eitaa logo
قرارگاه فرهنگی عمار
463 دنبال‌کننده
34.9هزار عکس
21.6هزار ویدیو
149 فایل
✊... " ما تا آخر ایستاده ایم " ...✊ 💪... مقاومت رمز پیروزیست ...💪 ☎️ تماس با ما : @MMirzaei72 ✍انتقاد ... پیشنهاد ... عضویت و همکاری 🔴 عمار در اینستاگرام : shahriyar_ammar@
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام سجاد (ع) قیام مختار را تأیید کرد؟ چرا مختار بعد از کشتن قاتلان شهدای کربلا، حکومت را به امام سجاد (ع) ندادند؟ 🔹درباره و انگیزه او در این قیام و این‌که چرا حکومت را به (ع) واگذار نکرد، قضاوت‌های گوناگون شده است؛ و ما در این‌جا در صدد تحلیل قیام مختار و مسائل پیرامون آن نیستیم. اما به هر حال مطالبی که در تاریخ و روایات نقل ‌شده، نشانگر آن است که هرچند (ع) خود مستقیماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما این‌که گروهی توانسته بودند بخشی از انتقام خون شهدای عاشورا را بگیرند، تا حدودی رضایت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود. از طرفی می‌توان گفت که یکی از نتایج نفرین امام حسین (ع) علیه کوفیان بود: (ع) در دعایی عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند. از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد ... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد...».[۱] پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد (رهبر نهضت توّابین) [۲]، شیعیان را آماده نبرد ساخت. او می‌دانست اگر بخواهد حرکتش به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان پیامبر آن‌را رهبری کند یا دست کم، جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسى براى این کار مناسب است؟ (ع)، و اگر او نپذیرد؟ فرزند على بن ابی‌طالب عموى امام سجاد (ع). [۳] 🔹 به هر دو نامه نوشت؛ امام سجاد (ع) که بی‌وفایی عراقیان و رنگ‌پذیری آنان را دیده بود و می‌دانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آن‌جا می‌خواهند که زندگانی خود را بدان سر و سامان دهند و هنگام آزمایش پای پس می‌نهند» [۴] به مختار پاسخ مساعد نداد. اما تنها تا آن‌جا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط می‌شد، کردار او را تصویب نمود؛ وقتی سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، امام (ع) به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدایى است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به مختار جزاى خیر عطا فرماید». [۵] یعقوبی می‌نویسد: مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد علی بن الحسین(ع) به مدینه فرستاد و به پیک خود گفت: بر در خانه حضرتش بنشین، همین که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن او است، تو هم به درون خانه برو! پیک چنان کرد، و چون داخل خانه شد، بانگ برداشت: ای خانواده نبوّت و معدن رسالت و محل فرود فرشتگان و منزل وحی! من فرستاده مختار پسر ابو عبیده هستم و این سر پسر زیاد است که برای شما آورده‌ام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنی هاشم برخاست و چون علی بن الحسین (ع) سر عبیدالله را دید، گفت: «دوزخ جای او باد!». بعضی گفته‌اند: علی بن الحسین (ع) را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند. [۶] 🔹اما چرا (ع) بعد از این پیروزی‌ها، خود را در دست نگرفتند؟ در این زمینه باید گفت: اولاً: با تحلیلی که (ع) از وضعیت موجود داشتند، زمینه و شرایط را برای به دست گرفتن خلافت آماده نمی‌دیدند و به همین دلیل به از راه‌های دیگر روی آوردند و با سلاحی چون توانستند خود و را به گوش همه برسانند؛ از این‌رو، اگرچه امام سجاد (ع) هیچ دلخوشی از حکومت مرکزی نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسین (ع) سیاستشان این بود که از طرفی خود مستقیماً با حکومت مرکزی درگیر نشوند و از طرفی در مقابل افرادی که علیه آنان قیام کرده ‌بودند نیز موضع منفی نداشته باشند. ثانیاً: با وجود و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان (ع) و بی‌مورد بود؛ لذا امام (ع) شخصاً از رهبری قیام سر باز زد. نیز نمی‌توانست امام (ع) را به عنوان رهبر قیام معرفی نماید؛ چون (ع) در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبیر بود که با امام سجاد (ع) و دیگر بنی هاشم رابطه خوبی نداشتند. ثالثاً: گرچه از قاتلان امام حسین (ع) انتقام گرفته و حکومتی در کوفه تشکیل داده بود، اما با توجه به این‌که با دشمنان زیادی در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبیت نشده بود، تا آن‌را به امام سجاد(ع) تحویل دهد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ‏۴۵، ص ۱۰، دار إحیاء التراث العربی، چ دوم [۲] ر.ک: «قیام توابین، خونخواهان امام حسین»، سؤال ۳۰۲۳۵ سایت [۳] شهیدى، سید جعفر، زندگانى على بن الحسین(ع)، ص ۹۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏، چ دهم‏ [۴] تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵، دفتر انتشارات اسلامی، چ دوم [۵] کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی)، ص ۱۲۷، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چ اول [۶] یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ‏۲، ص ۲۵۹، دار صادر، چ اول، بی‌تا منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel منبع ~
