🌍 سردار رادان: دشمن برای حرکت به سمت برهنگی برنامه دارد!
🔹موضوع فقط کشف حجاب نیست. دشمنان برای حرکت بهسمت برهنگی و عریانی و موضوعات دیگر برنامه دارند.
🔹ما مجری قانون هستیم و اگر قانونی مشکل دارد باید قانون را اصلاح کنیم نه اینکه بر مجری قانون که مظلومانه اما مقتدرانه قانون را اجرا میکند، خرده بگیریم.
➖➖➖
بحث روسری نیست
اومدم دکتر
بعد منشی یه کم شالش عقبه
حالمم خوب نیست ولی دلم نیومد بهش بیتفاوت باشم
آدم مهربونیم هست.
خودش بحث حجابو پیش کشید، میگفت سخته منم خیلی حرف نزدم فقط گفتم نداشتنش سختتره
خودش تعریف کرد قبلا چادر میپوشیده
بعد مریض شده چادر نمیپوشه
حالا هم اذیت میشه که چادر نداره
بعد اگه آموزش ندیده بودم همون موقع بهش میگفتم شالتو که میتونی بیاری جلو 😂
ولی یه کم صبر کردم حدود ۱۰ دقیقه
بعد خودش دست برد سمت شالش کشیدش جلو
رفتم سمتش بسته گیره روسری که توی کیفم دارم درآوردم گفتم من همیشه یه عالمه ازینا دارم
یکیشو درآوردم با لبخند گرفتم سمتش گفتم معلومه آدم باحیایی هستی 🌹
اونم شاید خیلی خوشش نیومد یه لبخند زورکی زد و تشکر کرد و گیره رو گذاشت روی میز
منم اومدم نشستم
دیگه نگاش نکردم
اما با شالش درگیر شد مدام دستش بهش بود
اثر همیشه این نیست که گناهکار حرفتو قبول کنه
گاهی همین که یادش بیاد کارش گناهه همونم اثره
نکته کنکوری😄👇:
اگه با تاخیر انداختن تذکر تاثیرش بیشتر میشه در صورتی که مفسده نداشته باشه میشه به تاخیر انداخت تذکر رو ...
🖤@amershavim🖤
یه خانم محجبه هم با همسرش اومده بود.خیلی هم سربزیر بود.
اما آقاهه خیلی حواسش به بقیه خانما بود متاسفانه... چند بارم خیرهی خانمای دیگه بود همون موقع خانمش چندبار صداش زد تا حواسش جمع بشه
یه زن و مرد جوون هم پشت سر اونا نشسته بودن، که خانمه بدحجاب بود. آرایش هم داشت. با اینحال جوراب رنگ پا رو زیر کفش تابستونی پوشیده بود.
منم برای اینکه تلنگر بزنم بهش اینکارو کردم👇
داروها رو نشون دکتر دادم اومدم بیرون ، قبل از خداحافظی از منشی رفتم جلو به اون خانم محجبه گفتم : عزیزم خدا امواتتو بیامرزه که حجاب داری . ممنونم ازت. خوشحال شد. تشکر کرد. شوهرشم شنید. رو به شوهرشم گفتم ممنون که غیرت دارید.
اون خانم منشی و خانم بدحجاب و همسرش هم شنیدن👌
یک تیر با چند نشان
خواستم آقاهه توجهش به گوهر عفیفی که خدا نصیبش کرده جمع بشه. میخواستم بدونه ارزش های اسلامی هنوزم ارزشن و باید بهش احترام بذاره و دیگه چشم چرونی نکنه. میخواستم اون زن و شوهر جوون هم تلنگر بخورن خانمه به پوشش آقاهه به غیرت
میخواستم تذکرم به منشی تثبیت بشه
با همین تشکر همه این اتفاقات افتاد.
ناگفته نماند موقع اذانم صبر کردم اذان گوشیم تموم بشه بعد برم قرصا رو به دکتر نشون بدم. و این توجه خانم بدحجابه رو جلب کرده بود.
