میگن کدخدا، برای اینکه بفهمه چقدر از رمضون گذشته و چقدر مونده ، از روز اول ۳۰ تا کشمش میذاره تو جیب قباش و هر بار وقت افطار یه دونه کشمش میخورده .
زن کدخدا یه روز اتفاقی دستش به جیب قبای کدخدا میره و کشمشهارو میبینه .
میگه : بمیرم برات نمیدونستم اینقد کشمش دوست داری !
پس میره دو مشت حسابی کشمش میریزه تو جیبش !
بعد از چند روز تو مسجد مردم از کدخدا میپرسن
کدخدا! چقدر مونده به عید فطر؟
اونم دست میکنه تو جیب قباش و بعد از کمی مکث و تعجب میگه :
والا اگه حساب با حساب کشمشها باشه
امسال عیدی در کار نیست !
حالا وضعیت ما ملت ایران هم همینه ، معلوم نیست !
کی کرونا از بین میره
کی اختلاس تموم میشه
کی آب و برق مجانی میشه
کی آمریکا نابود میشه
کی اسرائیل محو میشه
کی قیمت خودرو پایین میاد
کی قیمت ارز و دلار پایین میاد
کی قیمت سکه پایین میاد
کی میتونیم نفت بفروشیم
کی برجام به سرانجام میرسه
کی حضرات دست از دزدی برمیدارن
یا اصلاً قدس کی آزاد میشه
تنها چیزی که معلومه اینکه عمر منو شماست که داره هر روز به آخر نزدیک میشه ولی رنگ آرامش واقعی و خوشی تو این عمر........ ندیدیم !
میگن وضع #کشمشیه همینه!