eitaa logo
بال‌های پرواز
135 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
42 فایل
اینجا یادمی‌گیریم چطور دوست باشیم و امربمعروف و نهی‌ازمنکر کنیم. #به_هم_ربط_داریم #تو_بگو_شاید_شد😊👌 #منوتونداریم اینجا در خدمت شما هستم‌ 👇 @shabahang02 کانال دیگرمون @hejabnevesht لینک ناشناسم https://gkite.ir/es/9440012
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شاهد🍁
وجود افراد اشتباه در جبهه حق دلیل بر اشتباه بودن راه حق نیست
بال‌های پرواز
وجود افراد اشتباه در جبهه حق دلیل بر اشتباه بودن راه حق نیست
گاهی میخواستم اینو جا بندازم نمیدونستم چطوری بگم این بنده خدا کارمو راحت کرد
16.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴میخوای دعاهات مستجاب بشه❓🧐 🔴میخوای عزیز دل بشی❓😍 🔴قواعدوسنت هایی که درقرآن واحادیث گفته شده👌 ❌ این کلیپ رو ازدست نده❌ @tqvi14 📡به کانال اثار برتر استاد تقوی درایتا بپیوندید👆 🌪نشر حداکثری
آتش و آب و آبرو با هم. هر سه گشتند. در سفر. همراه. عهد کردند. هر يکى گم شد.  با نشانى ز خود. شود پيدا.  گفت آتش. به هر کجا دود است.  ميتوان يافتن. مرا آنجا.  آب گفتا. نشان من پيداست.  هر کجا باغ هست و سبزه بيا.  آبرو رفت و گوشه اى بگرفت.  گريه سر داد. گريه اى جانکاه.  آتش آن حال ديد و حيران شد.  آب. در لرزه شد. ز سر تا پا.  گفتش آتش. که گريه ى تو ز چيست ؟ آب گفتا. بگو نشانه   چو ما آبرو لحظه اى به خويش آمد ديدگان پاک کرد و کرد نگاه گفت. محکم مرا نگه داريد گر شوم گُم نميشوم پيدا نازی آبرو راست میگه. مراقبش باشیم که پیش خدا گمش نکنیم چون به قول خودش گر شود گم نمی‌شود پیدا با امربمعروف و نهی‌ازمنکر میتونیم پیش خدا این آبروی هراسان و ترسان از گم شدن رو محکم نگه داریم.👌
آنقدر ترساندی مرا از عشق! با جور خود راندی مرا از عشق! از عین و شین و قاف بیزارم صد حیف رنجاندی مرا از عشق! عشق رو مساوی با امربمعروف و نهی‌ازمنکر فرض کنید متوجه میشید که بد جواب دادن به امِر باعث میشه مردم از دین زده بشن. گناه میکنی عمو اقلا طلبکار نباش😄 البته ما پوستمون کلفت‌تر ازین حرفاست ولی دلیل نمیشه شما هم هی آستانه تحمل آمِرین رو تست کنید😂
گویا بازم تلویزیون سوتی داده! وقتی تعداد سوتیا و کیفیتشون میره بالا بازم میشه به چشم سوتی بهش نگاه کرد؟!🙄🤔🧐
✏️چادری که بر سر توست... 🖌خط: سرکارخانم وزیری ✍️ @negashteh | نگاشته
بال‌های پرواز
بیا بعد ما چیکار میکنیم؟ مسلمان طیب و طاهر رو طوری بهش بی تفاوتی می‌کنیم تا بالاخره بیفته تو دامن شیطان و کاملا برده‌ی شیطان بشه با یه ژست روشنفکر مآبانه هم میزنیم تنگش عین ادویه که به من ربطی نداره و الان وقت امربمعروف و نهی‌ازمنکر نیست و ولش کن خوش باشه و هزاااااارتا شبهه و ان‌قلت که از زیر بار انجام این دو تا واجب نجات‌بخش الهی در بریم آخه در بریم تا کجا در میریم؟ تا کجا؟ تا کی؟ نهایت انقضای این در رفتن تا قبر باشه بعد از قبر دیگه حساب با کرام‌الکاتبینه.... دریابید عزیزانمون رو دریابیم و بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند... چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو‌ها را نماند قرار... کدوم دردی بدتر و دردناکتر از گناهه....؟!