🖤@amershavim🖤
شاید باورتون نشه ولی دیروزم که حوصله نداشتم دو نفرو تراکت دوره های آموزشی تخصصی امربهمعروف ونهیازمنکر دادم 😄👌
تا پای جان
برای امام زمان علیه السلام ♥️🌹
🖤@amershavim🖤
علائم رو روی یه برگه نوشته بودم. چون حوصله حرف زدن نداشتم. تازه اینجوری یادمم نمیرفت. دکتره پرسید مشکلت چیه؟ برگه رو بهش دادم. وقتی نگاه کرد گفت چاپش کردی؟ اینکه رنگ خودکاره! خندم گرفت. گفتم این فونته. بازم تعجب کرد. ولی وقتم نداشت که بهش توضیح بدم. گفتم اگه دوست داری تا بهت یاد بدم. فقط باید ضبط کنم. و یه شماره بدی تا برات بفرستم فیلماشو
تا آخرم اون برگه رو با کمال احترام جابجا میکرد روی میزش
این در حالیه که خودم میدونم توی اون برگه کلی ایراد وجود داره. اما برای بقیه که کار نکردن زیبایی بیشتر به چشم میاد تا اشتباهات.
فونت هما بود. فک کنم اگه با دوئل مینوشتم عاشق سین شینهای دوئل میشد 😁
خوشحال شدم که توی این فونت تمرینام جواب داده و کارم قدری بهتر شده.
انشاءالله انقد بهتر بشم که حرفهای ها هم توی کارم ایراد نبینن.
💠 هدایت گمراه
🔸 امام حسین(علیه السلام):
هر کس انسانى را از گمراهى به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجرى مانند آزاد کردن بنده دارد.
📚 مسند زید/ص359
🔸 امام علی(علیه السلام):
برادر تو در راه خدا آن کسى است که تو را به راه راست هدایت کند و از فساد و تباهى باز دارد و در راه اصلاح معاد یاریت دهد.
📚 غررالحکم/باب الاخوه
#احادیث_روزانه
عضویت در سرویس های روزانه👇
pay.eitaa.com/v/p/
برای لغو عضویت از لینک بالا اقدام نمایید👆🏼
بالهای پرواز
من الان این شکلیام 😁☝️
چون
رفتم مسجد و نمیدونید چقدر اتفاق مبارک افتاد 🤗😍
باید مورد به مورد تعریف کنم
حوصله عکاسی نداشتم، در واقع حالم خوش نبود.
کارو انداختم گردن یکی از دوستان...
همینجا یه صلوات برای سلامتی خودتون و ایشون هدیه کنید ☺️🌹
بعد رفتم وضو بگیرم. توی وضوخانه یه نوجوان دیدم که کلی تحویلش گرفتم. اون رفت یه نوجوان دیگه اومد. خییییییییییلی محجبه بود. اصلا نمیدونم چرا به این فکر نکردم باید با مادر این بچه حرف بزنم تا بیاد امربهمعروف ونهیازمنکر یادبگیره و یاد بده . خودش سوژهی طلاییای محسوب میشد. من حواسم نبود. دفعات بعد باید دقت کنم. اونم تحویل گرفتم و حجابشو تحسین کردم.
توی صفوف نماز میخواستیم نیت کنیم و قامت ببندیم تقریبا. خانما با عجله به هم میگفتن بیاین جلو. صفها وصل باشه ووو
یکی صدا زد گفت خانم فلانی بیا اینجا اینجا خالیه تا صفها به هم وصل باشه.
خانم فلانی که جواب داد دیدمش. فامیلیشو دیده بودم. میدونستم فعال امربهمعروف ونهیازمنکر هستن
اون لحظه انگار رو ابرا بودم. از غریبی در اومده بودم.
بعد از نماز رفتم سراغش و ه کم صحبت کردیم. جالبه ایشونم منو میشناختن😁
بعد دیگه شماره به هم دادیم و...
خلاصه قرار شد با هم همکاری کنیم برای احیای فریضتین
🖤@amershavim🖤
بالهای پرواز
امروز رفتم برای مراسم بارون میبارید. اطلاعیه مجدد رو دیدم. نوشته بود بخاطر هوا توی مسجد جامع برگ
اون بنده خدا رفت. ما هم چادر سر کردیم بیاییم. رسیدیم دم در. دو تا خانم محجبه دیدم سرشون پایین بود. گفتم مامان یه لحظه صبر کن. رفتم جلوی اون دو تا خانم تراکت بدم. صدا زدم خواهر جان ببخشید یه لحظه. سرشو که بلند کرد دیدم ایشونه👇
https://eitaa.com/amershavim/7454
ازش پرسیدم چطور بود؟ شرکت کردی؟ دوست داشتی؟
گفت نه
گفتم چرا؟
گفت یه اشتباهی که کردم اون روز بلند شدم توی مسجد دوستامو پیدا کردم هر چی تراکت بهم داده بودی پخش کردم برای خودم نموند... یکی دیگه بهش دادم و قرار شد شرکت کنه ✨🌱
🖤@amershavim🖤
رفتیم امامزاده توی حیاط چند تا آقای متدین ایستاده بودن ولی راستش زیاد بودن. روم نشد بهشون تراکت بدم☹️
شایدم شیطون گولم زد که مث کببببک سرمو زیر انداختم رفتم داخل.
