eitaa logo
عمار زمان
435 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
211 فایل
بصیرت افزائی، ،آرمان خواهی واقع بینانه و عاقلانه جهت برداشتن قدم های محکم درراه ولایت @tobayousefi61
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 🔊گفتگوی صوتی 🍃🌹🍃 🎙سخنران: استاد نوید کمالی - جانشین سازمان بسیج رسانه کشور ✅ موضوع: شناخت نسل z (نسل ۸۰ و ۹۰) فرصت ها و تهدیدها باتوجه به اغتشاشات اخیر 🕤 زمان: امروز یکشنبه ۱۷مهر ماه ساعت ۲۱:۳۰ ❌ مکان: کانال تحلیل صوتی هادیان سیاسی https://rubika.ir/tahlil_samen
⭕️💢⭕️ مجموعه کیست؟ 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
🔴 در مورد واتسآپ و اینستاگرام تا زمان اقدام برای اخذ مجوز توسط این دو شرکت ، به ۴ نکته باید توجه کرد: 🔸1⃣🔸 : مسئله‌ی حاکمیت همه جا و در تمام شئون زندگی مهم است. شما اگر قطعه زمینی داشته باشید [حاکم آن باشید] و یک روز بلند شوید و ببینید یک پیمانکار بدون اجازه و هماهنگی با شما در حال ساخت و ساز در زمین شماست ، آیا از لحاظ قانونی اقدام نمی‌کنید تا یا آن پیمانکار متخلف را از زمین خود بیرون کنید یا بتوانید قراردادی با او بنویسید که هم جریمه‌ی تجاوزش را بپردازد و هم شرایط و حقوق شما را در ساخت و سازش رعایت کند؟ قطعا چنین کاری می‌کنید. پس این دو شرکت هم باید حاکمیت ایران در فضای مجازی خودش را به رسمیت بشناسند و برای گرفتن مجوز فعالیت جلو بیاید! 🔹2⃣🔹 : اینکه قبل از فیلتر این دو پیامرسان ، فوایدی [مانند اشتغال اینترنتی برای یک عده] بر آنها مترتّب می‌شد بر کسی پوشیده نیست و اساساً کمتر چیزی در این دنیا پیدا می‌شود که دارای ضرر محض باشد. اما باید مفاسدی که این دو پیامرسان داشتند را نیز در کفه‌ی دیگر ترازو بریزیم و ببینیم آیا با یک نگاه همه‌جانبه و کلی ، فعالیت گذشته‌ی این دو پیامرسان مفاسدشان بیشتر بود یا منافعشان؟ بی شک مفاسدشان بیشتر بوده! 🔸3⃣🔸 : اصلا راضی به ضرر مالی هموطنانی که در اینستا به فعالیت های مجاز اقتصادی [فعالیت غیر مجاز در هم کم نداشتیم] مشغول بودند نیستیم و از دولت محترم تقاضا مندیم که سامانه ای طراحی کنند تا افرادی که برای انتقال فعالیت اقتصادی‌شان قصد مهاجرت به پیامرسان های داخلی را دارند ، یاری و پشتیبانی نماید و ایده جلوی پایشان بگذارند. 🔹4⃣🔹 : این اتفاق باید درس عبرتی برای مسئولین باشد تا هنگامی که تعداد کاربران ایرانی یک پیامرسان خارجی به عدد مشخصی می‌رسد ، آن پیامرسان را ملزم به اخذ مجوز فعالیت در ایران نمایند. اینکه جمعیت ایرانیان عضو در یک پیامرسانِ بدون مجوز ، به بیش از ۵۰ میلیون برسد ، دیگر نباید تکرار گردد! ✍ مـیخ مِدیا ✅ تحلیل سیاسی و جنگ نرم http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
📸تصویر واقعی مدارس ایران
هدایت شده از در امتداد انقلاب
♦️ عارف بالله حضرت آیت‌الله ناصری (رحمت الله علیه): تمام امید آقای خامنه ای ،امام زمان(علیه السلام)است، و از احدی پروا ندارد. ❌ ایشان گرفتار خواصی است که نمیفهمند! و قدر ایشان را نمی‌دانند!!! 💠 بنده معتقدم مقام رهبری تنهاست تمام گرفتاری ها بر قلب ایشان وارد میشود اما قلب ایشان را امام زمان ( علیه السلام )نگه داشته است. 💠خدا میداند که ایشان ««موید من عندالله »»است 💠ما موظفیم همانگونه که اسلام و قرآن را تبلیغ میکنیم رهبری را هم تبلیغ کنیم 💠در آینده اتفاقاتی می‌افتد... هر چیزی پیش آمد ، هر صحبتی یا حرفی شد ، شما تلاش کنید از رهبری جدا نشوید.👌👌 💠من بین خودم و خدای خودم برای این حجتی دارم از رهبری جدا نشوید. ❤️ @deeh1kh
انصاف و وجدان شش ماهی که ایران بودم کیفیت همه چیز خیلی بالاتر رفته بود. سیستم بانکی،‌ انواع اپلیکیشن های رفاهی تفریحی، وفور رستوران ها و کافی شاپ ها، شلوغی چشم گیر آنها. جشن تولدهایی در آن ها برپا بود... و پارک ها شلوغ، دورهمی های رفاقتی و خانوادگی. صدای بگو بخند همه جا را گرفته بود. من خیلی جاها رفتم. خیلی عکس و فیلم گرفتم. مراکز تجاری خیلی بیشتر شده بود. قدم به قدم یک ساختمان تجاری بزرگ که در هر کدام هم می رفتی مردم در حال رفت و آمد و خرید. سرویس دهی ها خیلی قوی شده بود. به روز ترین اجناس و ... فقط گران تر شده بود. گران تری که در پست بعدی می نویسم وقتی برگشتم در هلند با چه وضعی مواجه شدم. در این بازه زمانی چند دانشگاه و مدرسه هم رفتم. دوره های استارتاپی خیلی قوی دیدم که به شدت در حال فعالیت هستند. واقعا برایم جالب بود. سطح فعالیت و دانش و بودجه و حتی گروه سنی کسانی که فعالیت می کردند و همه دارای تحصیلاتی عالی دانشگاهی بودند و نخبه می نمودند. حتی در یکی از دوره های آموزشی آنها شرکت کردم. موضوعی بود که همین الان در دنیا تازه مطرح شده و آنجا فارسی و انگلیسی در حال تدریس بود. فعالیت برخی از این استارتاپها تا کشورهای همسایه هم پیش رفته بود و یک هم افزایی عالی شکل گرفته بود. جوانانی کم سن که به شدت مشغول بودند و از آینده درخشان ایران و جوان ایرانی می گفتند و چشمان من برق می زد. خلاصه خیلی حس خوب و امیدوار به خود گرفتم و خدا را شکر کردم. روزی که داشتم بر می گشتم هنوز این حواشی پیش نیامده بود. فرودگاه را تا این حد شلوغ ندیده بودم. آخر شهریور بود و ظاهرا مردم به سفرهای تفریحی می رفتند. به شدت شلوغ و غالبا خانوادگی. در دلم گذشت که مردم در دنیای واقعی واقعا زندگی خیلی خوبی دارند. در امنیت و آرامش و دوری از سختی واقعی زندگی را می گذرانند... صف خیلی طولانی برای زدن مهر گذرنامه ایجاد شده بود. واقعا جمعیت خیلی بود. یک دفعه یک آقایی داد زد که مردم رو خسته کردید چرا انقدر کند کار می کنید بابا یکی بره اعتراض کنه! یه آقای دیگه گفت: شما برو اعتراض کن ما پشتت در میایم. آقای اول گفت: بعید می دونم شماها آدم رو شیر می کنید آدم جلو می ره می بینه پشتش خالیه. نرفت خلاصه جلو ولی بلند بلند به غر زدنش ادامه داد و خستگی در صف ایستادن رو بیشتر کرد با صداش. این گذشت و رسیدم فرودگاه آمستردام. این چندمین بار بود که با چنین صف سنگینی مواجه میشدم. تقریبا همیشه بخصوص این دفعه آخر چندین بار این اتفاق رخ داده. حتی در اخبار هلند بارها در خصوص شلوغی و کندی کار در فرودگاه اسخیفول صحبت شده. خسته از یک سفر طولانی باز در صف قرار گرفتیم. اما اینبار اینجا هیچکس اعتراضی نمی کرد. همه خیلی مودب ایستاده بودند و صف به آرامی جلو می رفت. موقع رفت هم به این شکل بود. با اینکه بیش از دو ساعت معطلی کشیدیم اما حتی یک نفر اعتراض نکرد... با اینکه در صف ایرانی کم نبود... این اعتماد به نفس کاذب و اخلاق طلبکارانه فقط در ایران خریدار دارد... ایرانی بی اعصاب و معترض ایران، ایرانی مبادی آداب و قانون می شود در خارج. چرا؟ چون اینجا داد و فریاد و شلوغ کردن و اعتراض کردن هزینه سنگینی دارد... همین اواخر که در هلند به خاطر اعتراضات مردمی شلوغ شد و برخی به اموال عمومی آسیب وارد کردند، دوست هلندی می گفت چون تمام زندگی مردم اینجا وابسته به حساب بانکی است، به راحتی اولین کاری که پلیس می کند پس از شناسایی فرد، حساب بانکی اش را می بندد و رسما او را به خاک سیاه می نشاند. این کار پلیس سر اعتراضات اخیر کانادا و آمریکا هم رخ داده بود. 💡 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران
انصاف و وجدان شش ماهی که ایران بودم کیفیت همه چیز خیلی بالاتر رفته بود. سیستم بانکی،‌ انواع اپلیکیشن های رفاهی تفریحی، وفور رستوران ها و کافی شاپ ها، شلوغی چشم گیر آنها. جشن تولدهایی در آن ها برپا بود... و پارک ها شلوغ، دورهمی های رفاقتی و خانوادگی. صدای بگو بخند همه جا را گرفته بود. من خیلی جاها رفتم. خیلی عکس و فیلم گرفتم. مراکز تجاری خیلی بیشتر شده بود. قدم به قدم یک ساختمان تجاری بزرگ که در هر کدام هم می رفتی مردم در حال رفت و آمد و خرید. سرویس دهی ها خیلی قوی شده بود. به روز ترین اجناس و ... فقط گران تر شده بود. گران تری که در پست بعدی می نویسم وقتی برگشتم در هلند با چه وضعی مواجه شدم. در این بازه زمانی چند دانشگاه و مدرسه هم رفتم. دوره های استارتاپی خیلی قوی دیدم که به شدت در حال فعالیت هستند. واقعا برایم جالب بود. سطح فعالیت و دانش و بودجه و حتی گروه سنی کسانی که فعالیت می کردند و همه دارای تحصیلاتی عالی دانشگاهی بودند و نخبه می نمودند. حتی در یکی از دوره های آموزشی آنها شرکت کردم. موضوعی بود که همین الان در دنیا تازه مطرح شده و آنجا فارسی و انگلیسی در حال تدریس بود. فعالیت برخی از این استارتاپها تا کشورهای همسایه هم پیش رفته بود و یک هم افزایی عالی شکل گرفته بود. جوانانی کم سن که به شدت مشغول بودند و از آینده درخشان ایران و جوان ایرانی می گفتند و چشمان من برق می زد. خلاصه خیلی حس خوب و امیدوار به خود گرفتم و خدا را شکر کردم. روزی که داشتم بر می گشتم هنوز این حواشی پیش نیامده بود. فرودگاه را تا این حد شلوغ ندیده بودم. آخر شهریور بود و ظاهرا مردم به سفرهای تفریحی می رفتند. به شدت شلوغ و غالبا خانوادگی. در دلم گذشت که مردم در دنیای واقعی واقعا زندگی خیلی خوبی دارند. در امنیت و آرامش و دوری از سختی واقعی زندگی را می گذرانند... صف خیلی طولانی برای زدن مهر گذرنامه ایجاد شده بود. واقعا جمعیت خیلی بود. یک دفعه یک آقایی داد زد که مردم رو خسته کردید چرا انقدر کند کار می کنید بابا یکی بره اعتراض کنه! یه آقای دیگه گفت: شما برو اعتراض کن ما پشتت در میایم. آقای اول گفت: بعید می دونم شماها آدم رو شیر می کنید آدم جلو می ره می بینه پشتش خالیه. نرفت خلاصه جلو ولی بلند بلند به غر زدنش ادامه داد و خستگی در صف ایستادن رو بیشتر کرد با صداش. این گذشت و رسیدم فرودگاه آمستردام. این چندمین بار بود که با چنین صف سنگینی مواجه میشدم. تقریبا همیشه بخصوص این دفعه آخر چندین بار این اتفاق رخ داده. حتی در اخبار هلند بارها در خصوص شلوغی و کندی کار در فرودگاه اسخیفول صحبت شده. خسته از یک سفر طولانی باز در صف قرار گرفتیم. اما اینبار اینجا هیچکس اعتراضی نمی کرد. همه خیلی مودب ایستاده بودند و صف به آرامی جلو می رفت. موقع رفت هم به این شکل بود. با اینکه بیش از دو ساعت معطلی کشیدیم اما حتی یک نفر اعتراض نکرد... با اینکه در صف ایرانی کم نبود... این اعتماد به نفس کاذب و اخلاق طلبکارانه فقط در ایران خریدار دارد... ایرانی بی اعصاب و معترض ایران، ایرانی مبادی آداب و قانون می شود در خارج. چرا؟ چون اینجا داد و فریاد و شلوغ کردن و اعتراض کردن هزینه سنگینی دارد... همین اواخر که در هلند به خاطر اعتراضات مردمی شلوغ شد و برخی به اموال عمومی آسیب وارد کردند، دوست هلندی می گفت چون تمام زندگی مردم اینجا وابسته به حساب بانکی است، به راحتی اولین کاری که پلیس می کند پس از شناسایی فرد، حساب بانکی اش را می بندد و رسما او را به خاک سیاه می نشاند. این کار پلیس سر اعتراضات اخیر کانادا و آمریکا هم رخ داده بود. 💡 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، و ایران