🇮🇷🌠 #استادصمدی_آملی 🇮🇷🌠 #غصه_رهبری 👈 ( حضرت علامه ) آنقدر آدم دلسوز، آنقدر آدم مهربان، برای رهبر غصه بخورد؛ برای کشور غصه بخورد، برای زنها غصه بخورد، برای دخترها ... خدا شاهد است بیش از هشتاد درصد مریضی آقا اینهاست. خدا را گواه می گیرم. همینها. همینها. یعنی ایشان یک غصه اش جناب رهبر است. خدا شاهد است. همینجور شبانه روز می فرماید باید ایشان را نگاه کنم، دلم می سوزد. این سید بیچاره تنها نشود. این کشور نرود. اگر برود کار ما چه می شود؟ کار کشور چه می شود؟ کار ناموس ما چه می شود؟ وگرنه به تعبیر ایشان فرمود خدا را گواه می گیرم شخص خودم هیچ چیز نمی خواهم، من خودم روز به روز آماده ی مرگ هستم؛ هیچ برای شخص خودم... اصلا. فقط دلم می سوزد که ای خدا اگر این بنده ی خدا زمین بخورد، اگر بیفتد، اگر کار کشور تنگنا برسد؛ اگر بعضی بی توجه ها بی توجهی می کنند؛ کار رو به هم بزنند کار به کجا می کشد؟ ناموسهای ما دست چه کسی بیفتند؟ دختران ما دست چه کسی بیفتند؟ بچه های ما آنوقت کجا؟ اینها چه کسی بیاید بالای سرشان؟ اینها اینها دارد آقا را می کشد. خدا شاهد است. خیلی آقا را درد می آورد. اصلا انقدر برای اینگونه امور ناراحتند، انقدر خسته اند، انقدر جسم مبارکشان ضربه می بیند برای این امور، چقدر. چند تا دوستان خواصی هم دارند، من به بعضی دوستان زنگ زدم گفتم آقا شما را به خدا شما اگر یکوقتی حالاتی برایتان پیش نمی آید، سیر عملی دارید، موفق نیستید شما دیگر محض رضای خدا نروید پیش آقا، شما دیگر نکنید. نروید پیش آقا گزارش بدهید که حال ما خوب نیست. آنقدر ایشان درد دارد که. ول کنید دیگر. آقا به شما دستورالعمل داده بروید انجام دهید، هرچه شد شد، نشد نشد. باز نروید پیش آقا شما درد را اضافه نکنید بگویید حال من خوب نیست. این باز درد آقا را اضافه می کند. چون هرچه مال دیگران باشد ایشان دلش به درد می آید. مال خودش نه. این یکی هم که دیگه وضع به این صورت شده دیگه واقعا پناه بر خدا. نمی گویم مأیوس بشوید. اما در عین حال وضع فعلاً اینطوری است. اینطوری است. خداوند إن شاء الله شرح صدر عنایت بفرماید. الحمدلله رب العالمین. خوب است. از شما عزیزان راضی هستیم. قلباً از شما راضی هستیم. البته بالاتر باید بروید. ادب شما الحمدلله خیلی خوب شده. یعنی بنده هم با این حرفها إن شاء الله با شما شریک هستم. ادب ما إن شاء الله دارد خوب می شود، حقایق را بخواهیم، اسرار را بخواهیم، آنچه که زلال هست را بخواهیم؛ خیلی معطل حواشی نباشیم. الحمدلله یکوقتی خدمت آقا می بینم مشرف می شوید می بینم عزیزانم، دوستانم ، سرورانم که من خاک پای شما بشوم، با شما محشور بشوم، می بینم خیلی یواش یواش خوب دارید از عهده ی ادب آقا بر می آیید. البته هنوز بهتر، هنوز بهتر، إن شاء الله آمادگی پیدا کنید که به لطف خدا خدمتشان رفتیم دیگر جلسه ی کلام را ایشان بردارند؛ تبدیل به جلسه ی سکوت بشود؛ یک کلاس درس سکوت از محضرشان بگیریم. دیگر به آقا بگوییم آقا شما پزشک به شما اجازه داده، نداده که حرف بزنید ما حرف نمی خواهیم اصلاً، جدی حرف نزنید اصلاً هم برای شما ضرر است هم برای ما ضرر است. چون شما حرف بزنید قلبتان درد بیاید ما ضرر می کنیم. ولی شما حرف نزنید، ساکت باشید، همینجور سکوت کنید، بنشینید ما چهره ی مبارکتان را نگاه می کنیم، به ما لیاقت بدهید آنچه که در سکوت القا می کنید آنها را بگیریم إن شاء الله به لطف خداوند. از محضر امام هشتم إن شاء الله این یکی را... این کتل است. این خیلی کتل است الآن. إن شاء الله این را بخواهید به لطف خدا. __________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