زیارت کردم. خواستم براتون عکس بگیرم. ولی یادم رفت. چون یه خانوم خیلی مثبتی کنار ضریح داشت نماز میخوند. منم طبق معمول تو دلم گفتم خودشه😅
رفتم بهش تراکت دادم. گفتم فقط به مؤمنین بدید.
🖤@amershavim🖤
بعد اومدیم بیرون. توی حیاط امامزاده دو تا آقای جوون بسی متمدن و متدین داشتن از پلهها پایین میرفتن. شیطونو لعنت کردم و رفتم جلو زدم تو برجک راحتطلبی خودم😂 و صداشون زدم :
داداش ببخشید!
وایسادن دو تا تراکت بهشون دادم گفتن چیه توضیح دادم. گفتم به بقیه مؤمنین هم بدین. گفتن نمیتونیم. تعجب کردم . گفتم ۴ تا مومن تو دست و بال شما پیدا نمیشه ینی؟؟؟؟
گفتن مطمئن نیستیم
خب اگه میخواستم راحت باشم پوف بلندی میکشیدم و بعد از یه سخنرانی سرزنشآمیز ازشون دور میشدم ولی چه کنم که قرار نیست من راضی باشم قراره خدا راضی باشه. بنابراین از همش فاکتور گرفتم. و بهشون گفتم پس ازش عکس بگیرید و هر جا مومن به پستتون خورد از دستش ندید!
بعدم اونا رفتن ما هم رفتیم آب خوردیم. روح اونا که آبسرد کن وقف کردن شاد👌
🖤@amershavim🖤
هدایت شده از صندوق ناشناسم
📨 #پیام_جدید
📝 متن پیام : سلام لطفا این پیام رو در کانال نذارید
یک دختری تو نرم افزار بله اومده میگه میخوام خودکشی کنم و کلی مشکل دارم و...
من نمیتونم بهش مشاوره بدم چون برام مضره ایشونم مونث هستن و جوان
و گفتن نمیتونن ایتا پیام بدن چون پدر و مادرشون چک میکنن فقط بله
منم شمارو معرفی کرده بودم برا مشاوره به ایشون
ایشون خوشحال شدن
و گفتن فقط تو بله میتونن
اگه تو بله هستین یا میتونین لطف کنین و بیاین و این دختروکمک کنین لطفا آیدی بله تونو برام بفرستین.
منتظر پاسخ تون هستم
ممنونم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🗓 = 1403/5/26
🆔 @gkite_ir
🌐 https://gkite.ir
بالهای پرواز
📨 #پیام_جدید 📝 متن پیام : سلام لطفا این پیام رو در کانال نذارید یک دختری تو نرم افزار بله اومده
سلام
راه دیگری نداشتم برای جواب
بنده مشاور نیستم و تخصص ندارم.
فقط اگه سوالی درباره امربهمعروف ونهیازمنکر هست در خدمتم.
برای سایر موارد باید به مشاور مراجعه کنن.
آقای محمدی مشاوره تلفنی هم دارن. خیلی هم محترم و متخصص هستن.
میتونید ایشونو بهشون معرفی کنید.
و دیگه سراغ افراد غیر متخصص هم نرید.
هدایت شده از ستاد نماز جمعه شهرستان کنگاور
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗 نماهنگ | دعای امام زمان(عج)
🎥 قرائت دعای سلامتی امام زمان(عج) توسط حضرت آیت الله خامنهای
✏️ رهبر انقلاب: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرمودهاند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم.
💻 ستاد نماز جمعه شهرستان کنگاور
🆔@namazjomehkangavar
هدایت شده از معروفانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپانه
تاحالا شده با خودت فکر کنی، مگه میشه با یه تذکر ساده کسی متحول بشه!؟
خب معلومه که «یه تذکر» به تنهایی هیــــچ کاری نمیکنه، اون چیزی که عامل اصلی تحوله اینه....
