هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
🅾وقتی توی هیئت چیزی خوندی و زیر علمی سینه زدی که از چشم ابی عبدالله الحسین «علیهالسلام» افتادی، صهیونیستها عاشقت میشن ‼️
♦️پ.ن: رونوشت به عزاداران!! این هیئت یزد!
ببینید چکار کردید که صهیونیستها دارن براتون کف میزنن ...
#یزد
#دزفول
#هیئتسکولار
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
/ ♦️نهم مرداد ۱۲۸۸ یکی از عجیب ترین حوادث تاریخ ایران بوقوع پیوست
♻️ پس با هم این حادثه تکان دهنده رو مرور میکنیم تا اگاه شویم و نه عبرت ایندگان
‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن ...😭😥‼️
در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند
به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا .....
▪️تحویل جنازه
عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشهای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند.
▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد.
بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم.
سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم.
یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند.
صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچکاری کردیم.
♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم.
🏴 کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشتدیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام میدادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال میافتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان.
🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست.
همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم.
شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبرهای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد
نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت.
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است .
📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ -
#صلوات_نثار_اهل_بیت_ع
💐💐💐💐💐
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
9.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برهنگی بدون شرح!
🔹ویدیویی که میبینید حاوی ادبیات رکیک و ناراحتکننده است. اینها تصاویری از برخورد حامیان جنبش فواحش با مردم و آمرانبهمعروف است.
این چند دقیقه نتیجه مماشات وانفعال مسئولان هست. صحنه هایی دردناک و تاسف بار از هجوم وحشیانه یک عده حیوان وحشی به یک عده زن بیگناه.
اقایون مسئول پیشنهاد میدهیم اگر اندکی وجدان و غیرت در وجودتان باقی مانده اصلا به این کلیپ نگاه نکنید چرا که آن وقت باید از شرم و خجالت بمیرید.
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه عروج مداح مازندرانی با ذکر یا حسین (ع)
🔸حاج اصغر شیرپور از نوحهخون های قدیمی ساری بود.
امسال توی دهه اول در حین نوحهخونی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
آخرین کلمهای که به زبون آورد «حسین» بود...
خوشا به سعادتش که در حال روضه خواندن بر مصیبت اباعبدالله مهمان اربابش شد😔😔
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
🔴 از جر و بحث با فرد نادان بپرهیز
✍روزی عالمی، شاگرد خود را در حال دست به یقه شدن با یک نادان دید.
به او گفت:
مدتها بهدنبال این سؤال بودم که چرا خداوند به هیچ پرندهای شاخ نداده است؟
سرانجام فهمیدم، چون پرنده در زمان برخورد با خطر میتواند پَر بکشد و پرواز کند، پس نیازی به شاخ در آفرینش او نبوده است.
انسان نیز، زمانی که میتواند از جر و بحث با یک فرد نادان پَر بکشد و فرار کند، نباید بایستد و با او جر و بحث کند.
🔺بدان زمانی که پَر پرواز داری، نیازی به شاخ گاو نداری. این پَر پرواز را فقط علم به انسان میدهد و شاخ گاو را جهالت.
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
15.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ببینید چهره واقعی #امید_نادان
🔴 پیشاپیش از انتشار این کلیپ عذرخواهم
🔻ببینید تا :
1⃣ تا دشمنی و نفرت دشمن از چادر ببینید.
2⃣ نادانی و حقیقت کثیف این نادان را به فرزندان و دوستانی که امید دانا را دنبال میکردند بشناسانیم
3⃣ بپرسید راز این نفرت و دشمنی چیست؟
🔹مگر خودشان نمی گفتند این فقط یه تکه پارچه است !!
4⃣ خواهر بزرگوارم بیش از گذشته قدر وارزش #چادر را بدانیم..
اللهم عجل لولیک الفرج 🌸
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
17.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭 آنهایی که یاحسین گویان از دنیا رفتند !
🤲 خدایا گاه مردن اینچنین مرگی را نصیب ما بفرما ...
👌 بزرگوارانی که هنگام نوحه خوانی ، اجرای تعزیه و عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران شهیدش ، طعم مرگ را چشیدند و با چنین حسن ختامی نزد ارباب بی کفنشان شتافتند ! زهی سعادت !
😔 آری براستی که ، یاحسین یاحسین گفتن و مردن خوش است
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️⚫️ مذهبی های صورتی چه کسانی هستند؟
✔️مذهبی های صورتی کسانیاند که حاضر نیستند برای دین خود هزینه بدهند!