📕✍🏻 #استادصمدی_آملی 📕✍🏻 #دستورالعمل 📕✍🏻 #پزشک_نفس_حیوانی 📕✍🏻 #شرح_رساله_انسان_درعرف_عرفان 📕✍🏻 #جلسه_پنجاه_و_دو 👈 بالضروره باز دستور دیگر. آن دستور قبلی: مراقبت. مراقبت خیلی سنگین است؛ خیلی مشکل است. مراقبت بیهوشی هم ندارد. در حال بیداری هم باید باشد. حیوانات که در بیابان، آهویی در بیابان مثلاً در کوهها دارد می چرد. در داخل کوهها، بالای سنگها از روی این سنگ به آن سنگ، گاهی هم سُر می خورد. و می بینی افتاده، جایی از بدنش را سنگ گرفته ، زخمی شده. این بیچاره که بیمارستان ندارد، آنجا هم که طبیب و پزشک و پانسمان و اورژانس و اینها که ندارد، ایشان بنده خدا باید زخمش را چجوری دوا کند؟ مداوا کند؟ زخمها گاهی طول می کشد. و کرم می افتد در درون زخمهای حیوانات، در بیابانها، در جنگلها، بعد خداوند یک جناب پرنده ای با منقار بسیار بلندی در آسمان برای اینها بعنوان پزشک قرار داده، اینها می روند در بیابان، جایی می گیرند استراحت می کنند، می خوابند، روی زمین می نشینند، آن جناب پرنده ای که در آسمان هست، ایشان از آن بالا چه عجب که زخم این حیوان ِ روی زمین را می بیند. و آنجا با دوربین دیدبانی اش به سراغ این کرمها می آید که این کرمها را بچیند بخورد. این حیوان هم آنجا، روی زمین گرفته نشسته و جُم نمی خورد. که این پرنده فرار نکند. نترسد. چون می دانید اگر ایشان نیاید و این کرمها را از درون در نیاورد این زخم سعه پیدا می کند و کم کم کلّ بدن را می گیرد و از بینش می برد. حالا حیوان بیچاره. بعد می نشیند آنجا. آن حیوان هم از بالا می آید به سوی ایشان. بر روی جسدش می نشیند. آن منقار آهنین نوک تیز کذایی اش را، آن قیچی جراحی را فرو می کند لای زخم این حیوان. تا کرمهای آن لابلا را در بیاورد. کرمها تا باشند زخم هیچی نمی شود. بعد این پرنده آمپول بیهوشی هم نمی زند. ایشان با آن چاقوی جراحی منقارش باید این کرمها را بچیند. این حیوان از درد تمام سرتاسر بدنش در عذاب است، اما حالا که نشسته و او دارد کرمها را می چیند، این درد، آنقدر سنگین است، ایشان چگونه باید مراقبت کند که تکان نگیرد . این درد ایشان را از کوره در نبرد. آنقدر این درد را تحمل می کند، که جُم نخورد که این آقای پزشک پرواز کند در برود. چون اگر باز برود، می ترسد از او، تا باز بر گردد و دوباره بیاید بنشیند، باز معلوم نیست چجوری بشود. آنچنان این حیوان بیچاره آن درد را تحمل می کند که این آقا با آن قیچی جراحی منقارش کار خودش را انجام بدهد. جراحی خودش را بکند. آنهم دیگر سر فرصت نشسته و منقار را فرو کرده تا بگردد اینطرف آنطرف آنجا آن کرم را در آورد، تا باز منقار را فرو کند تا ببیند باز کرم بعدی، کرم بعدی. و.. و... این هم بیچاره دارد جان به لب می آید اما برای این که اگر سلامتی می خواهد، اگر ابد می خواهد، اگر حیات می خواهد این است که باید این لکه ی ننگ را از خودش دور کند دیگر. این زنگار را باید از خودش دور کند. خب مراقبت سخت است. خیلی مشکل است. خیلی مشکل است. بسیار سنگین. _______________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