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴نظر ولی فقیه توجه کنید بعضی ندانسته همان خط دشمن رو طی می‌کنند که دشمن با اونهمه خرج نتوانسته😏‼️ حالا باز یه عده مهربان‌تر از خدا مدعی هستن به بدحجابی کاری نداشته باشید حتی سر سفره اهل بیت😡 آنقدر همه جا منتشر کنید تا همه ببینند گوشتان به دهان رهبر باشد چون گوش ایشان به دهان حضرت حجت است . ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @tqvi14 ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯ 📡به کانال اثار برتر استاد تقوی بپیوندید👆 ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
خاطره اولین باری که برای حجاب امربمعروف شدم رو خوب یادمه تازه به سن تکلیف رسیده بودم خب خیلی سخت بود بخوام روسری سر کنم. خواهر مرحومم استاد بافت مو بود. همیشه موهامو با وسواس زیادی شونه می‌زد و می‌بافت. ما یک خانواده پر جمعیت بودیم‌. و من کوچکترین و طبیعتا لوسترین عضو این خونه. همه حسابی هوامو داشتن. در عوض همه‌ی مشکلات دیگری که داشتیم خانواده گرم و صمیمی و به شدت اهل مطالعه‌ای داشتیم. تو این فضا زندگی می‌کردیم. حالا من با همه اینا که گفتم باید برای همیشه، همه‌ی موهایی که همه خانوادم عاشقش بودن رو میپوشوندم. خیلی طاقت فرسا بود. بخصوص که وقتی گرمم می‌شد کلافه میشدم و کیه که ندونه با پوشیدن روسری آدم گرمش میشه. ولی خب یه برادر داشتم که ۵ سال ازم بزرگتر بود. چون یه بچه بعد از اون و قبل از به دنیا اومدن من فوت شده بود، دلش نمیومد نازک‌تر از گل بهم بگه حتی وقتی دعوامون می‌شد. چون همیشه فکر می‌کرد خدا منو به جای اون خدابیامرز بهشون هدیه داده. و خب چون قبلش خیلی بخاطر از دست دادن یک نوزاد دوست‌داشتنی دو ماهه خیلی غصه خورده بودن و یواشکی از هم گریه میکردن حالا قدر منو میدونستن و حسابی تحویلم میگرفتن. یه شب که می‌خواستیم از طبقه بالا بریم طبقه پایین که شام بخوریم همبن داداشم برگشت گفت آبجی! پس روسریت؟ گفتم الان که نامحرم نیست گفت ولی خونه همسایه کاملا ما رو میبینن درسته؟ گفتم آره ولی من دلم نمیخواد بپوشم کمی هم خودمو لوس کردم بلکه دلش به رحم بیاد. ولی به رحم نیومد. تازه در هال رو بست. کامل برگشت سمتم گفت ببین این موهاتو تا آخر عمرت حتی اگه جایی رفتی که مطمئن بودی بخاطر سیاهی شب هیچکس نمیبینتت ولی بیرون از خونه خودمون بود جایی بود که ممکن بود نامحرم هم اونجا باشه بپوشون همه اینا رو در حالی داشت بهم میگفت که من سرمو بالا گرفته بودم تا ببینمش و اون با مهربونی تمام داشت نگام می‌کرد. یادم میاد یه بار با بچه‌های محله بخاطر من دعوا کرد. با اینکه اونا چند نفر بودن داداشم تنها، ولی پی کتک خوردن رو به تنش مالید ولی ازم حمایت کرد. اون لحظه اینو یادم اومد. پس با وجود اینکه روسری پوشیدن واقعا بنظرم بیهوده میومد هیچی بهش نگفتم. و اونم روسریم رو با ناشیانه ترین و پسرانه ترین حالت ممکن ولی در عین حال سرشار از مهربانی برام پوشید و گره نه چندان سفتی هم زیر گلوم زد که اذیت نشم. درسته کج و یه وری واسم پوشیدش ولی عشق برادری تو کارش موج می‌زد برای همین من با کمال میل پذیرفتم. و از اون به بعد هرگز کسی موهای منو ندید. شاید اگه برادرم این امربمعروف و نهی‌ازمنکر زیبا رو نمی‌کرد من الان یه بدحجاب بودم. هیچوقت حیا از نگاه امام زمان رو نمیفهمیدم که بخوام خودمو بپوشونم کاری به تذکراتی که همه وطیفه داریم به غریبه‌ها بدیم و رد شیم ندارم. اما ازین مدل امربمعروف ها رو شاید معدود آدمایی بتونن انجام بدن شاید من یا شما همون یه نفر خاص باشیم برای یه عده اطرافمون که حرفش اثر بیشتری داره و ماندگار میشه اثر این مهرورزی مسئولیت پذیری دست بنجبونیم بیایید این واجب رو یاد بگیریم هر چه زودتر شروع کنیم دومینوی درستکاری زودتر راه میفته😊💪
hejab2-1.mp3
14.3M
جلسه ی اول (قسمت دوم) دکتر علی غلامی