✔️اون کسی که عاشق برهنه کردن زن مسلمان در خیابونه با کسی که از بیحجابی بدش میاد ولی از ترس فالووراش خفهخون میگیره ، طبق گفته حضرت امیر علیه السلام هیچ فرقی با هم ندارند
#زن_عفت_افتخار
#دختران_زینبی
#زینبیات
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
⭐يکي از علماي بزرگ قم که امام جماعت صحن کربلاي آقا ابا عبدالله عليه السلام بودند ميفرمودند پيرمرد مجردی در کربلا بود به نام حاج عباس رشتی که خيلی به امام حسين عليه السلام علاقه داشت. عشق امام حسين عليه السلام او را به کربلا کشيده بود و زندگي خيلی سادهای داشت يک اتاقی هم اجاره کرده بود گاهی کارهای دستی انجام ميداد. مثلا يک چيزی خريد و فروش ميکرد. يک کارش خدمت به مجالس امام حسين عليه السلام بود و آب به عزاداران ميداد.
اين پيرمرد زيلوهای حرم را جمع ميکرد و پهن ميکرد و براي نمازجماعت خيلی هم سرحال و بانشاط بود. روز شهادت يکي از امامان عليهم السلام از خانه بيرون آمدم در بين راه يکي از وعاظ کربلا به من گفت حاج عباس رشتی مريض و در حال جان دادن است و در کربلا غريب است اگر ميشود از ايشان عيادتی داشته باشيد و ما چهار نفر بوديم وارد اتاق شديم ديديم لحاف و تشک و پتوی کهنهای رويش کشيده و يکی از رفقايش هم از او پرستاری ميکند. حاج عباسی که هر وقت ما را ميديد سلام ميکرد دست به سينه ميشد خيلي سر حال بود اما ديديم الان در رختخواب افتاده و در حال جان دادن است ديگر نه ميتواند بنشيند نه ميتواند جواب سلام بدهد. حالش خيلی وخيم و در حال سکرات مرگ است دور بسترش نشستيم و به رفقا گفتم لحظه آخر خيلی مهم است که به چه حالت بميرد عبرت بگيريم به اين واعظ گفتم که الان فرصت خوبی است تا يک روضه برای امام حسين عليه السلام بخوانيم. واعظ گفت چشم و شروع کرد: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ هنگام روضه خواندن همه با چشم خود ديديم حاج عباس پتو را کنار زد و بلند شد و مودب نشست حالا ما هم داريم با تعجب نگاه ميکنيم رويش را به طرف راست چرخاند و شروع به گريه کرد و گفت السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قربان قدمهايتان من پيرغلام چه لياقتی داشتم که به عيادت من بياييد السَّلامُ عَلَيْكَ يا امِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ همين طور سلام داد تا رسيد به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشريف به آقا هم سلام داد گفت قربانتان بروم من کجا عيادت شما و از همه تشکرکرد و بعد دراز کشيد مثل اينکه صد سال است که مرده باشد نه قلبش کار ميکند نه نبضش کار ميکند و به رحمت خدا رفت. بعد از اينکه به رحمت خدا رفت من به رفيقش گفتم اين پير غلام امام حسين عليه السلام بوده امام حسين عليه السلام به او نظر کرده و قبولش کرده است چهارده معصوم عليهم السلام به ديدارش آمده است. بايد مثل يک مرجع تقليد تشييع جنازه اش کنيم.
گفت ما آمديم به منزل به وعاظ گفتيم که بالا منبر بگوييد به علمای نجف گفتيم که درستان را تعطيل بکنيد به بازاريها گفتيم بازار را ببنديد به هيئتيها گفتيم که فردا بايد يک دستهای مثل عاشورا برای يک عاشق امام حسين عليه السلام راه بندازيد ميگفت کربلا يک حالت عجيبی پيدا کرده بود هيئتها مي آمدند به سروسينهاشان ميزدند چون براي همه جريانش را گفته بوديم. يا حسين يا حسين ميگفتند گريه ميکردند براي يک غلام غريب امام حسين عليه السلام غوغا شد.
در حوزه هم براي حاج عباس مجلس ختم گرفتيم. يک آيت اللهي در کربلا بود به نام آيت الله سيبويه عموی آيت الله سيبويهای که در زمان ما بودند پيرمردی بود حدود نود سال ايشان هم در مجلس ختم شرکت کرد. به من فرمودند که منبر ختم اين آقا را من ميروم، همه تعجب کردند. ايشان عصازنان آمدند در پله اول منبر نشستند بعد از قرائت قرآن گفت که مردم ميدانيد که من اهل منبر و سخنراني نيستم ولي آمده ام جريانی از حاج عباس رشتی که برايتان بگويم. گفت که وقتی فلانی به من زنگ زد و گفت من در موقع جان دادن کنار بسترش بودم و چهارده معصوم به ديدنش آمدند؛ وقتی تلفن را قطع کردم خيلی گريه کردم دلم شکست که من اينقدر در حوزه بودم در حرم آقا امام جماعت بودم نکند من را قبول نکرده باشند من به حال خودم گريه کردم خسته شدم خوابم برد خواب ديدم حاج عباس در باغی از باغهای بهشت است خيلی سرحال و خوشحال جوان و زيبا. گفتم حاج عباس چطوری! گفت وقتی که من را در قبر گذاشتيد قبر من وسيع و باز شد نورانی شد ديدم آقا اباعبدالله الحسين عليه السلام تشريف آوردند فرمود تو غلام من بودی من را آورد در اين باغي که ميبيني از باغهای برزخی است اين باغ را به من مرحمت کردند. فرمودند حاج عباس همين جا باش در قيامت هم ميآيم تو را ميبرم در بهشت کنار خودم قرار ميدهم. بعد گفت آقاي سيبويه برو به مردم بگو هر چه هست در خانه سيدالشهدا عليه السلام است. جای ديگر خبری نيست کل الخير في باب الحسين هر خيری است در خانه امام حسين عليه السلام است.
اللهم الرزقنی شفاعه الحسین یوم الورود
هدایت شده از دلتنگ حسینم و منتظر مهدی( عج)
🕋🤔شاید اینو باور داشته باشیم دیگه نماز صبحمون قضا نمیشه‼
📌با حوصله تا آخر بخوانید🙏
1️⃣«در حدیث اومده از امام صادق علیهالسلام سؤال شد
«چرا کعبه را کعبه نامیدند؟»
فرمودند:
«چون مربع است و چهارگوش »
پرسیدند:
«چرا مربع شد؟»
فرمودند:
«چون مقابل بیتالمعمور در آسمان چهارم است و آن نیز چهارگوش است.»
پرسیدند:
«چرا عرش چهارگوش شد؟» فرمودند:
«چون از ۴ کلمه ای که این کلمات ۴ ستون و ارکان بنای اسلام است،
تشکیل شده.:
سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر»
خب!
2️⃣میدونید وقتی داریم نماز میخونیم،
موقع ذکر تسبیحات اربعه،
مرتبهی اولش در واقع داریم دور خانهی خدا طواف میکنیم؟
و دومین باری که تکرار میکنیم دور بیتالمعمور؟
و مرتبه سوم رسیدیم به عرش خدا و داریم عرشش رو طواف میکنیم!؟
و اما کی میدونه چرا آخر نماز سلام میدیم؟
چون توی رکعات قبل نمازمون، رسیدیم به عرش خدا!
حالااونجا،
توی عرش پیامبر ص و بندگان صالح خدارو میبینیم وبهشون سلام میدیم
السلام علیک ایهاالنّبی ورحمة الله وبرکاته السلام علینا وعلی عبادلله الصالحین.
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
3️⃣🎁حالا میخوام اون راز اصلی رو بهتون بگم!
بیاین با هم بشماریم در شبانهروز چند مرتبه تسبیحات اربعه میگیم:
توی نماز ظهر، ۲ مرتبه؛
نماز عصر، ۲مرتبه؛
نماز مغرب، ۱مرتبه؛
نماز عشاء، ۲مرتبه.
جمعش شد چقدر؟ ۷ مرتبه.
4️⃣یعنی یه طواف کامل!
در شبانه روز یک مرتبه دور خانهی خدا طواف میکنیم!
هر طوافی هم که با نماز کامل می شه.
5️⃣اینجاست که اون دو رکعت نماز صبحمون،
می شه همون دو رکعت نمازی که بعد از طواف،
پشت مقام ابراهیم می خونیم واَعمال مون تکمیل می شه ان شاءالله.
پس،مراقب باشیم نماز صبحمون قضا نشه..
الحمدلله علی کل حال...
📚علل الشرایع ، ج ۲ ص ۳۹۸؛ باب العلة التی من آجلها سمیت الکعبة کعبه
(فصل :
علتی که به خاطر آن کعبه را کعبه نامیده اند)
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹ثواب نشر اهداءکنیم فاتحه و صلوات نثار شهداء