📕✍🏻 #استادصمدی_آملی 📕✍🏻 #دستورالعمل 📕✍🏻 #زنگاردل_راچگونه_بزداییم ؟ 📕✍🏻 #شرح_رساله_انسان_درعرف_عرفان 📕✍🏻 #جلسه_پنجاه_و_دو 👈 چکار بکنیم که إن شاء الله به لطف خدا به حقیقت برسیم؟ جواب: زنگ دل را زدای تا یارت بدهد در حریم خود، بارت زنگار دل باید زدوده بشود تا دوست به انسان اجازه ی تشرف به حریم مقدس خودش را عطا بفرماید. به خدای علیم بی همتا قسم می خورم که حاجبی نیست غیر زنگارت که به جز خودت هیچ کس حجاب تو نیست. نه زمین، نه آسمان، نه زن، نه فرزند، نه زناشویی، نه ازدواج، نه کسب و کار؛ نه کوچه و خیابان، نه مردم، نه غیر، هیچکس مزاحم شما نیست. هیچکس هم حجاب شما نیست؛ بلکه به یک معنای شریف، قرار شد که مطلقا هرچه را که می بینید آیات الله ببینید. که همه ی آنچه که مشاهده می فرمایید: « لآیاتٍ لِأولي الألباب » بسته به این است که شخص مغز دار بشود؛ تعقل کند؛ عقل داشته باشد. اگر عاقل باشیم، ز هر بازیچه رمزی می توان یافت همه ی عالم هم اگر بازیچه باشد، از این بازیچه رمزها می توانید بیابید. حاجبی نیست، به خدای علیم بی همتا قسم می خورم که: حاجبی نیست، مانعی نیست، حاجبی نیست غیر زنگارت. فقط خودت حجاب خودت هستی؛ زنگار قلب حجاب قلب است؛ آن زنگار چیست؟ خواهش گونه گون نفسانی کرد در دام خود گرفتارت شد خدا بینی ات ز خود بینی رفت خدا بینی ات به دینارت و خیلی جاها ما، وقتی برسیم، به وقتش بشود؛ می بینید که دینداری ما به طرف دینار و پول و دنیا عوض می شود. راحت می شود افراد را با یک تهدید خرید. خیلی مشکل هم ندارد. تو بهشت و جهنم خویشی تا چه خواهد که بود اسرارت بسته به این است که در اسرار وجودی ات چه خوابیده باشد؛ هرچه خوابیده باشد، همان هست که : « لیس للإنسان إلّا ما سعی » حالا ما چه کار کرده ایم؟ من به یارم شناختم یارم عرفت ُ الله بالله ما از خود او، او را شناختیم. نی به نقش و نگار و پندارت حسنا با مراقبت سر کن اینها همه دستورالعمل است. اگر بفرمایید که این زنگار دل را چکار باید کرد؟ این حجاب خودمان را چجور باید از خودمان دور کنیم؟ خودبینی را چجور به خدابینی تبدیل کنیم؟ و چجور إن شاء الله بهشت بشویم؛ بهشت ساز بشویم؟ جواب: مراقبت. و مراقبت سخت است. هرچه سخت است مرد و مردان وار باید به استقبال این سختی رفت. حسنا با مراقبت سر کن تا که یارت شود خریدارت « إن الله اشتری من المؤمنین أنفسهم » خدا نفس خرینی می کند. هیچکس در عالم قدرت نفس خرینی ندارد. فقط خداوند این قدرت را دارد. آن هم با اسم شریف « الله » در آیه فرمود: « إن الله اشتری من المؤمنین أنفسهم » از آنها جانشان را می خرد. کار خداوند خریدن نفس ناطقه ی انسانی است. که تا بشود که: « قلب المؤمن عرش الرّحمن» ، « عرش الله الأعظم » _______________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

🍁☘️ #استادصمدی_آملی 🍁☘️ #مقام_برزخیت_امام 👈 اگر در قرآن آمده، آدم خلیفة الله می گوید: « ربّنا ظلمنا أنفسنا » حضرت یونس پیغمبر خدا که معصوم است می گوید: « لا إله إلّا أنت سبحانک إنّي کنتُ من الظّالمین » دیگر انبیای عظام مثل جناب موسای پیغمبر اولوالعزم وقتی در محضر جناب خضر راه می افتد می گوید: ببخشید اشتباه شده، من فراموشم شده که به شما قول دادم که در این مسیر راه نسبت به فرموده ها و کارهای شما حرف نزنم، اینها از اینگونه اوصاف هم در قرآن می بینید برای انبیا، این سرّش این است : انسان کامل، پیغمبر اکرم، ائمّه معصومین اینها به مقام مُطّلَع یا مَطلَع رسیده اند. مَطلَع آن قلّه ی بلندی است، آن برزخ و حجاب جامعی است که هم روی به این سوی دارد هم روی به سوی دیگر. مَطلَع، آن بلندی را گویند. مثل اینکه الآن یک دشتی داشته باشیم، یک دشتی هم آن طرف، این وسط یک قلّه ای باشد که اگر کسی به نوک این قلّه صعود بفرماید، هم به این طرف احاطه دارد، می بیند؛ هم به آن طرف ناظر است؛می تواند برزخ باشد که هم این سویی ها را به آن سویی ها معرّفی بفرماید هم آن سویی را به این جانب تعریف کند. حالا اگر به جان او خط بدهید، خیلی از چیزها را می تواند ببیند. اگر به او بفرمایید: آن سوی چه خبر است؟ از فلان شهید چه خبر است؟ نفس ناطقه مجرّد است. ارتباط نفس ناطقه با نفس ناطقه ی دیگر به راحتی انجام می شود و لذا او در آن ِ واحد می تواند از کرانه ی بیکران عالم غیب خبرها بگیرد و برگردد به شما اطلاعات بدهد. این است که به تعبیر آقای شریف ما، فرمودند آنهایی که اهل کارند؛ در سر احتضار، سر محتضر حاضر می شوند. اینکه فرموده اند لحظه ی احتضار، محتضر در محضر امیرالمؤمنین و ائمّه معصومین است، برای اینکه چشم دل باز می شود؛ هم آن سویی است؛ هم این سویی. منتها بسته به این است که چطور امیرالمؤمنین را زیارت کند؟ اینها همه بیان حالات محتضر است. در آن حالِ احتضار می شود از این میّت بپرسی که از جناب امیرالمؤمنین سؤال بفرما: فلان مطلب علمی را حل کن. فلان خواسته ی تقوایی ات را بگیر. ____________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad1001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

🍂🔻🍂🔻🍂🔻🍂 #استادصمدی_آملی #طب_طبیعی 👈 افسوس افسوس افسوس افسوس که نفهمیدیم برای چه انقلاب کردیم؟ نمی دانیم برای چه اینقدر شهید دادیم؟ نمی دانیم باز الآن برای چه می رویم شهدای گمنام مان را جمع می کنیم بالای این قله، بالای آن تپه، این روستا، آنجا، چرا؟ اگر هدف این بود پول بگیریم و ماشین بسازیم و کوچه ی ما خوب بشود و خیابان ما اسفالت بشود اینها حیف نبود که ما جوانهایمان را برای این حرفها دادیم؟ حیف نبود آن نازنین جوانهای ما؟ آنهایی که خدایی اش هر کدامشان یک فرشته بودند، خدایی ما اینها را برای این حرفها دادیم؟ خب، نتبجه؟ بر زمین ناهموار گفتیم راه نمی رویم؛ باید روی آسفالت راه برویم. همه مریضی قلب گرفتند؛ سستی پا گرفتند؛ درد سر گرفتند؛ چون کف پای انسان را خداوند طوری آفریده کف پا انقیاد ندارد؟ بله؟ این حتماً بهترین راه رفتن خصوصاً روی زمینهای ناهموار چاله چوله ای است. هم قلب سالم می ماند؛ هم اعصاب آرامش می گیرد؛ روی زمین هموار، آسفالت راه رفتن، می بینید یک کیلومتر، صد متر، پانصد متر، دو کیلومتر راه بروی، می بینی آنی خسته می شوی؛ ذله می شوی، می افتی. اما آقای فلانی چوپان بیابان روی این صخره آن صخره، این چاله آن چاله، این سنگ آنجا روزی ده بیست سی کیلومتر راه می رود و شب سرحال است. خبر ندارند، خبر ندارند تمام مأموریت بشر در این شده که صنعت را درست بسازد؛ از طبیعت خدا هم که قهر کرده است. حالا بفرما. همه سردرگم. همه اعصابی. همدیگر را می خواهند سلام کنند اعصاب ندارند: برو آقا اعصاب ندارم سلام کنم. ای خدا. ای خدا پدرتان را بیامرزد چرا اینطوری شده اید؟ می خواهند احوالپرسی کنند حال ندارند. ماشاء الله آقایان اطبا هم دستشان درد نکند فقط قرصهای اعصاب هم همینجور آماده؛ ماشاء الله داروخانه ها قرص شیمیایی اعصاب هم فراوان، آماده، همینجور صبح و عصر نسخه بگیر هی اعصاب بنویس، چه خبرتان شده؟ آقاجان مردم را با عالم طبیعت حشر بدهید؛ شما چرا ار عالم طبیعت فرار می کنید؟ ببینم طبیعت اینی که ساخته است به بهترین نحو ساخته، چرا دارید از طبیعت فرار می کنید؟ نمی گوییم صنعت نه. این الفاظ را، این کلمات را اینها خود گول زدن است.آقا نخیر آخوندها مخالف تجدد اند؛ پویایی اند، می خواهیم... آقای عزیز سرور گرانقدر تو خبر نداری برادر جان؛ دستت را به اهل فن بده بگذار در دل طبیعت که دامن طبیعت معراج صعودی انسان است. برادر جان عالم طبیعت نشئه ی طبیعت، همانجور که فرودگاه شما هست که آفتاب و ابر و ماه و ستارگان و دریاها و زمین و اینها همه دست به دست هم دادند نطفه شدند؛ غذا شدند؛ غذای پدرو مادر شدند؛ غذا نطفه شده؛ این نطفه ساخته شده این آقا الآن اینجا نشسته، این عالم طبیعت محل فرود تو از همین ظواهر نشئه ی طبیعت است، این عالم طبیعت معراج توست؛ تو باید از همین جا عروج بفرمایی به عوالم دیگر بروی؛ به چه چیزی داری مشغول می شوی؟ ______________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0 🌎www.samad101.com

#استادصمدی_آملی : همانگونه که رهبری و مردم با هم یک اتحاد قلبی دارند؛ إن شاء الله این اتحاد قلبی، هم بین مردم و مسؤولین، هم بین رهبری و مسؤولین ایجاد بشود و به تعبیری، این مثلث، به یک نقطه ی واحده تبدیل بشود؛ به صورت یک امت واحده. ____________________________ 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

🍂🔻🍂🔻🍂🔻🍂 #استادصمدی_آملی #طب_طبیعی 👈 افسوس افسوس افسوس افسوس که نفهمیدیم برای چه انقلاب کردیم؟ نمی دانیم برای چه اینقدر شهید دادیم؟ نمی دانیم باز الآن برای چه می رویم شهدای گمنام مان را جمع می کنیم بالای این قله، بالای آن تپه، این روستا، آنجا، چرا؟ اگر هدف این بود پول بگیریم و ماشین بسازیم و کوچه ی ما خوب بشود و خیابان ما اسفالت بشود اینها حیف نبود که ما جوانهایمان را برای این حرفها دادیم؟ حیف نبود آن نازنین جوانهای ما؟ آنهایی که خدایی اش هر کدامشان یک فرشته بودند، خدایی ما اینها را برای این حرفها دادیم؟ خب، نتبجه؟ بر زمین ناهموار گفتیم راه نمی رویم؛ باید روی آسفالت راه برویم. همه مریضی قلب گرفتند؛ سستی پا گرفتند؛ درد سر گرفتند؛ چون کف پای انسان را خداوند طوری آفریده کف پا انقیاد ندارد؟ بله؟ این حتماً بهترین راه رفتن خصوصاً روی زمینهای ناهموار چاله چوله ای است. هم قلب سالم می ماند؛ هم اعصاب آرامش می گیرد؛ روی زمین هموار، آسفالت راه رفتن، می بینید یک کیلومتر، صد متر، پانصد متر، دو کیلومتر راه بروی، می بینی آنی خسته می شوی؛ ذله می شوی، می افتی. اما آقای فلانی چوپان بیابان روی این صخره آن صخره، این چاله آن چاله، این سنگ آنجا روزی ده بیست سی کیلومتر راه می رود و شب سرحال است. خبر ندارند، خبر ندارند تمام مأموریت بشر در این شده که صنعت را درست بسازد؛ از طبیعت خدا هم که قهر کرده است. حالا بفرما. همه سردرگم. همه اعصابی. همدیگر را می خواهند سلام کنند اعصاب ندارند: برو آقا اعصاب ندارم سلام کنم. ای خدا. ای خدا پدرتان را بیامرزد چرا اینطوری شده اید؟ می خواهند احوالپرسی کنند حال ندارند. ماشاء الله آقایان اطبا هم دستشان درد نکند فقط قرصهای اعصاب هم همینجور آماده؛ ماشاء الله داروخانه ها قرص شیمیایی اعصاب هم فراوان، آماده، همینجور صبح و عصر نسخه بگیر هی اعصاب بنویس، چه خبرتان شده؟ آقاجان مردم را با عالم طبیعت حشر بدهید؛ شما چرا ار عالم طبیعت فرار می کنید؟ ببینم طبیعت اینی که ساخته است به بهترین نحو ساخته، چرا دارید از طبیعت فرار می کنید؟ نمی گوییم صنعت نه. این الفاظ را، این کلمات را اینها خود گول زدن است.آقا نخیر آخوندها مخالف تجدد اند؛ پویایی اند، می خواهیم... آقای عزیز سرور گرانقدر تو خبر نداری برادر جان؛ دستت را به اهل فن بده بگذار در دل طبیعت که دامن طبیعت معراج صعودی انسان است. برادر جان عالم طبیعت نشئه ی طبیعت، همانجور که فرودگاه شما هست که آفتاب و ابر و ماه و ستارگان و دریاها و زمین و اینها همه دست به دست هم دادند نطفه شدند؛ غذا شدند؛ غذای پدرو مادر شدند؛ غذا نطفه شده؛ این نطفه ساخته شده این آقا الآن اینجا نشسته، این عالم طبیعت محل فرود تو از همین ظواهر نشئه ی طبیعت است، این عالم طبیعت معراج توست؛ تو باید از همین جا عروج بفرمایی به عوالم دیگر بروی؛ به چه چیزی داری مشغول می شوی؟ ______________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0 🌎www.samad101.com

#استادصمدی_آملی : همانگونه که رهبری و مردم با هم یک اتحاد قلبی دارند؛ إن شاء الله این اتحاد قلبی، هم بین مردم و مسؤولین، هم بین رهبری و مسؤولین ایجاد بشود و به تعبیری، این مثلث، به یک نقطه ی واحده تبدیل بشود؛ به صورت یک امت واحده. ____________________________ 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0

🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 #استادصمدی_آملی #انتخابات 👈 جز در یک مقطعهای کم، دشمن یک خلأی را ، یک خللی را، یک روزنه ای را، به یک تعبیری یک رخنه ای را در بین رهبری و بین ریاست جمهوری از همان سال اول ایجاد کرد. و این با تمام تلاش، کوشش شد که این خلأ پر شود، و تا یک حدی در مقاطعی پر شد اما باز هم می گوییم خلأ استمرار پیدا کرد و ما إن شاء الله باید بطور کلی این خلأ را مطلقا پر کنیم؛ این رخنه ی دشمن را ببندیم؛ و آن این است که إن شاء الله در مجلس آینده و در ریاست جمهوری آینده، هم مجلس، هم نمایندگان مجلس، هم ریاست جمهوری، هم وزرا، همه مسؤولینی که مجموعاً در این دو تا قوه بخصوص در قوه ی مجریه هست، اینها را در زیر مجموعه ی رهبریت نظام، به صورت یک امّت واحده ی مردم و مسؤولین باید تبدیلش کنیم و این رخنه را مطلقا باید بطور کلی پر کنیم. این جزو یکی از آن استراتژیها و تاکتیکهای مهم یک سال آینده ی ماست. ما اگر این خلل را بتوانیم به نحو مطلق پر کنیم که آن وحدتیت در نظام به وحدت در رهبری واحد که امت واحده بشود و در این امت واحده آن خلأ بین رهبری و مسؤولین، آن خلأ بین مسؤولین و مردم پر شود. همانگونه که رهبری و مردم با هم یک اتحاد خاصی دارند، اتحاد قلبی، إن شاء الله این اتحاد قلبی هم بین مردم و مسؤولین، هم بین رهبری با مسؤولین ایجاد بشود و به یک تعبیری این مثلث تبدیل بشود به یک نقطه ی واحده ی در رأس و سلسله ی طولیه ی مردم و مسؤولین در طول رهبری به صورت یک امت واحده ، إن شاء الله با لشکر جهانی محمدیون صلّی الله علیه و آله و سلّم. ______________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0 🌎www.samad101.com

☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️ #استادصمدی_آملی : #آیا_ما_منتظریم؟ 👈 بقیة الله می فرماید: تعالوا، بفرمایید. بیایید دستتان را می گیرم. واسطه ی فیض هستم. نفس می کشیم به او؛ حرف می زنیم به او؛ تمام امورمان به برکت وجود آن بزرگوار است. « لولا الحجة » یک حدیث کافی است؛ هزاران و میلیونها حدیث نمی خواهد؛ یک دانه حرف کافی است؛ اگر کسی اهل فهم است یک حرف برای او کافی است: « لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها» منتها این یک حدیث را باید بزرگانی مثل شیخ مفیدها و بزرگان برای ما باز کنند؛ چون باز نشده. مجمل است و مبهم است و رازش باز نیست، و لذا می گوییم من که دارم نفس می کشم، ما مردها هم که داریم شبانه روز زحمت می کشیم و این آفتاب هم که دارد نور می دهد و این زمین هم که دارد می روید، ما هم آنرا شخم می زنیم و آبیاری اش می کنیم؛ آن ابر هم که دارد می بارد پس خدا دیگر کو؟ پس امام زمان کو؟ خودمان که داریم به جان کندن زندگی می کنیم؛ شما می گویید اگر امام زمان نباشد ما همه از بین می رویم؛ چرا از بین می رویم؟ مگر بی عرضه ایم؟ خب همین است. باز نشده. باز نشده. این حجت کیست که اگر حجت نباشد زمین نیست؛ آفتاب نیست؛ کرویّت زمین به هم می ریزد؛ « لساخت الأرض بأهلها» خشکی از بین می رود؛ چرا؟ یعنی چه؟ مفهومش چیست؟ باز نشده. حرف داریم؛ منبع داریم؛ مبانی داریم؛ لطائف داریم؛ بازش نکرده ایم. روشن نشده. نمی دانم هر لحظه به لحظه در محضر بقیة الله ام که می خورم و پا می شوم و چه و چه و چه. ______________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0 🌎www.samad101.com

🌅🌿🌅🌿🌅🌿🌅 #استادصمدی_آملی: #علت_بلاهاوبیماریها 👈 در بین کل انواع موجودات در عالم تنها موجودی که باعث می شود یا سلامتی خودش را به هم می زند، یا سلامتی هم نوع خودش را به هدر می برد؛ و یا اینکه در ظاهر عالم یک چیزکی گاهی به عالم ناسلامتی روی می دهد فقط این جنس آدم است؛ یعنی همینی که به نام انسان خلق شده است. این هم روی یک حسابی است. فلذا سوال: اگر انسان در مقام تعیش روزمره گی اش در مسیر انسانی که حق برای او تعیین فرموده است به سر ببرد، آیا معنا دارد که سیل بیاید؟ مثلاً. آیا معنا دارد که خشکسالی بیاید؟ آیا معنا دارد که قحطی بیاید. یعنی اینگونه از مسائل طبیعی که ظاهراً رخ می دهد، این عوامل طبیعی اش، آیا خود انسان است یا خود نظام هستی است؟ عوامل طبیعی اش عالم است یا آدم است؟ اینجا جای تحلیل و بحث است. حالا من نمی توانم الآن نظر نهایی خودم را در این مورد ابراز کنم، تقدیم کنیم؛ جای بحث است. مثلاً در روایت آمده: اگر همه ی افراد بشر بر حبّ امیرالمؤمنین سلام الله علیه، که در حقیقت همه روز مال علی است، همه شب مال حضرت است؛ اصلاعالم بر پایه ی علی بن ابی طالب یعنی ولایت، یعنی امامت، یعنی انسانیت نهاده شده است؛ فرمود در روایت، که اگر همه ی افراد بشر بر اساس حب علی باشند آیا اصلا جهنم خلق می شود یا نه؟ خلقت جهنم بر چه اساسی است؟ خلقت جهنم بر این اساس است که افراد بشر ناسالم می شوند، و باید برای این ناسالم ها یک محل سالم سازی تهیه کنیم. ______________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0 🌎www.samad101.com

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 #استادصمدی_آملی #شیرین_زبانی_علامه_برای_امام_خمینی 👈 آن روز، آقا فرمودند که: ما سال 42 رفتیم خدمت امام رسیدیم، ( که حالا این داستانش را از اینجا شروع می کنم، یکی از نکته هایی که خواستم بگویم آنجا دنبال کنید، در آن جلسه، دقیقاً در جنازه ی آقای یوسفیان که جنازه را دفن کردند، آقا صحبت کردند؛ همان صحبت را می گویم؛ داستانش این بود که، این را حالا دیگر جزئیاتش، بیشتر من در خاطرم از عزیز و بزرگوارمان حاج آقای ولایی رضوان الله تعالی علیه است ) آقا سال 42، از تهران رفتند قم. خب خبردار شدند که امام رضوان الله علیه بنا دارند که در فیضیه صحبت کنند، قبل از آن امام در مسجد اعظم صحبت کردند که این صحبت ها و نوارها را گاهی رادیو و تلویزیون پخش می کنند، البته اینها صوتی است، تصویری نیست؛ ولی عکسهایش هست؛ بعد بنا شد که روز شهادت امام صادق، در بیست و پنجم شوال آن سال، امام در فیضیه صحبت کنند، آقا از تهران به قم می روند؛ هنوز به قم منتقل نشده بودند. هنوز در تهران بودند. از اینجا می روند به قم، به منزل امام می روند که این یک تکه را آنجا می فرمایند: رفتیم منزل امام ، دم در، در زدیم یک آقایی آمد دم در، ظاهراً یک پیرمردی بود، حالا نمی دانم حاج اسماعیل معروف بود که پیش امام بود؟ بودند تا چند سال قبل پای منبرها، شهرک محلاتی می آمدند، سردار قربانی، حاج اسماعیل آنجا گهگاهی می آمد منبر، جلسات می آمد، غرض، شاید ایشان بود. گفتند به آقا بگویید که یک طلبه ای هست، به نام حسن حسن زاده آملی آمده اند می خواهند شما را زیارت کنند. ایشان داخل رفتند و برگشتند، گفتند که آقا می گویند: بفرمایید. بعد، تشریف بردند داخل. آن که در مراسم حاج آقای یوسفیان آقا یک تعبیری دارند که ما رفتیم خدمت آقا، شیرین زبانی ها کردیم. نمی دانیم عزیزانی که آنروز تشریف داشتند یادشان هست در این جمله ی آقا، نگاه کنید. اینها تاریخ انقلاب است. انقلاب، یک انقلاب علمی است. یک انقلاب جهانی علم است. یک تحول جهانی علمی است و بود......... من این جمله را از حضرت آقای ولایی مان داریم؛ یک وقتی جایی می رفتیم، درون ماشین بود؛ بعد صحبت مختلف پیش آمد، من جمله همین صحبت این روز مراسم حاج آقای یوسفیان بود، بعد به ایشان گفتم که آیا شما در مورد آن خرداد 42 خاطره ای از آقا دارید؟ که آقا این لفظ « شیرین زبانی » را مطرح فرمودند که : ما خدمت امام رفتیم، بعد آن روز عرائضی خدمتشان شد، شیرین زبانی ها کردیم؛ بعد از این هم از امام خداحافظی کردند و به امام عرض کردند آقا من اسمم حسن حسن زاده آملی است. شما هر فرمایشی دارید، هر پیغامی دارید، یک رمزی بین خودشان و امام گذاشتند که آقا با این رمز، شما هر کاری دارید؛ نامه دارید؛ برنامه دارید؛ من مازندران در خدمتم. امام خیلی تشکر کردند که امام بعد دستگیر شد؛ رفتند برای تبعیدی، از تبعیدی برگشتند آمدند قم، باز هم آقا رفتند خدمتشان، همینجور ملاقات شخصی در قم، فرمودند آقا من همان حسن زاده آملی هستم، آن سال آمدم؛ الآن آمدم ، بعد آن آیه ی قرآن را تلاوت کردند، به آقا عرض کردند که: « وَ قُطِعَ دابرُ الذین کفروا» خداوند ریشه و دنباله ی کسانی که کفر آوردند را قطع کرد و انقلاب پیروز شد. آن شیرین زبانی ها، آقای ولایی یک مطلبی را به من فرمودند؛ من به اجمال به صورت یک جمله عرض می کنم، إن شاء الله اگر وقت کردیم بتوانیم بیشتر به محضرتان توضیحاتی بدهیم که خلاصه آقا به امام رو کردند فرمودند: از اینجا تا آن موقعی که شما مرحوم می شوید به شما چه می آید؟ چه صحنه هایی برایتان رخ می دهد. آن شیرین زبانی ها خیلی پر حرف است. ______________________________ ⛔️ هرگونه نشر و کپی فقط با ذکر نام کانال جایز است. 🌿کانال نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0 🌎www.samad101.com