🍃ماه عزا از راه رسیده بود و پارچه های مشکی، محله را سیاهپوش عزای سالار شهیدان کرده بود. شام عاشورا بود و در مسجد یا همان خیمه ارباب، زانوی غم بغل کرده، نشسته بودیم و برای سر از قفا بریده اش ناله میزدیم. برای بی کسی رقیه و پاهای پر از خار، به سینه می زدیم.
🍃برای زینب بدون برادر اشک می ریختیم. اما وقتی خبر رسید که پژمان شهید شده، عاشورای دیگری پیش چشمانمان به پا شد. عده ای در بهت بودند. دوستانش برای جای خالی اش در هیئت اشک میریختند. داغ شهادتش دل عده ای را میسوزاند و کمی انطرف تر آنان که آرزوی #شهادت داشتند، برای جاماندن خودشان آه حسرت بر دل داشتند.
🍃او هم هیئتی بود. بچه مذهبی، پایه ثابت #روضه ها بود و در هر جایی از مراسم که قسمتش میشد نوکری میکرد. میان سینه زنها، میان طبل زن ها، میان بچه هایی که چای روضه برپا میکردند یا میان آنان که غذای روضه پخش میکرد. هرجا که بود دلش را سپرده بود به امام حسین و آن شب دل همه گرفت و شکست و تکه هایش در عاشورای سال ۸۵ برای همیشه جاماند.
🍃یک ماموریت در روز عاشورا، برات کربلایش شد و در درگیری با اشرار، جانش را فدای وطن کرد. به گمانم در شب عاشورا ،شهادتنامه اش همچون #شهدای_کربلا امضا شد و ظهر عاشورا به ندای هل من ناصر ینصرنی اربابش لبیک گفت.خداروشکر که مردم، خواهرش را دلداری دادند.دخترش را بغل کردند و دست نوازش بر سر پسرش کشیدند.
🍃هرچه میگذرد آه حسرت بر دلمان بیشتر سنگینی می کند. همه در یک مجلس بودیم. باهم اشک ریختیم و باهم دعا کردیم. اما دستهای او بالاتر از ما آمین گفت و خدا مستجاب کرد آرزوی شهادتش را. آقا پژمان، هر#عاشورا ماییم و یاد تو و جای خالیت که به شدت احساس میشود. شما که پیش #ارباب آبرو داری، برایمان دعا کن. ما جامانده ایم و سخت است داغ جاماندن. راستی میخواستم از تولدت بگویم اما بازهم همه چیز ختم شد به شهادتت. تولدت مبارک #شهید_عاشورایی♥️
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_پژمان_بابادی_عکاشه
📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱٣۵۴
📅تاریخ شهادت : ۱۰ بهمن ۱٣٨۵
📅تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سمیرم
🥀مزار شهید : گلستان شهدا_شهرضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃در میان نفس های پربرکت ماه رجب، روز ولادت امام علی، به دنیا آمد. از همان لحظه گوشت و پوست و استخوانش با حبّ علی عجین شد. بزرگ شد و قد کشید تا جایی که دم و بازدمش در ذکر علی خلاصه شد.روزی دلش برای غریبی امام حسین و عصر #عاشورا گرفت و روزی دلش به دنبال یوسف گمگشته زمان، امامش پر زد و از هجر غیبت ترک خورد و شکست.
🍃مدتی بعد غیرتش حکم کرد و سنگر علم را رها کرد و هوای سنگر جبهه به سرش زد. در مقابل بی تابی های مادرش گفت: فردای قیامت در جواب #امام_زمان چه می خواهید بگویید؟ راضی کرد پدر و مادرش را، مسئول اعزام هم راضی شد البته با شناسنامه ای که نوجوان ۱۳ ساله آن را دستکاری کرده بود. پنج سال در جبهه جنگید و در نهایت در مبارزه با ضدانقلاب ها، با خون خود وضوی شهادت گرفت و عاقبت بخیر شد. مادر سی و چند ساله اش آماده شد تا پیکر پسر جوانش را در آغوش بگیرد.
