هدایت شده از روایتنویس
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نفر بعد رو گفتن حالش کمی بدتر از بقیه است؛ گردنش شکسته و تازه از اتاق عمل بیرون آمده. خیلی شاید نتونه حرف بزنه و حرکت کنه! رفتیم داخل. مرد میانسال با گردنبند ثابت خوابیدهبود. اینجا مترجم عوض شد. حیدر حسنین آمد که با یکی دیگر از اهالی پاکستان از قم آمدهبودند. روضه خوانی شد و آن طرف اتاق هم دوتا ایرانی بستری بودند. همه گریه میکردند. حیدر حسینین گفت: «اینجا پرستارها، دکترها هیچ چیز کم نذاشتن؛ خیلی خوب رسیدگی کردن دستشون درد نکنه!»
#اربعین
#ایران_پاکستان
#زائران_پاکستان
#یزد_حسینیه_ایران
#حب_الحسین_یجمعنا
@revayatnevis