#ازقطارجانمونی
🧡معروفانه ای شو👇
@maroofane5
@maroofane5
بالهای پرواز
📨 #پیام_جدید 📝 متن پیام : سلام لطفا این پیام رو در کانال نذارید یک دختری تو نرم افزار بله اومده
برای محفوظ موندن در شرایط امثال این ناشناس محترم
از اینجا مطالعه کنید تا آخرین پست
چند تا نکته کوتاه اما طلاییه که خیلی هم مورد نیاز همه ست پس هم خودتون بخونید هم به بقیه برسونید 🌹✨👇
https://eitaa.com/hsn_mokhtari/3843
گاهی اوضاع فلسطین رو میبینم از خودم میپرسم چطوری هنوز راحت نفس میکشم و زندهام و هیچ کاری نمیکنم؟
خدایا واقعا از دست من کاری ساخته نیست؟؟؟ بهونهای هست که قبول بشه؟؟؟
منو از کدوم طرفیا مینویسن؟
داستانهای من و روضه
ظاهراً ماجراهای من و روضه، تمامی ندارد. شاید شما هم همینطور باشید. بالاخره آدم وقتی جاهایی میرود که یک عدّه، غریبه و آشنا. دیده و ندیده آنجا هستند، ماجراهایی به ذهنش میآید. مخصوصاً اگر مثل من فضول، نه ببخشید کنجکاو باشد‼️😅
اصلاً تقصیر من نیست. استاد نویسندگیام گفته:«نویسنده باید فضول باشد.»
اصلاً جامعهشناسها و روانشناسها هم اگر به جایی رسیدهاند، از فضولی رسیدهاند.😂
البته فضولی هم مثل هر مسألهی دیگری در دنیا، نوع خوب و بد دارد‼️
فضولی نباید به تجسّس و پشتبندش غیبت برسد!
تجسّس یعنی اینکه تو بگردی و چیزهایی که طرف پنهان کرده و دوست ندارد کسی بداند، پیدا کنی! و غیبت یعنی اینکه با اسم و مشخّصات، بریزی روی دایره!
ولی مسائلی که افراد پنهان نکرده و خودشان ریختهاند، روی دایره، بیان کردنش به عنوان تحلیل روانشناسی و اجتماعی بدون ذکر نام، نه تنها اشکال شرعی و قانونی ندارد، بلکه برای عبرت سایرین، ثواب هم دارد.😊
اصلاً اگر فضولی مفید، از یک حدّی پایین بیاید، جامعه را بی تفاوتی میگیرد. آنوقت اگر حتّی همسایهات را جلویت سر ببرند. میایستی به نگاه کردن. نهایتش اینکه گوشی را درمیآوری و فیلم میگیری و برای جذب فالوور بیشتر، در فضای مجازی به اشتراک میگذاری!
انقدر در بحث فضولی غرق شدم که داستان یادم رفت.
در قسمت بعد میرسیم به یک قسمت دیگر از داستانهای #من_و_روضه
در باز و حیای گربه
القصّه؛ برای اولینبار رفتیم روضهی یکی از همسایهها.
هنوز پنجاه شصت متر، مانده به خانه، صدای خانم روضهخوان از پنجرهی باز آشپزخانه، عبور کرده و فضای کوچه را پر کرده بود.🔊
از آنجاکه میدانستم که خود خانم، مقیّد است و دوست ندارد صدایش در کوچه پخش شود.
به محض وارد شدن، به خانمی که روی پلههای پاگرد نشسته بود، گفتم:«صدای خانم، پیچیده توی کوچه، بیزحمت پنجرهی آشپزخانه را ببندید.»
خانم هم لطف کرد و بینیاش را چروک کرد و به حالت اشمئزاز و با معنای:«به تو چه» رویش را کمی آنطرف کرد.😳
که بنده از همین تریبون به خاطر اینکه بنده را به قطعات نامساوی تقسیم ننمود از ایشان کمال تشکّر را دارم.🤕
طبق معمول، خواهرم سُقلمهای به پهلویم زد که یعنی:«چیکار داری. بیا بریم داخل!»
و بدینسان ما رفتیم توی خانه!
مادر خانواده را قبلاً دیده بودم. نمیدانم کجا. ولی به چشمم آشنا میآمد.
خدا بهشان ببخشد، خانهی شیک و بزرگی بود.
دکوراسیون و ساعت بزرگ قدیشان را با پرچم عزاداری پوشانده بودند که بسیار جای تشکر و قدردانی و آموزشگیری داشت‼️ولی چشمتان روز بد نبیند از دختر خانواده که برای ما چای آورد. یعنی واقعاً یااااااااا حسییییییین 🤭😮
از اینکه موهایش را برای روضه فر کرده بود و ریخته بود دورش، با اغماض کامل میگذریم.🤫
ولی لباسش😱 مسلمان نشنود. کافر نبیند😰 یک لباس نصفهای پوشیده بود که وقتی صاف میایستاد، از ترکیب بلوز و شلوار و سوراخ ناف، یک چشم گنده درست میشد. 👁
و وقتی خم میشد که چای تعارف کند. کل باسن و کمر و پشت، میریخت بیرون.🤢🥴
منِ فضول به کنار، شما بفرمایید. این لباس برای مجلس امام حسین علیهالسّلام درست است؟
جالب اینکه همین خانم روضهخوان چند روز پیش در خانهی یکی دیگر از همسایهها، به نقل از بزرگان میگفت:« مجلس روضهی امام مثل حرم امام است!»
با خودم فکر کردم:« آدم روش میشه با این پوشش بره حرم؟»
بعد به خودم جواب دادم:« با این وضع که گرفته و هیچکس هم جلوش رو نمیگیره و تذکّری هم نمیده. حتّی به طور کلی از آداب حضور در مجالس و حرم ائمه حرفی زده نمیشه؛ بعید هم نیست که تا چند وقت دیگه شاهد همچین پوششهایی حتّی در حرم اهلبیت باشیم! همونطور که شاهد زیارت با مژه و ناخن کاشته و موهای بیرون گذاشته، هستیم!»
و اگر بیایی چیزی بگویی؛ میگویند:« اگه چیزی بگی، زده میشن. دیگه نمیان. امام خودش دعوت کرده. امام مهربونه. همه رو راه میده و...»
و باز عقل من میگوید:« در دیزی بازه. حیای گربه کجا رفته! امام دریای محبّت. حرمت ما کجاست؟» آیا ما نباید اهمیت بدهیم که امام، دوست دارد ما را چطور ببیند؟ یا از آن مهمتر چه کارهایی را برای ما نمی پسندد.
فرض کنید یک شخصیت بزرگ، درِ خانهاش را باز کرده و ما را به مهمانی پذیرفته. آیا شایسته است که ما بدن و لباس نامناسب و متعفن به مهمانی برویم و یک چنگ هم به صورتش بزنیم؟
گناه از این هم در نظر امام کثیفتر است‼️
پس بیاییم هوای دل ائمهی مهربانمان را داشته باشیم!❤️✨🕊
بالهای پرواز
در باز و حیای گربه القصّه؛ برای اولینبار رفتیم روضهی یکی از همسایهها. هنوز پنجاه شصت متر، مانده
خانم هاشمی مدیر گروه بیداری گذاشته بودن
دیدن معجزه
یکبارش هم زیاد است...
چه برسد به اینکه هر شب با یاد محمد صل الله و خاندانش دوباره جان میگیریم
#شباهنگ
🖤@amershavim🖤
کجاست آخرین پسر پیامبر و آخرین قرار دلهای بیقرار؟
دلواپس کدام مظلوم و در صدد یاری به کدام گرفتار است؟ در کدام بیابان بر کدام سجاده دعاگوی کدام یک از ما شیعیان غافل خویش است؟
#یُسرا
🖤@amershavim🖤
طلب نداریم!
هر چه هست عشق و اشتیاق است...
کسی چه میداند
شاید پشت لحد و هنگامهی بازگشت،
خورشید عطشانی بتابد!
باشد که شرمساری مجال بدهد بالاخره چشمم به دیدارش روشن شود...
#شباهنگ
🖤@amershavim🖤
یه نفر عکس پروفایل میخواست
به احترام پیامبر تلاشمو کردم.
شاید خوب نشده خیلی
ولی منو یاد ایشون(پیامبر) میندازه
برای همینم برام عزیزه
فک کردم بیارم با هم بخونیم برای سلامتی امام زمان علیه السلام و رفقاشون
پ.ن
ماجراهای امروز تموم نشده بود
فقط دیگه نتونستم تعریف کنم
بمونه برای بعد...
🖤@amershavim🖤
خواهی نشوی رسوا
همرنگ جماعت عاشورایی باش!
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#شباهنگ
🖤@amershavim🖤