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف امام حسن (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹 و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که دربر داشته باشد، و این یک در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط را به وى واگذار کرد که در اداره امور تنها بر اساس قوانین و روش (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر امام تنها رسیدن به قدرت و تشکیل نبود، بلکه هدف اصلى، و نگهدارى در اجتماع و بر اساس این قوانین بود و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه را به عهده بگیرد، و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع و بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک ریشه دارى در آمده بود و و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹 که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال ، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه مرتکب شده‏ اند؟! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى حکومت اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیحه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد به وقوع پیوست به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: «معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب و (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چه اوصافی را برای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر می شمرد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ [۱] مى فرمايد: «او براى حفظ و ، زرهى كه حافظ آن است بر تن كرده و حكمت را با همه آدابش در برگرفته، توجّه خاص به آن نموده و آن را به خوبى شناخته و يكسره به آن پرداخته است». در اينكه منظور از اين كه حكمت همه وجود او را پر كرده و توجّه او را به خود جلب نموده و آن را با همه آداب در برگرفته كيست؟ 🔹احتمالات متعددى داده شده است، ولى هنگامى كه تعبيرات حضرت را تا پايان تفسير كنيم به روشنى درخواهيم يافت كه اين عبارات تفسير صحيحى جز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارد. (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى افزايد: «حكمت و دانش براى او گمشده اى است كه همواره در جستجوى آن است، و نيازى است كه پيوسته در طلب آن است». اين سخن تأكيد ديگرى است بر اينكه آن مرد الهى، برنامه كارش بر اساس قرار گرفته، و قبل از ايجاد هر تحوّلى، و برقرار مى كند؛ اين سخن هماهنگ با چيزى است كه در روايات درباره (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آمده است. 🔹از جمله در حديثى از امام باقر (عليه السلام) چنين مى خوانيم: «هنگامى كه ما به پا خيزد دست خود را بر سر بندگان بگذارد [آنها را تحت تربيت خود قرار دهد] و به اين وسيله هاى آنها را متمركز سازد و آنها را كامل كند». [۲] در ادامه در بيان يك ويژگى ديگر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى فرمايد: «او به هنگامى كه اسلام غروب كند، همچون شترى كه از راه رفتن بازمانده، بر زمين قرار گرفته و سينه به آن چسبانده است، پنهان خواهد شد». 🔹هنگامى كه شتر از راه رفتن باز مى ماند بر زمين چنان پهن مى شود كه انتهاى دم او به زمين مى چسبد و حتى پايين گردن خود را نيز بر آن مى نهد و اين، نشانه است، و عرب از آن به عنوان كنايه براى نهايت ضعف و ناتوانى استفاده مى كند. اين سخن اشاره آشكار ديگرى به يكى از اوصاف (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، كه در او، و در نهايت ضعف قرار مى گيرند و از هر سو براى محو اسلام و شكست مسلمين قيام مى كنند. امام (عليه السلام) در پايان اين فراز به نكته روشن ترى در اين زمينه مى پردازد و مى فرمايد: 🔹«او از هاى خداست و و از جانشينان پيامبران اوست». همان گونه كه از بيان اين اوصاف به دست مى آيد جمله هاى بالا مرجع ضميرى جز (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمى تواند داشته باشد، به ويژه اينكه واژه هاى (بقية الله) و و در فرهنگ دينى ما كاملا منطبق بر آن حضرت است. 🔹از اين بخش خطبه كه اشارات روشنى به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) داشت، به خوبى استفاده مى شود كه بر خلاف تصوّر ناآگاهان، تكيه گاه اصلى بر ، و است؛ نه قيامى نظامى و مملوّ از خونريزى. او چنان سطح‌ را بالا مى برد كه با پاى خود به سوى يك سراسر و داد پيش مى روند. بى شكّ در آغاز راه، و ماجراجو و و ظالمى در اين طريق سدّ راهند كه آنها را با خود بر مى دارد. او پيوسته در طلب دانش و ارتقاى سطح است و همچون جدّش پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) با زبان حال و قال مى گويد: «رَبِّ زِدْنِی عِلْماً». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] جهت اجتناب از اطاله مطلب، از آوردن متن عربی فرمایشات امام علی علیه السلام صرف نظر گردیده است. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلامية‏، چ ۲، ج ‏۲، ص ۶۷۵ [۳] قرآن کریم، سوره طه، آيه ۱۱۴ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ ۱، ج ۷، ص ۶۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در آيات قرآن، موارد زير به چشم مى خورد: 9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان سخن از او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً» [۱] ( را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و اشاره مى كند. 🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه و و دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و نكن، بر زمين راه نرو، در اعتدال را رعايت كن، ، فرياد نكش و و شكيبايى و در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام را به خاطر برخوردارى از موهبت و و دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است! 1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده و به ميان آمده است، كه زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ» [۳] (آنها هر چه مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند ، ، همانند حوض و ديگ هاى ثابت!) و در آيه قبل از آن، به دستيابى (عليه السلام) به اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ» [۴] (ما چشمه هاى [مذاب] را براى او روان ساختيم). 2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ» [۵] ( را كشت و خداوند و و را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است و در اينجا دانشى است كه براى تدبير و لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود. 💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از علوم ديگر به ميان نياورده است، براى اين بخش از اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از مى شمرد، و را تشويق به فراگيرى هر گونه و نافع در زندگى و مى نمايد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره كهف، آيه ۹۶ [۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹ [۳] سوره سبأ، آيه ۱۳ [۴] همان، آيه ۱۲ [۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab