بی حسرت از جهان نرود هیچکس به در
الا شهیدِ عشـق به تیـر از کـمان دوســت
#او
ای گنـجِ نوشـدارو با خستـگــان نِگـه کـن
مرهم به دست و ما را مجروح میگذاری
#او
اَلـا ای پـیـر فـرزانه، مکـن عیبـم ز میـخـانه
که من در ترک پیمانه، دلی پیمانشکن دارم
#او
-
دلمست و دیده مست و تن بیقرار مست
جانی زبون چه چاره کند با سه چار مست
#او