراقبت احتیاج داشتند. فقط چند نوجوان. همین می‌خواستند برگردند. ولی فقط او برگشت. چون با چیزی که دیدند مقصدش از منزل به آغوش خدا تغییر کرد. البته بعد از صبری جمیل و عظیم. ‌