🍃گفته بود بعد از شهادتم به من نگویید جوان ناکام. آری آقا مجید، خوشبحالت. شما که در رکاب امام زمان بودی و دنیا و آخرت به کامت؛ وای بر ما که ناکامیم؛ ناکام از دیدار امام زمان، ناکام از سربازی برایش. اقا مجید #دعای_فرج بخوان تا یوسف گمگشته برگردد و کلبه احزان ما گلستان شود...
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سید_مجید_شوشتری
📅تاریخ تولد : ٢۰ مرداد ۱٣۴۵
📅تاریخ شهادت : ۱ شهریور ۱٣۶۴
📅تاریخ انتشار : ۲ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : دیوان دره
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃پرنده خوش سیمایی را کنار حرم حضرت زینب ترسیم کرد و با خط زیبایش نوشت بسم رب زینب. به گمانم پرنده خیالش بود که در حوالی حرم بال های غیرتش را گشوده بود.
🍃#روح_الله_قربانی آقازاده بود اما حسابش از خیلی ها جدا بود. مهارت هایش را پیشکش کرد به شهر بی قرار #سوریه. گذشت از #دانشگاه و مدرک زبان، از زندگی آسوده و بدون دردسر، از عاشقانه هایش با زینب اش ..
🍃روح الله معنای واقعی بأبی أنت و امی و جانی و مالی و اهلی است برای #ارباب و خواهر مضطرش...همه را فدا کرد حتی جانش را. شاید دلتنگی هایش در روزهای بی مادری و عشقش به #حضرت_زهرا سبب شد تا به رسم حضرت مادر بسوزد. پیکری سوخته مهمان زینب منتظر شد در #معراج_شهدا و مدتی بعد چشم هایش جز زیبایی چیزی ندید و لب هایش با ذکر ما رایت الا جمیلا ارام گرفت.
🍃بگذریم از دلتنگی هایش برای #همسر شهیدش. از زمان که هر ثانیه اش یادآور خاطره ای است و بغض مهمان دلش می شود. از آررزوهایی که آرزو ماندند. از روزهایی که تلخ می گذرد. ازعده ای که هنوز هم نمک طعنه بر زخم دلش می پاشند. بگذریم از پنجشنبه ها و دلتنگی و مزار شهید. اما به قول خودش همه اینها فدای حرم #عمه_سادات و آرامش آنجا.
داغ زینب های معراج شهدا کجا و داغ زینب مضطر #کربلا کجا.
روح الله ها می روند تا هرروز کل یوم #عاشورا و کل عرض کربلا شود...
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌹به مناسبت سالروز #شهادت (هجری قمری)
#شهید_روح_الله_قربانی
📅 تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱۳۶۸. تهران، دولاب
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۹۴( ۲۱ محرم ۱۴۳۷ هجری قمری)
📅تاریخ انتشار : ۸ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشتزهرا قطعه ۵۳
🕊محل شهادت : سوریه، حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃دست و پایم را گم کرده ام، #اشک چشمانم سبب شده دنیا را تار ببینم اما گویی عقربه های ساعت مسابقه گذاشته اند و زمان کمی مانده تا ۲۴ محرم الحرام؛ خورشید هم دل خون است و با بغض غروب می کند.
🍃برای چندمین بار خواندم و برای چندمین بار خط به خط کتاب را گریستم. آه حاج عمار، زیر و رو کردی دل سیاهم را. #قصه_دلبری را خواندم و برای دلبری که بعد از تو در این دنیا جاماند گریستم. #عمار_حلب را خواندم و دلم جایی در بین الطلوعین حلب، زمان شهادتت جاماند.
🍃خط به خط شهادتت #روضه بود.از خبر شهادتت بگویم که حال بچه های گروهت را دگرگون کرد. کسی آن طرف پشت بی سیم از حال رفت و وقتی خبر به ح.ا.ج ق.ا.س.م رسید گفت کمرم شکست. دلم پر کشید به عصر #عاشورا و ناله ی انکسرت ظهری ارباب.
🍃از خانواده ات بگویم که یک ماه در دیار غربت چشم انتظار تو بودند و قاصدک خبر #شهادتت را برایشان برد و باهم برگشتید، پیکر تو و دل داغدار آنها. دلم سوخت برای کاروان اسرا و سرهای بالای نیزه...😓
🍃از #معراج بگویم و آخرین خداحافظی که امیر حسین هشت ماه بر روی سینه ات نشسته بود و صورتت را نوازش می کرد.چقدر دلش برای بابا تنگ شده بود. دلم شکست به یاد دلتنگی های #رقیه برای حسین...
🍃از همسرت بگویم که پیراهن مشکی روضه ات را برایت آورده بود. ناله میزنم به یاد پیراهن کهنه حسین و دل بی تاب زینب. امان از #وصیت های جامانده ات که باید اجرا میشد. کسی در قبر برایت روضه میخواند و سینه میزد و میگفت از حرم تا قتلگاه #زینب صدا می زند حسین دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین...😭
🍃حاج عمار، نوش جانت شهادت .اصلا حیف بود شهید نشوی! سلام ما را هم به ارباب برسان اما فرمانده دلم گرفته، در هوای سنگین دنیای پرفریب نفس کم آورده ام. به قول خودت دنیا بازی ام داده. خسته ام و رمقی برایم باقی نمانده است. آقا محمد حسین برای دل مرده ام روضه بخوان! شاید زنده شد. شاید عاقبت بخیر شد...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز #شهادت_قمری
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴
📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴
📅تاریخ انتشار : ۱۰ شهریور ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب_سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا_قطعه۵٣
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#عمار_عبدی
▪️حسین علی هایش را دانه به دانه به میدان فرستاد تا بدانند #حسین سرباز دین است نه بنده #حکومت.
اما حسین یک علی را باقی گذاشت تا همان دینی که برایش همه خون هایش را به قربانگاه کشاند #منجی و هدایت گر داشته باشد.
▪️از #امام_سجاد سوال کردند یابن رسول الله چرا اینقدر بیتابی میکنید مگر در خاندان شما #شهادت وجود نداشته گفتند: چرا وجود داشته اما #اسارت نه....😭
▪️ خون دلهایی که علی پسر حسین خورد از جسارت و اسارت شعلهایی را فروزان کرده که تا #قیام و قیامت لا بارد ابدا...
▪️ خون دلها خورد علیبنحسین تا نالهی #پدر غریبش در تن و جان ما بنشیند و ما را در غم خود #دود کند😞
▪️ در #غربت امام غریبم همین بس در #سجده دعا میکرد تا بگوید آنچه امت رسولالله باید بداند، از خفقان همین را فهمیدم که عارفی باید در به مهر راز بگوید.
🕊شهادت #امام_سجاد تسلیت🖤
(به روایتی)
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
تاریخ انتشار : ۱۲ شهریور ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #عاشورا #کربلا
🍃می گویند سحرها مناجات های #عاشقانه را خدا خوب خریداری میکند♡
🍃گویی همه چیز از همان سحرهایی شروع شد که اشک هایش میان #نمازشب را دست های نوازشگر خدا پاک کرد و به او وعده داد که به زودی خریدارش میشود🙃
🍃گویا زمزمه های #استغفار های سحرگاهی اش فرشتگان را نیز بی تاب کرده بود و سفارشش را نزد #اباعبدالله کرده بودند❣
🍃اخر میدانی، شب #عاشورا همه ارباب را رها کردند اما #محمد شب عاشورا را آغاز شهادتش دانست. عهد بست، وفا کرد و چشم هایش را به روی دنیا بست و عاشقانه به سمت #اربابش روانه شد🕊
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_محمد_جاودانی
📅تاریخ تولد : ۲۴ دی ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۸ مهر ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۸ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
✨بسم الله الرحمن الرحیم
🍂کتاب تاریخ را که ورق میزنی، صفحاتش سراسر ایثار است و غرور و سربلندی! در خاک این مرز و بوم شوری دمیده شده که عِطر خود را از غروب #عاشورا به ارث برده و پس از سال ها مردمان را بر عهد خود وفادار نموده است.
🍂آری قرار نیست ما کوفیانی باشیم که ایمانشان را به معامله گذاشتند و در آخر جز باخت چیزی برایشان باقی نماند. این سرزمین؛ زادگاه شیرمردانی است چون حسین ناجیان؛ سربازی مجاهد که هر چه میخوانی، تسلیم و سکون راهی در طول حیاتش ندارد.
🍂ناقوس #عدالت طلبی و انقلاب خواهی اش گوش فلک را کر کرده و دشمن حتی از رد پوتین های به جا مانده او هم هراس دارد؛ هر چه باشد فرمانده ستاد رزمی مهندسی ایران بود...
🍂شنیده ام که می گویند #رفیق_شهید، شهیدت میکند! حسین نیز نقطه اوجش همانجایی بود که خبر شهادت رفیق دیرینه اش "محمد طرحچی" را شنید؛ دانست که اگر بدنبال انتقام #مادر_سادات است باید در جبهه های جنگ رد آن را بگیرد...
🍂نهایت چیز زیادی باقی نماند. ماشینی که در اثر اصابت خمپاره منهدم شده بود و پیکری که به عشق مادر(س)، سوخته در خاک های سومار به رفیق شهیدش پیوست🕊
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حسین_ناجیان
📅تاریخ تولد : ۱٣٣٣
📅تاریخ شهادت : ۱۰ مهر ۱٣۶۱
📅تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سومار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🍃قصه از آنجایی شروع شد که مادری #زرتشتی به آغوش اسلام پناه آورد و خود پناهِ این #انقلاب شد؛ انقلابی که نیاز به سرباز داشت و مادر تازه #مسلمان شده ی قصه ی ما، بهترینش را پیشکش کرد.
🍃امروز، باید از جسارت مادر #محمود بگویم تا مبادا فراموش کنیم محمود نام ها در چه دامنی پرورش یافته اند؛ مبادا از یاد ببریم دل بریدن مادرانی را که فرزندان را فدایی من و شما کرده اند...
🍃حرف های #مادر محمود را که میشنوی، دم به دم از پسرش می گوید. دلم قرص میشود همانجایی که به نقل از محمود با قاطعیت میگوید: "ما از #ابوذر هم میتوانیم بهتر باشیم. ایمان ده درجه دارد و میتوانیم به عالی ترین درجات آن برسیم. به #سلمان برسیم."
🍃با ادامه ی حرف های مادر، دیگر جای بهت و تعجبی برایم نمیماند! برایمان تعریف میکرد از ختم #واقعه ای که گرفته بود؛ به این نیت که اگر قرار است جوانش شهید شود قسمتش روز #عاشورا باشد و اشک های مادر هم نذر بی مادریِ حسین(ع)...
🍃روز عاشورا که شده بود، مادر دست به دعا برداشته بود و برای قابل نشدن خودش گلایه میکرد... از آن سو محمود، برای اقامه نماز ظهر عاشورا به تبعیت از #اربابش قامت بست؛ #توکل و فراغِ بالِ او بود که ترس را از دیگر همرزمان گرفت. بعد نماز، همه خیال برخاستن داشتند اما محمود تسبیحات #حضرت_زهرا را زمزمه میکرد و می گفت: "امروز باید کار را یکسره کنیم..." سرانجام دعاهای مادر محمود، جسم بی جان و شهید او بود که روز عاشورا از سومار پر گرفت...
✍️نویسنده : #اسماء_همت
🥀به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمود_اخلاقی
📅تاریخ تولد : ۲ آبان ۱۳۴۰
📅تاریخ شهادت : ۱۳۵۹
📅تاریخ انتشار : ۲ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای کرمان
🕊محل شهادت : سومار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃تولدت در آبان ۶۸، بهار را بیش از پیش سبز کرد. حسین نامیده شدی و خادم هیئت ارباب بودی. حالا تمامِ شهر تو را به نامِ اربابَت میشناسند، #خادمالحسین، تخریبچیِ شهید، حسین هریری.
🍃تو چه زیبا از سیمخاردار #نفس گذشتی. باید مثل تو تخریب کرد هرچه را که زنجیر میشود بر بالِ پریدنمان، باید شبیه تو مهیای پریدن شد🕊
🍃عازم شدی به سرزمین #عشق به جایی که فاصلهاش تا آسمان تنها چند قدم است. رفتی تا "انتقام سیلی مادر را بگیری"😔
🍃حالا که نَفست را زیر پا گذاشتی، نوبت به #سیمخاردار میدانِ نبرد میرسد، تخریب چی خُبرهای شده ای که راه را برای مدافعان حرم باز میکند، سرزمینِ حلب پاک است وقتی مدافعانی چون تو دارد😌
🍃حلب همانجایی است که بال میگشایی، آماده رفتنی و هیچ چیز جز #وصال، قلبِ پر تلاطمت را آرام نمیکند، قلبت آیینهایست صیقل خورده و زمین، حقیر تر از آن که گنجایشِ روحِ بلندت را داشته باشد.
🍃تنها یک چاشنی کافیست که تو را به غایتِ آرزویت برساند. چاشنی منفجر میشود و تو پرواز را آغاز میکنی، پرواز از #حلب.
🍃سر بر #چادرِ_خاکی میگذاری. قلبت آرام گرفته اما اینجا، روی زمین، میان تمام چیزهایی که نبودت را به رخ میکشد، جای خالیات نیشتری است بر قلبِ زخم خوردهمان😓
🍃همسرت بانویی است از تبار #عاشورا. پر از صبر و صلابت. شیرزنی که در اوج جوانی، آروزهایش را فدای #عمه_سادات کرد. همسری که شرط ازدواجش دفاع از حرم بود و چه از این بهتر که همپایی داشته باشی تا #خدا؟!
🍃حواسمان هست که حاجتت را از رفیقِ شفیقت گرفته ای، از #مصطفی * که حالا در کنارش حالت خوب است.
🍃ما در دنیا رها شدهایم، #سرگردان و بیسرپناه. حواستان به ماهم باشد. رهایمان نکن که گردباد #دنیا، مارا با خود میبرد...
#تولدت_مبارک، قمر* فاطمیون❤️
*شهید #مصطفی_عارفی ، دوست شهید که پس از شهادت، پیکر مطهرشان توسط شهید به عقب برگردانده شد. شهید هریری حاجتِ شهادتشان را از ایشان درخواست کردند.
* شهید به دلیلِ چهره زیبایشان، به قمر فاطمیون شهرت داشتند.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسین_هریری
📅تاریخ تولد : ۳ آبان ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ٢ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #فاطمیون #صلوات
🍃مجلس حسین، پناهی است برای دل های بریده و چشم های خسته از #گناه، برای آنان که میخواهند #بغض های پیچک شده در گلو را ببارند. برای نوکرهایی که دلشان به عشق #ارباب می تپد، بی قرارِ قرار #روضه اند و نام #حسین تسکین قلبشان، برای آنان که راه را اشتباه رفته و امضایشان، پای اعمالی است که از انجامش #نادماند. توبه کرده و اشک می ریزند و لقب حر می گیرند به رسم #حرّ_کربلا😓
🍃حر، همان دشمنی که دقایق آخر پشیمان شد از مخالفت با #امام_زمان و بستن آب بر روی اهل خیام. شرمگین، با کفش های آویزان بر گردن و خجالت چین شده بر پیشانی، سوی حسین آمد. #توبه کرد و دقایق آخر، سر بر زانوی امامش شهد #شهادت نوشید.
🍃حرِ کربلا #راهنما شد برای بازگشت از تاریکی بسوی نور، برای آنان که در خواب #غفلت بودند اما امید بیداری داشتند. بعد از او حرهای زیادی متولد شدند مثل طیب حاج رضایی، راه را اشتباه رفته بود.عکس رضاشاه بر بدنش حک بود اما همچنان کبوتر دلش در #هیئت حسین بال و پر می زد🕊
🍃وقتی حرف از بی حجابی و #چادر از سر کشیدن شد، دلش رفت سوی #عاشورا و #خیمه ها، معجرهایی که از سر کشیده شد و موهایی که سوخت.نبض #غیرتش اجازه نداد سکوت کند و همان جا بود که برگشت.😔
🍃بهای برگشتنش، #زندان بود و شکنجه. در آخر هم #تیرباران اما پای اعتقادش ماند و شد #حرِّ_انقلاب. می گویند ذکر لبش #خدایا پاکم کن و خاکم کن بوده است. به گمانم دعای حرِّهای زمان مستجاب می شود. طیب، #طیب و طاهر خاک شد.🌿
🍃در کوچه های #دنیا گمراه شده ام.دلم حرشدن میخواهد. ای که مرا خواندهای، راه نشانم بده.
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_طیب_حاج_رضایی
📅تاریخ تولد : ۱۲۹۰
📅تاریخ شهادت : ۱۱ آبان ۱۳۴۲
📅تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار : شهرری
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🍃پرنده خوش سیمایی را کنار حرم حضرت زینب ترسیم کرد و با خط زیبایش نوشت بسم رب زینب. به گمانم پرنده خیالش بود که در حوالی حرم بال های غیرتش را گشوده بود.
🍃#روح_الله_قربانی آقازاده بود اما حسابش از خیلی ها جدا بود. مهارت هایش را پیشکش کرد به شهر بی قرار #سوریه. گذشت از #دانشگاه و مدرک زبان، از زندگی آسوده و بدون دردسر، از عاشقانه هایش با زینب اش ..
🍃روح الله معنای واقعی بأبی أنت و امی و جانی و مالی و اهلی است برای #ارباب و خواهر مضطرش...همه را فدا کرد حتی جانش را. شاید دلتنگی هایش در روزهای بی مادری و عشقش به #حضرت_زهرا سبب شد تا به رسم حضرت مادر بسوزد. پیکری سوخته مهمان زینب منتظر شد در #معراج_شهدا و مدتی بعد چشم هایش جز زیبایی چیزی ندید و لب هایش با ذکر ما رایت الا جمیلا ارام گرفت.
🍃بگذریم از دلتنگی هایش برای #همسر شهیدش. از زمان که هر ثانیه اش یادآور خاطره ای است و بغض مهمان دلش می شود. از آررزوهایی که آرزو ماندند. از روزهایی که تلخ می گذرد. ازعده ای که هنوز هم نمک طعنه بر زخم دلش می پاشند. بگذریم از پنجشنبه ها و دلتنگی و مزار شهید. اما به قول خودش همه اینها فدای حرم #عمه_سادات و آرامش آنجا.
داغ زینب های معراج شهدا کجا و داغ زینب مضطر #کربلا کجا.
روح الله ها می روند تا هرروز کل یوم #عاشورا و کل عرض کربلا شود...
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌹به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_روح_الله_قربانی
📅 تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱۳۶۸. تهران، دولاب
📅تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ۱۳۹۴( ۲۱ محرم ۱۴۳۷ هجری قمری)
📅تاریخ انتشار : ۱٢ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشتزهرا قطعه ۵۳
🕊محل شهادت : سوریه، حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃مدافعان حرم که راهشان #صراط_المستقیم است و در آن شکی نیست، اما حرفم با مردمی است که #طعنه را ذکر لب کرده اند و خودشان تماشاچی میدان شده اند.
🍃خوابِ غفلت #عقل و منطقمان را بیخیال کرده است. برای حسین سینه می زنیم اما نمیدانم پاسخ به اینکه آیا حسین وار زندگی می کنیم یا نه چیست؟
🍃شب #عاشورا اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!!
🍃مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای #حسین_بن_علی ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش #لبیک گویان راهی می شوند. محمود رادمهر از جمله محبّانی است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت. وقتی روضه #اسارت و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم #عمه_سادات و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد.
🍃 دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند #زینب را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت. خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود.
🍃 بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و #دلتنگی فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای #رضای_خدا برگشت.
🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و اشک ها، روح خسته از گناه را شست. #حرها توبه کردند و #حبیب ها، تشنه تر شدند برای #شهادت اما آن ها که خود را به خوابِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر قلب داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر مرهم نیستیم، نمک روی زخم نباشیم.
✍️نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمود_رادمهر
📅تاریخ تولد : ۳ آذر ۱۳۵۹
📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : مازندران، ساری، آرامگاه مجدالدین
🕊محل شهادت : خانطومان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی